حکومت آخوندی پس از کش و قوسها و شلکن سفتکنهای متعدد، کاری را که نباید میکرد، کرد: گرانی بنزین.
این اقدام نیز مانند سایر اقدامات حکومت از جمله برداشتن گام چهارم در کاهش تعهدات برجام، نوعی شلیک و خودزنی است و عواقب آن قابل مهار نخواهد بود. از همین الآن مهرههای حکومتی به تلاطم افتاده و نسبت به پیامدهای گرانی بنزین به یکدیگر هشدار میدهند.
در نمایش جمعه نیز طی یک کر هماهنگ، آخوندهای حکومتی به توجیه این اقدام ضدمردمی پرداختند که مشخص میکند شخص خامنهای پشت این اقدام بوده است.
بر اساس این طرح، سوخت جیرهبندی میشود و قیمت بنزین در واقع ۳۰۰درصد افزایش مییابد. در حال حاضر هر راننده با کارت سوخت، ماهانه فقط ۶۰لیتر سهمیهٔ بنزین دارد و برای هر لیتر باید ۱۵۰۰تومان بپردازد. اگر او خواهان دریافت سوخت بیشتر باشد باید در ازای هر لیتر ۳۰۰۰تومان هزینه کند. دریغ کردن سوخت از رانندگان زحمتکش تاکسی و دیگر اقشاری که با ماشینهایشان بار و مسافر جابهجا میکنند، وجه جدیدی از استثمار دهکهای پایین جامعه است. این در حالی است که بنا به گزارش ایرنا روزانه بین ۱۰تا ۲۰میلیون لیتر سوخت قاچاق میشود.
خلق راههای تازه برای چپاول مردم
آخوندها همیشه از جیب مردم ارتزاق کردهاند. طبعیتاً وقتی این پدیده بر مسند حکومت بنشنید دیگر خدا را هم بنده نیست و هر روز راههای تازهیی برای چپاول مردم و سرمایههای عمومی ابداع میکند.
در این میان گران کردن ارزاق یا کالاهای اساسی و بهای انواع انرژی، از جمله اقدامات تکراری محسوب میشوند. هر بار هم دروغهای ابلهانهای را سر هم میکنند و بهانههای سخیف و یا استدلالات اقتصادی آبکی تحویل مردم میدهند تا بهزعم خویش گرانیها را «مشروع» یا برای مردم «قابل هضم» کنند.
به سیر صعودی قیمت نفت از پیش از انقلاب ضدسلطنتی تا بنزین هزار تومانی توجه کنید:
سیر صعودی قیمت نفت در نظام آخوندی
تست و آمادهسازی افکار عمومی برای گران کردن بنزین
حکومت آخوندی مدتهاست که برای جایگزینی سرمایههایی که صرف برنامههای جاهطلبانی موشکی و اتمی و پشتیبانی از گروههای تروریستی نیابتیاش در کشورهای منطقه میکند، تلاش میکند به انحای مختلف دست در جیب مردم کند. گران کردن حاملهای انرژی هم در همین راستا و برای پر کردن خزانهٔ دولت است. زیرا به گفتهٔ مقامات مختلف حکومتی، برای بودجهٔ آینده درآمدهای پیشبینی شدهٔ دولت حداکثر یکسوم مورد نیاز دولت است و در نتیجه نظام ولایت فقیه باز هم نیاز به تسمهکشیدن از گردهٔ مردم دارد. از این رو قبل از اعلام گرانی بنزین با انتشار خبرهای ضدو نقیض و نقل قولهایی از مقامات مختلف که بعضاً ۱۸۰درجه متضاد با یکدیگر بودند، از یکسو افکار عمومی و واکنشهای مردم را تست کردند، از سوی دیگر زمینههای فکری را آماده نمودند تا در نقطهای که کمترین واکنش ممکن را داشته باشد، نیتهای شوم خود را عملی کنند.
روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت ۲۳آبان۹۸طی مقالهیی نوشت: «اگر چه مقامات اصرار دارند دولت فعلاً برنامهیی برای سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین ندارد اما... سیاستگذاران به این نتیجه]رسیدهاند[که ثابت نگهداشتن قیمت بنزین دیگر نمیتواند ادامه پیدا کند.»
این روزنامه در عینحال به ترس و درماندگی نظام معترف است و آنچه که مانع اقدام عملی حکومت آخوندی شده است را وحشت از مردم دانسته است: «...در این میان اما بهگفته کارشناسان وضعیت نابسامان معیشت مردم از یکسو و آماده نبودن زیرساختهای حمل ونقل عمومی از سوی دیگر جرأت عملی کردن این امر را تاکنون به دولتمردان نداده است.»
نتیجهٔ آخرین تست انجام شده
در اردیبهشت ماه امسال، مانند همین روزها، زمزمهها و بحثهای افزایش قیمت بنزین در رسانههای حکومتی منتشر میشد. اما با خبری که از طریق کارمند سابق خبرگزاری حکومتی فارس که در آن زمان بهعنوان سخنگوی شرکت ملی پالایش و پخش مواد نفتی مشغول به کار بود، ناگهان واکنشهای خشمگین مردم در رسانههای اجتماعی و فضای مجازی حکومت را به هراس انداخت. زیبا اسماعیلی که از مهرههای حکومتی در وزارت نفت محسوب میشد، خبر از آغاز سهمیهبندی بنزین داده بود. رژیم که هنوز لرزههای تظاهرات عظیم مردمی در صدها شهر کشور را بر تن داشت، و هنوز فراموش نکرده بود که در سال۸۶بیش از ۵۰جایگاه سوخت در اعتراض به گرانی بنزین به آتش کشیده شد، بلافاصله توسط مقامات مختلف تکذیب کرد. این در حالی بود که رحمانی فضلی وزیر کشور آخوند روحانی در روز جمعه سیزدهم اردیبهشت امسال، بر افزایش قیمت سوخت صحه گذاشته و آنرا ضروری دانسته بود. در نهایت هم برای فرو نشاندن خروش مردم، مجبور به عقبنشینی شدند و مهرهٔ خودشان را بازداشت کردند.
نیاز حاکمیت که در حال خفگی است
واقعیت این است که درآمدهای حکومت غارتگر آخوندی بسیار پایین آمده است. از آنجا که رژیم هرگز حاضر به کاهش هزینههای مراکز قدرت و برنامههای مختلف موشکی و تروریستی خودش نیست و همواره مردم و معیشت آنها در آخرین اولویت قرار میگیرد، تنها راهی که پیش پای خودش میبیند، خالی کردن بیشازپیش جیب و سفرهٔ مردم محنتزدهٔ ایران است. رژیم این بار سراغ گران کردن بنزین رفته است اگر چه پیشاپیش وحشت خود را نسبت به تبعات این اقدام نشان دادهاند
روزنامه جهان صنعت در مقاله۲۳آبان۹۸روی همین موضوع صحه گذاشت: « بهنظر میرسد سهمیهبندی و افزایش قمیت بنزین دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد اما لازم است قبل از هر اقدامی برای کاهش نارضایتی در سطح جامعه زیرساختهای اجرای این طرح... فراهم شود.»
گرانی بنزین، آتش در شرایط انفجاری
نگاهی به سفرههای خالی مردم و فاصلهٔ حداقل حقوق مصوب با رقم خط فقر در ایران، خود گویای وضعیت امروز مردم ایران است. با افزایش تورم ناگهانی ناشی از گران شدن بنزین، وضعیت از همین که هست هم فاجعهبارتر خواهد شد.
ابراهیم رزاقی که از اساتید بازنشستهٔ دانشگاه است در مصاحبهیی با خبرگزاری حکومتی تسنیم در ۲۲فروردینماه سال گذشته، از قول رئیس کمیتهٔ امداد خمینی گفت که ۴۰میلیون نفر در ایران زیر خط فقر هستند. اما خود وی اعتراف کرد که با بررسی دقیقتر باید گفت ۵۰میلیون ایرانی زیر خط فقر هستند و این تازه مربوط به سال ۹۷و پیش از بحران ارزی و تورم افسارگسیختهٔ ناشی از آن بود.
بنابراین گرانی بنزین در شرایط انفجاری کنونی جامعه، مانند پاشیدن بنزین بر خشم تودههای زحمتکش و بهجان آمده است و حکومت چارهای جز روبهرو شدن با عواقب آن نخواهد داشت.
چنانچه مردم با خروش و خیزش خود در شهرهای سراسر ایران پاسخ شایستهای به این اقدام غارتگرانه رژیم آخوندی نشان دادهاند
گرانی بنزین در حالی استارت خورده است که خلقهای عراق و لبنان، عمق استراتژیک نظام آخوندی را به لرزه درآوردهاند