728 x 90

پشت بحران سران قوا چیست؟

سخن روز
سخن روز

معنای بحران و اختلاف سران قوا چیست؟
مگر خلیفهٔ ارتجاع این ۳راس را در منتهای دقت، موشکافی و آینده‌نگری بررسی و برای این‌کار انتخاب نکرد؟

مگر نزدیک‌تر، محرمتر، خودی‌تر، خونخوار و سرسپارتر از رئیسی و اژه‌ای و قالیباف پیدا می‌شد؟

مگر خامنه‌ای با قربانی کردن لاریجانی و سایر خودی‌هایش قیمت سنگین جراحی در درون و انزوای بیشتر در بیرون نظام را برای رسیدن به همین ترکیب نداد تا بتواند از کابوس سرنگونی نجات پیدا کند؟

پس چرا ظرف ۴روز ۲بار از عدم هم‌دلی و هما‌هنگی و اختلاف در سران سه قوه گفت؟

خامنه‌ای دوم اردیبهشت ضمن تأکید بر اهمیت «راهبرد»ی رفع اختلاف، برخلاف نوبت قبل که در لفافه آژیر کشیده بود گفت:

«یک راهبرد بسیار مهم و اساسی، همکاری همه‌ٔ مسئولان کشور در نیروهای سه‌گانه است که بحمدالله همه اینجا حضور دارید، و آحاد مردم هم که بحمدالله تشریف دارند و بعد هم [مردمی که] در سرتاسر کشور این سخن را خواهند شنید: قوای سه‌گانه باید همدلی کنند، همکاری کنند، هم‌افزایی کنند؛ قانون اساسی برای تشکیل این سه قوّه ترتیب خوبی داده است. اگر چنان‌چه این سه قوّه با هم به‌طور کامل همکاری کنند، کارها به هیچ‌وجه گره نمی‌خورد، مشکل پیدا نمی‌کند. [مسئولان کشور] مانع همدیگر نشوند؛ راه را برای همدیگر هموار کنند، باز کنند» (سایت خامنه‌ای ـ دوم اردیبهشت ۱۴۰۲)

آخوند جلاد که می‌دانست منظورش از هم‌افزایی و هم‌دلی، حمایت از سیاست‌های غارتگرانه دولت و بند نکردن به مشکل معیشت و تورم و دست برداشتن از استیضاح و خلاصه باز گذاشتن دست جلاد در انهدام اقتصاد و غارت ثروت و اموال ملی است بلافاصله به صحنه و آمد گفت:

«من به مقتدای بصیرت آفرینمون اطمینان می‌دهم که تلاش ما در قوا و در همه بخش‌ها همکاری هماهنگی همدلی و هم‌افزایی و تلاش برای گره‌گشایی از زندگی مردم خواهد بود تمام تلاش ما برای تحقق شعار سال مهار تورم و رشد تولید خواهد بود تمام تلاش ما این خواهد بود که به هیچ عنوان گرفتار حاشیه‌ها نشویم»

اما پاسدار قالیباف سکوت کرد و آخوند گوش‌خوار اژه‌ای با ۴۸ساعت تأخیر در پوش حمایت از «راهبرد بسیار مهم و اساسی» هم‌افزایی و «هم‌دلی» با سیاست‌های اقتصادی و «تولید»ی دولت، لگدی به رئیسی زد و گفت: «امروز مسأله نخست کشور، مسأله اقتصادی و معیشت مردم و مهار تورم و رشد تولید است؛ قوای سه‌گانه باید در این رابطه با یکدیگر هماهنگی و هم‌افزایی کامل داشته باشند و مقام معظم رهبری، در دو فاصله کوتاه، در این خصوص فرمایشاتی داشتند»

حال سؤال این است که ریشهٔ این بحران چیست و چرا به‌رغم تأکید دوباره خامنه‌ای، سران قوایش نمی‌توانند روی موضوعات اصلی و پایه‌یی نظام جمع شوند؟

پاسخ البته روشن است. بحران این‌بار نه صرفاً سیاسی یا اقتصادی یا بحرانی درونی و در «حاشیه» بلکه بحران در «متن» نظام و در یک کلمه بحران سرنگونی ا‌ست.

اگر ساده و سطحی و «موقت» بود نمی‌بایست در دیدار با به‌اصطلاح دانشجویان از اختلاف «جلسه اقتصادی سران قوا» بگوید و نباید می‌گفت: «علاجش تعطیل کردن نیست»

خلیفه خون‌ریز در آن جلسه در حالی که تلاش می‌کرد مسئولیت خودش را در بحران سرنگونی و انفجار شرایط اجتماعی کتمان کند گفت: «بعضی از مسائل هست که اشکالش در عدم توافق مسئولان سطوح بالا است» (سایت خامنه‌ای ـ ۲۹فروردین ۱۴۰۲). اگر سطحی و فی‌الواقع در «حاشیه‌» بود چه نیازی بود در حضور «آحاد مردم» در «سراسر کشور» با تأکید بر «راهبرد بسیار مهم و اساسی» مطرح شود؟

در این میان روزنامه پاسداران از «حاشیه‌سازی» مطرودان ولایت سخن به میان آورده و می‌نویسد: «شکل دیگری از سرگرم‌سازی و حاشیه‌سازی هم توسط برخی سیاست‌بازان و فرصت‌طلبان دنبال می‌شود که ناخواسته و ناآگاهانه بر همان مدار عناصر ارتجاعی و وابسته قرار گرفته و مرتکبان آن نوعی عمله بی‌مزد هستند که بر شاخه نشسته، اما مشغول بریدن آن و زمینه‌سازی برای سقوط انتحاری گردیده‌اند»

البته سقوط و سرنگونی هرگز انتحاری، تصادفی و خودبه‌خودی نیست و بسیار قانونمند است. علت بن‌بست بی‌علاج نظام قرون‌وسطایی و حتمیت سرنگونی آن، شرایط عینی و انفجاری جامعه ایران و ۴دهه پایداری انقلابی و مقاومت خونفشان برای انقلاب دموکراتیک نوین است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/09b51f30-32de-4501-ba3d-0a6842886d4d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات