پیام تحولات لبنان، کوتاه شدن دست رژیم
در روزنامههای حکومتی سهشنبه ۲۱مرداد، بنبستهای نظام در داخل و خارج فصلمشترک اخبار و مقالات است و تحولات لبنان در کانون این موضعگیریها قرار دارد. روزنامههای باند خامنهای هر چند قیام مردم لبنان را مثل قیام مردم ایران به خارج نسبت دادهاند اما وحشتشان از تغییر صحنه سیاسی علیه نظام و حزبالله را ناخواسته بیان کردهاند.
کیهان خامنهای نوشته است: «انفجار مهیب و مشکوک روز سهشنبه هفته پیش در انبار نیترات آمونیوم بندر بیروت، همانطور که پیشبینی میشد تبعات اجتماعی-سیاسی جدی نیز داشته است... چه این انفجار اتفاقی از سر اهمالکاری باشد، چه اقدامی تروریستی تاکنون کسانی را منتفع کرده که شاخصه اصلی آنها گرایش به غرب و مخالفت با مقاومت است».
ابتکار از باند مغلوب با اشاره به جنبش مردم لبنان که با شعار رژیم ایران اخراج اخراج شناخته میشود نوشته است: «لبنان قبل و پس از انفجار بندرگاه بیروت، متفاوت ازهم خواهد بود. این تفاوت میتواند تا تغییر بافت نظام سیاسی ـ اجتماعی این کشور دامنگستر شود.
در واقع انفجار اخیر بر انبار باروت خشم عمومی کبریت زد. هر انگیزهای که سبب بروز اعتراضهای عمومی از اکتبر گذشته تاکنون چه در لبنان و چه عراق شد، حالا و پیش از انتخابات نوامبر در آمریکا نتایج خود را رفتهرفته بروز میدهد. بیراه نیست اگر گفته شود میوه اعتراضات اکتبر در لبنان و عراق در حال چیده شدن است».
مستقل روزنامه دیگر باند مغلوب هم نوشته است: «با انفجار بندر بیروت، جامعه لبنان نیز بار دیگر منفجر شد. مواضع اولیه حزبالله لبنان خارج از انتظارات مردم معترض لبنان است. سیاست خرید وقت و بازگشت به مناسبات سیاسی وضع موجود به سود حزبالله لبنان نیست. این اعتراضات مشروعیت ملی ورود حزبالله به رویارویی با اسراییل را از بین برده است.
حضور حزبالله در دولت آتی لبنان اگر توأم با چرخش راهبردی سیاسی نباشد و پایانی از رقابت نیابتی داخلی در آن دیده نشود، قطعاً با تردید و اعتراض مداوم روبهرو خواهد شد».
مفتضح شدن سیاست سانسور حکومتی
اغلب روزنامههای روی مواضع ضد و نقیض حکومتی دست گذاشتهاند.
همدلی با تیتر «آمار کرونا جان یک روزنامه را گرفت» از جمله نوشته است: «روزنامه اقتصادی جهان صنعت فقط بهخاطر پرداختن به آمارهای ضدو نقیض قربانیان کرونا -که بارها مسئولان بهخصوص مسئولان شهری پایتخت نیز به آن اذعان داشتند- به دستور هیات نظارت بر مطبوعات توقیف شد. در این گزارش محمدرضا محبوبفر، اپیدمیولوژیست به «جهان صنعت» در مورد کاهش آمار کرونا گفته بود: «با توجه به مفاد پروتکلها و از طرف دیگر ملاحظات سیاسی و امنیتی قطعاً آمار بهصورت مهندسیشده به جامعه تزریق میشود».
شرق هم با دو مقاله به این موضوع پرداخته که در یکی از آنها نوشته است: «محبوبفر در این مصاحبه آمارهای رسمی مربوط به کرونا را نادرست قلمداد کرده است. او تاریخ اطلاع دولت از ورود کرونا را هم عقبتر از تاریخی که رسماً اعلام شد، برده است و هیأت نظارت بر مطبوعات روزنامه جهان صنعت را بهخاطر انتشار این مصاحبه توقیف کرده
از نظر اصول حرفهیی و نیز حقوق مطبوعات، آنچه یک مقام مسئول در حدود مسئولیتش میگوید «خبر» است، نه شایعه؛ حتی اگر آن خبر دروغ باشد. از ارکان «شایعه» این است که منبع مشخص ندارد یا اگر هم دارد، منبع معتبر یا مطلع نیست... برای همه مسائل مطبوعات اولین راهی که همیشه به ذهن میرسد، توقیف است. دولت و دیگران سراغی از مطبوعات و روزنامهنگاران نمیگیرند، جز وقتی که قرار به توقیف روزنامه و بیکاری روزنامهنگار است».
فوران فساد در دعوای باندی
واکنش به حرفهای فتاح در دعوای باندی سر برخی از سایر غارتگریهای بنیاد مستضعفان را در روزنامهها باز کرده. اعتماد نوشته است: «ساختمانهای فروخته شده به اشخاص حقیقی و نه اشخاص حقوقی و عمومی کدامهاست؟ بفرمایید لیست کلیه داراییهای بنیاد از ابتدا تا حالا داده شود و معلوم کنید کدامها در اختیار کی هست؟ بفرمایید لیست اموال منقول بنیاد را بدهند و معلوم کنید به چه قیمتی و به چه کسانی فروخته شدهاند؟ آیا خبر منتشر شده درباره پرداخت هزار میلیاردی برای تبلیغات با صدا و سیما را رد میکنید؟ بفرمایید که سهام بنیاد مستضعفان در اپراتوریهای تلفن همراه و افزایش تعرفه استفاده از اینترنت چگونه است؟ و مواضع رئیس بنیاد درباره افزایش سرسامآور تعرفههای اینترنت چیست؟ ارقام یک ماهه این افزایش تعرفهها معادل خرید همه این ساختمانهاست».
ستاره صبح هم نوشته است: «نمیتوان پذیرفت که چهل سال چندین مسئول بنیاد مستضعفان این موارد را دیده و نسبت به آنها چشمپوشی کردهاند.
پرسش این است که چرا بنیاد مستضعفان که متعلق به محرومان است، بنگاهداری، کارهای اقتصادی و تجاری میکند و نظارتی هم بر این نهاد مهم توسط مجلس و نهادهای نظارتی نمیشود؟!»