728 x 90

پیام فوران خشم و عصیان

سخن روز
سخن روز

در آبادان موضوع و علت خیزش مردم، فرو ریختن متروپل بود؛ اما بی‌درنگ شعارها تمامیت رژیم را هدف گرفت و مردم فریاد زدند «آخوند باید له بشه» و خطاب به ولی‌فقیه آشفته خروشیدند «حیا کن» و «مملکت رو رها کن».

چند هفته پیش نیز علت خیزش در شهرهای مختلف گرانی نان بود. اما بی‌درنگ فریادها سراپای رژیم را هدف قرار داد و مردم خروشیدند «مرگ بر اصل ولایت فقیه» و «مرگ بر رئیسی».

در اندیمشک زنان با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» نخستین جرقه‌های قیام را زدند. لباس‌شخصی‌های خامنه‌ای گسیل شدند تا برای جلوگیری از گسترش خیزش، مردم را مرعوب کنند. آنها به زنان حمله کردند و به‌صورت یکی از آنها سیلی زدند. اما بی‌درنگ چنان سیلی سنگینی از مردم خشمگین با شعار «بی‌شرف بی‌شرف» دریافت کردند که وادار به عقب‌نشینی شدند.

 

در آبادان وقتی یک آخوند حکومتی تلاش کرد جهت مصادرهٔ اعتراض مردم پشت میکروفن، برای قربانیان متروپل اشک تمساح بریزد، با شعارهای یکپارچهٔ «بی‌شرف بی‌شرف» روبه‌رو شد.

رژیم نیروهای سرکوبگر گارد ویژه را در خیابانهای آبادان گماشت تا مردم را مرعوب کند. اما یک مادر آبادانی به‌میان آنها رفت و با گوشی خود نزدیک به ۳دقیقه گزارش تهیه کرد و چشم در چشم نیروهای سرکوبگر به‌مردم گفت: «بگویید مرگ بر خامنه‌ای». وقتی هم مزدوران حمله کردند که گوشی او را بگیرند، با آنها درگیر شد و روز بعد سند صوتی منتشر کرد و گفت: خوب کردم، باز هم می‌کنم، فکر می‌کنند زنان آبادان دست و پا بسته هستند، ما شیر هستیم و باز هم به‌میدان می‌آییم. فردا هم می‌آیم!

در مسجد سلیمان نیروهای سرکوبگر در وحشت از تکرار خیزش بزرگ در شهرهای مختلف، با حمله به تجمع مردم تلاش کردند از همان ابتدا مانع شکل‌گیری خیزش شوند؛ اما این کارشان مانند بنزین روی آتش بود و باز هم با شعار «بی‌شرف بی‌شرف» روبه‌رو شدند.

در آبادان سرکردهٔ گارد ویژهٔ خامنه‌ای انبوه مردم را تهدید کرد که «با عواقب قانونی! این تجمع روبه‌رو می‌شوید»، اما فریادهای جمعیت انبوه به‌او پاسخ داد «بی‌شرف بی‌شرف» و دقایقی بعد خیزش تا درگیری و شلیک تعمیق یافت.

رژیم اینترنت را هم که قطع کرد، اما بازتاب زبانه‌های خشم از شکافها بارز شد و تصاویر حملهٔ جوانان شورشگر آبادان با سنگ و چوب به گارد ویژهٔ در حال فرار خامنه‌ای، همه جا منتشر شد.

 

این شمه‌ای از آن چیزی است که در جامعهٔ امروز ایران می‌گذرد. خشم و عصیانی که از سرکوب و ارعاب عبور کرده و مانند بخار جمع شده در دیگی جوشان، از هر منفذی با شدت بیرون می‌زند. وضعیت طوری است که حتی مراجع حکومتی هم در وحشت از پیامدهای سرکوب و رادیکالیزه‌تر شدن خیزش‌ها، هشدار می‌دهند که «با مردم نرم برخورد کنید» (آخوند علوی بروجردی-۸خرداد).

این وضعیت ناشی از شرایط انقلابی است. شرایطی که پایینی‌ها هیأت حاکمه را نمی‌خواهند و هیأت حاکمه نیز نمی‌تواند پاسخگوی عبور از بحرانها باشد. لاجرم شدت تخاصم میان دو جبهه خلق و ضدخلق به‌بالاترین حد می‌رسد و هر رخدادی به‌عنوان آتشزنهٔ انفجار بشکهٔ باروت خشم اجتماعی، عمل می‌کند. این وضعیت برای حکومت دیکتاتوری نه با سرکوب علاج می‌شود نه با وعده و مانورهای مختلف. بلکه در شرایط انقلابی، سرکوب و مانور هم خود عامل شعله‌ورتر شدن خشم و عصیان می‌شود. سرنوشتی که شاه مستبد گرفتار آن شد و شیخ دیکتاتور نیز در حال گرفتار شدن به‌آن است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/b18714e1-e165-47f2-aad7-f5cde5166fef"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات