روزگاری عارف قزوینی شاعر و هنرمند دورهٔ مشروطیت در وصف زمامداری وزرا و وکلای وابسته به قدرت حاکم که هیچ دغدغهٔ پاسخگویی به وکالت و وزارت‌شان را ندارند، چنین گفته بود:
«خواب‌اند وکیلان و خراب‌اند وزیران
بردند به غارت همه سیم و زر ایران»
اگر چه عارف اشاره به غفلت وکلا دارد که حالی‌شان نیست پیرامونشان چه خبر است و سیم و زر ایران به کجا می‌رود، ولی اکنون در ایران ما وکلا و وزرای حکومتی با هوشیاری کامل شریک دزد هستند و خراب از مستی بی‌حد غارت و چپاول مردمان.
در بیان حال و روز صدارت‌نشینان و وکلای مجلس آخوندی علاوه بر این‌ها باید بی‌سوادی کلاسیک و سیاسی و ندانم‌کاریهای حقوقی و اصول وکالت را نیز افزود.
از بارزترین وجوه برشمرده شده برای کارگزاران حکومتی، باید به نمایندگان فعلی مجلس آخوندی اشاره شود. نمایندگانی که تک‌تک‌شان را خامنه‌ای از صندوق نمایش دوم اسفند۹۸ بیرون کشیده است؛ نمایندگانی دست‌چین شده برای به‌پای داشتن مجلسی خلص حزب‌اللهی که بتواند مقدمات دولتی خلص حزب‌اللهی را هم مهیا کند.
اکنون در جریان درگیریهای باندی درون حاکمیت معلوم می‌شود برخی از نمایندگان مجلس یازدهم حتی دورهٔ کلاسیک آموزشی را هم نگذرانده‌اند و فقط به‌خاطر چاکرمنشی و قسم خوردن به اصل ولایت فقیه به مجلس آخوندی انداخته شده‌اند. بدا به‌حال مملکتی که اینان بخواهند عنوان نمایندگی پارلمان آن را یدک بکشند!
محمود صادقی نماینده تهران، ری و شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس دهم در گفتگو با ایلنا که متن آن در ۶مهر۹۹ انتشار یافته، ویژ‌گی‌های قابل توجهی را از نمایندگان دورهٔ یازدهم مجلس آخوندی برمی‌شمرد. نمایندگانی که برگردان و ترجمه خود خامنه‌ای هستند. این نمایندهٔ سابق مجلس آخوندی پرده را از روی فسادخانه‌یی به‌نام مجلس نمایندگان برمی‌دارد و چنین آدرس می‌دهد:
«برخی نمایندگان مجلس یازدهم با مقدمات قانون‌نویسی و قانون‌گذاری هم ناآشنا هستند و حتی نوشته‌های آنها از لحاظ نگارشی و ویرایشی نیز ایرادات فراوانی دارد».
دربارهٔ چپاول جیب و سفرهٔ مردم و ریختن در کاسهٔ دولت و مجلس و قوه قضاییهٔ آخوندی، هیچ ایرانی شبهه و تردیدی ندارد. تشت رسوایی آخوندها از آسمان هفتم هم افتاده و صدای آن را همگان در سراسر ایران شنیده‌اند و هیچ ابهامی برای مردم وجود ندارد. یک نمونه از این رسوایی‌های بی‌شمار تکرار شده، خیمه زدن عناصر حکومتی اعم از دولت و مجلس و قضاییه بر کلیهٴ مایحتاج عمومی مردم است. در این دوران کرونا و آنفولانزا، چپاول دارو و الزامات مورد نیاز مردم، یکی از بی‌نهایت غارتگریهای خیانت‌آمیز است. محمود صادقی در این زمینه هم دست رقیب را رو کرده و گواهی می‌دهد که «اولین محموله واکسن آنفلونزا به مجلس» رفته و «چنین اولویت‌بندی‌هایی نهادینه شده» و روش جاری کارگزاران نظام آخوندی است:
«تحویل اولین محموله واکسن آنفولانزا به میزان ۱۵۰۰ دوز به مجلس فقط حاکی از تو خالی بودن شعارهای عدالت‌خواهانه نمایندگان مجلس یازدهم نیست، بلکه فراتر از آن نشانگر فاصله با مردم است؛ در واقع مسأله‌یی که نهادینه شده و مختص این مجلس هم نیست. در هیچ کشوری چنین اولویت‌بندی‌هایی وجود ندارد. جای تعجب است که نمایندگان مردم و به‌خصوص نمایندگانی که شعارهای عدالت‌خواهی‌شان گوش فلک را کر کرده است، به این صورت بخواهند از مردم فاصله بگیرند». (همان منبع)
مافیای دارو هم یکی از ویژ‌گی‌های بارز یک کارتل چپاول و استثمار حقوق اولیهٔ مردم ایران به‌نام جمهوری اسلامی است. این خیانت به‌طور خاص در شرایطی که مردم ما روزانه گاه ۲۰۰تا ۳۰۰تا قربانی کرونا می‌شوند و جان می‌سپارند، خیانتی با ضریب چند برابر است. در این زمینه هم نماینده سابق مجلس آخوندی چنین تصویر حیرت‌انگیزی ارائه می‌کند:
«در اواخر مجلس دهم ۲۰هزار قرص فایپیراویر به‌صورت محرمانه از چین وارد شد و تعداد زیادی خرج درمان مقام‌ها شد. قرار بود این قرص‌ها در اختیار بیمارستانها برای کارآزمایی بالینی قرار بگیرد و مجوز ساخت داده شود، اما متأسفانه مشخص نشد که سرنوشت آنها چه شد». (همان منبع)
باب چنین خیانتهایی دیری‌ست که با صدارت جمهوری اسلامی آخوندی باز بوده و عاقبتی چنین برای میهن ما رقم زده است. این‌ها داستانهای به‌ظاهر تکراری سلسلهٔ کلان‌فسادهایی هستند که آخوندها از قضا می‌خواهند با تکرار مداومشان، مخاطب و قربانی را که مردم ایران باشند، خسته کرده تا به این خیانتها عادت دهند و عادی جلوه دهند.
اما وقتی یک نمایندهٔ سابق مجلس آخوندی در جنگ باندی چنین به فغان می‌آید، باید خشم بسا مضاعف مردم ایران را مد نظر داشت که دیگر هیچ جنایتی برایشان عادی نیست و به آن عادت نخواهند کرد. کمپینهای میلیونی دفاع از حقوق‌بشر در سه ماه گذشته و موفق بودن‌شان در داخل و خارج ایران، یک نمونه از نظر و رأی قاطع مردم ایران برای خاتمه دادن همیشگی به این چپاول‌های نجومی، رانت‌خواری و ویژه‌خواری کارگزاران حکومتی است. گسترش روزافزون دامنهٔ این کمپین، ویژ‌گی مختصات کنونیِ جامعهٔ ایران علیه تمامیت نظام آخوندی است. گسترشی که نمایندگان بی‌سواد و حزب‌اللهی مجلس خامنه‌ای و دولت حزب‌اللهی گماشتهٔ آن و مجموع صدارت‌نشینان سٍباع ولایی در مقابل موج آن، هیچ افاقه‌یی را برای نجات نظام آخوندی رقم نخواهند زد.
