بهرغم سانسور اعتراضهای مردم سیلزده در رسانههای حکومتی، باز هم مردم چه از طریق شبکههای اجتماعی و چه از طریق ظاهرشدن در جلوی دوربینهای حکومتی که برای پوشش تبلیغاتی به بازدیدهای این وزیر یا آن پاسدار از مناطق سیلزده روشن شدهاند، صدای خود را به دیگران میرسانند.
وزرا و مقامات رژیم اساساً برای فیلم و عکس یادگاری و سلفیگرفتن به این مناطق سرمیزنند. یک هموطن از روستای دمرود از شهرستان پلدختر میگوید: «آنچه از رسانههای خبری اعلام میشود در مورد کمکرسانی دروغ است. معاون رئیسجمهور گفته خونهای ۳۰میلیون بدین اما همهٔ اینها دروغه چیزی به اسم حقیقت از جمهوری اسلامی نمیشه برداشت کرد یعنی توی این ۴۰سال نتونستن که ثابت کنند».
او میگوید: «امیدواریم خیرین به ما کمک کنن چون از جمهوری اسلامی و کابینه نه تا به امروز به این ملت کمکی نرسیده و نخواهد رسید».
آخوند روحانی برای مهار خشم انفجاری مردم قول جبران خسارتها را به مردم میدهد در حالی که وعدههای آنان در هنگام زلزله کرمانشاه هنوز از یاد مردم نرفته است. و اکنون ۱۶ماه بعد از زلزله کانکسهایی که فاقد هرگونه امکاناتی بودند، دستخوش امواج سیل شدهاند.
در واقع باید گفت فاجعه اول در این مملکت خود رژیم و سردمدارانش است. که باید همراه لجنهای سیل از محیط زندگی مردم ایران تخلیه شوند.
یک هموطن لرستانی میگوید: «هیچکس نیامده کمک کند فقط مردم خودشان به ما کمک میکردند».
در یک کلیپی که در شبکههای اجتماعی هم پخش شده امامجمعه معمولان اقرار میکند: «۷۲ساعته کمکی نرسیده است» و ادامه میدهد: «نه ارتش نه هلال احمر اینجا نیامده است بچهها ۳روز است غذا نخوردهاند، مردم از صدای هلیکوپتر چندششان میآید».
مردم بیجهت اعتراض نمیکنند آنها بهخوبی میدانند که سرمایه ملی این میهن وقتی پای حفظ نظام وسط است چگونه به سرعت در کشورهای منطقه هزینه میشود.
حسن شاطری(حسام خوشنویش)، یکی از فرماندهان سپاه و مسئول بازسازی لبنان، گفته بود: «در کمتر از ۲هفته مشکل برق ۷۳روستای بیروت را حل کردیم و در ۴۵روز، ۴۵مدرسه برای ضاحیه بیروت ساختیم»!
در یک کلیپ دیگر از شیراز مردم از اینکه هیچ کمکی از دولت دریافت نکردهاند و از اینکه امکاناتی در اختیارشان گذاشته نشده شکایت میکنند.
روز سهشنبه ۱۴فروردین پاسدار محسن رضایی در یک اقدام نمایشی و برای گرفتن عکس و فیلم به شهر سیلزده پلدختر سفر کرد، مردم این شهر که هست و نیست خود را در جریان سیل و بر اثر بیمسئولیتیهای حکومت آخوندی از دست دادهاند، با خشم و نفرت از او پذیرایی کردند و با فریاد «بیشرف! بیغیرت!» او را از شهرشان اخراج کردند.
بیتردید التیام این دردها فقط با سرنگونی رژیم جنایتکار حاکم میسر میشود. باید ایران را پس گرفت و به گلستانی برای همه مردم تبدیل کرد. در تحقق این هدف مقدس تردیدی نیست.