چند روز پیش شاهد تصویب پر قدرت ۶۷مین قطعنامهٔ محکومیت رژیم آخوندی بهخاطر نقض وخیم و سیستماتیک حقوقبشر در ایران بودیم. ۶۷ قطعنامهیی که به اعتراف حکومت ولایت مطلقهٔ فقیه، در بطن و محور آن مجاهدین و مقاومت ایران قرار دارند.
از سوی دیگر در سالگرد یک واقعهٔ عبرت آموز جهانی نیز قرار داریم؛ ۷۵مین سالگرد آغاز دادگاه نورنبرگ! دادگاهی که برای محاکمه و قرار دادن جنایتکاران حاکم نظام فاشیستی آلمان نازی در برابر عدالت تشکیل شد.
۶۷پیروزی با دستان بسته!
این دستاورد سترگی است که برای ثبت هر کدام آنها، بهخصوص در سالهای دود و دم سیاست کثیف مماشات و لاپوشانی جنایتهای آشکار آخوندها، از خود گذشتگی، انرژی گذاری و فعالیتهای روشنگرانهٔ عظیمی صورت گرفت. اهمیت مضاعف ثبت چنین عدد بزرگی در طول مبارزات سی و نه سالهٔ مقاومت خونبار ایران با دژخیمان ولایتمعاش حاکم بر ایران با بررسی حقیقتی دیگر بیشتر آشکار میگردد. به یاد بیاوریم که در تمام این دوران نه تنها سیاست غالب کشورهای غربی بر مبنای استمالت آخوندها بنا شده بود، بلکه در ۱۵سال از این پروسه با یک پاپوش کثیف استعماری-ارتجاعی، دستهای مقاومت ایران را تحت عنوان «تروریسم» بستند تا پدرخواندهٔ تروریستم در تهران تا هر کجا خواست بتازد!
چه بسا که اگر چنین خط سیاسی کثیفی در کار نبود، این روزها جوانان کمتر و کمتری به خاک و خون میافتادند و مادران کمتری در سوگ آنها رخت عزای بر تن داشتند. اکنون که آن غل و زنجیر از دست و پای مقاومت ایران گشوده شده، هراس قابل فهم حکومت آخوندی از مقاومت ایران در کنار فعالیتهای روزافزون کانونهای شورشی چندین برابر افزایش یافته است!
همچنین کارزار عظیم «دادخواهی» برای حسابرسی از جنایتکاران قتلعام سال۶۷ اکنون به یک مطالبهٔ ملی تبدیل شده است. قتلعامی که سالهای سال با سکوت و چشمپوشی مماشاتگران از یکسو و نابود کردن آثار و حتی گورهای جمعی و انفرادی آن، تلاش شده بود با خاکستر فراموشی پوشانده شود.
دم شغال ولایت در تلهٔ تروریسم!
اما اینها تمام ماجرا نیست. از وقتی رژیم آخوندی متوجه تغییر تعادلقوا و باز شدن دست مقاومت از زنجیرهای استعماری-ارتجاعی شد، درصدد برآمد تا با شیوهٔ دیرین خود، یعنی اقدامات تروریستی، به مقابله برخیزد. الحق و الانصاف هم کم نگذاشت و با مهرههای سنگین خود وارد شد! طرحی بسیار پیچیده برای یک کشتار بزرگ و کمرشکن آماده کرد تا هم بیشترین تلفات ممکن از بالاترین سطوح مقاومت و حتی هواداران خارجی و شخصیتهای سیاسی بینالمللی همراه آنان بگیرد؛ هم کل جنایت را با یک پوش به گردن خود مقاومت بیندازد!
یک انفجار بزرگ در گردهمایی بزرگ سالانهٔ مقاومت و یک انفجار بزرگ در پایگاه اصلی اعضای مجاهدین! بهنظر میآمد که آش پختهشدهٔ مطبخ ولایت، به کام شیخ بنشیند! اما...
... اما شکست خفتبار چنان دامان شیخ را گرفت که نه تنها کامش به «آش» مطبخ شیرین نشد، بلکه آتش اجاق به عبایش افتاد و دود اشک چشمانش را درآورد و یکی از کارکشتهترین آشپزهای تروریستیاش هم در بند عدالت گرفتار شد! چندان که حتی دیگر تیغ تهدیدهای طباخ هم کارگر نیفتاد و تلاشهای پیش و پس پرده هم برای جلوگیری از رسوایی بینالمللی تروریستهای نظام به جایی نرسید! و برای اولین بار، یک مأمور رسمی دیپلماتیک به اتهام آشکار تروریسم در یک کشور اروپایی پای میز محاکمه خواهد رفت.
روز مقدس محاکمه فاشیسم مذهبی
واقعیت این است که تاریخ درسهای عبرتآموز زیادی دارد؛ اما برای کسانی که اهل درسگرفتن باشند!
سالها بود که جهان اسیر در سیاست مماشات، بر تروریسم افسارگسیخته فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، چشم فرو میبست که لاجرم قیمت آن را مردم و مقاومت مردم ایران پرداختهاند. اکنون که این سیاست کثیف به حاشیه رفته، به یمن ایستادگی و پایداری ۴۰ساله مقاومت ایران این رژیم آخوندی است که پای میز حسابرسی کشانده شده است.
البته تا آنجا که به مردم ایران و تاریخ آنها برمیگردد، نشان دادهاند که با حاکمان ستمگر و خائنان به ملت چه خواهند کرد. تصاویر آنچه مردم با شیخ فضلالله و محمدرضا شاه کردند، تخریب و سوزاندن تمام تصاویر و نمادهای نظام آخوندی از خمینی تا خامنهای و. . همه و همه بیانگر این است که در دادگاه مردم حکم این جنایتکاران چیست؟
۶۷مین محکومیت رژیم در ملل متحد بر حقانیت حکم مردم مهر تأیید میگذارد.
بی تردید در روز روزش تمامیت فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران در دادگاه بزرگ خلق همچنان که فاشیسم هیتلری در دادگاه نورنبرگ به محاکمه تاریخی کشیده شد، محاکمه خواهند شد. این روز مقدس فرا خواهد رسید.