پیشاپیش گفته شود که باند زخمخورده جنایتکار و غارتگر پاسداران هنوز نمرده و این عنوان (چهلم سپاه) صرفاً بیان روزشمار لیستگذاری شدن این دار و دسته وحشی است و البته حل و فصل نهایی این جانیان به عهده مردم ایران و پیشتازان پرشور آن است اما در عینحال این عنوان نشانی از برخی واقعیتها هم دارد که در زیر به آنها پرداخته میشود. واقعیتهایی که نشان میدهند یک لیستگذاری خارجی چگونه این جماعت جنایتکار و بیبته را در هم پیچانده است.
چهل روز پیش از این یعنی روز ۱۹فروردین ۹۸آمریکا سپاه پاسداران را در تمامیت آن در لیست تروریستی قرار داد، وزیر خارجه آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی این لیستگذاری را در حضور خبرنگاران رسانههای بینالمللی اعلام کرد.
لیستگذاری سپاه پاسداران واکنشهای مختلفی در سطح داخلی و بینالمللی بر انگیخت. بلافاصله پس از لیستگذاری شدن سپاه، موضعگیریهای هراسان سران رژیم و ایادی و کارگزاران آن فوران کرد! همچنین برخی جریانهای همسو با رژیم هم نسبت به این رویداد اظهار نگرانی کردند.
مقاومت ایران ضمن استقبال از این لیستگذاری آن را اقدامی بسیار با تأخیر خواند که باید بسیار پیش از این انجام میشد.
اهمیت لیستگذاری شدن سپاه
بهعلت اهمیت موضوع،این حرکت توسط شخص رئیسجمهور آمریکا اعلام شد چرا که برای اولین بار بود بخشی از نیروهای مسلح یک کشور در لیست تروریستی قرار میگرفت، لیستی که اساساً یا حداقل تا پیش از ورود سپاه به آن، مختص گروههای شبهنظامی غیردولتی بود.
اهمیت دیگر این لیستگذاری در آن بود که بنا بهگفته مقاومت ایران، در واقع برای سرنگونی دیکتاتوری حاکم بر ایران باید سپاه پاسدارن را کنار زد، باید سپاه پاسداران را در هم شکست و از میدان خارج کرد.
اهمیت سپاه برای نظام
همگان میدانند همه چیز این دیکتاتوری متصل است به سپاه پاسداران:
ولیفقیه نقطه اتکاء و نقطه حفاظت و تضمین بر قراریاش سپاه پاسداران است.
مجری و تضمین کننده استراتژی این دیکتاتوری از روز اول تاکنون سپاه پاسداران بوده است.
مجری سرکوب در داخل کشور سپاه پاسداران است.
عامل جنگ و صدور تروریسم سپاه پاسداران است.
همانطور که عامل غارت و چپاول تمامی منابع طبیعی و ثروتهای ملی و حتی حسابپسانداز مردم همین سپاه پاسداران است.
ضابط اصلی مخوفترین زندانهای ایران و متولی مرگبارترین شکنجهگاههای این نظام سپاه پاسداران است.
مجری اصلی قدرت سیاست خارجی و دیپلماسی ولایت فقیه، سپاه پاسداران است همانگونه که صاحب عله اصلی اقتصاد و صادرات و واردات کشور هم سپاه پاسداران است. همانطور که صاحب اصلی شرکتهای مخابرات داخلی و شنود آنها و ایضا بزرگترین کنتراتچی کلان مقاطعههای کشور هم باز همین سپاه پاسداران است.
سپاه پاسداران و ولایت فقیه دو روی یک سکه و یک بهاصطلاح مجموعه واحد هستند.
به همین علت هنگامی که سپاه پاسداران مشمول مقررات بهاصطلاح محدود کننده شدید لیست سازمانهای تروریستی خارجی (F T O ) شد کلیه دستگاهها و وزارتخانههای رژیم از آن تاثیر پذیرفتند و چنان شد که گویا تمامیت رژیم در لیست تروریستی گنجانده شد!
و نه تنها تمامیت رژیم بلکه تمامی وابستگان و پیوستگان این رژیم نیز که در لیست حمایت کنندگان یا حمایت شوندگان این رژیم جای میگرفتند، اگر به حمایت مادی از این رژیم اقدام کنند مشمول تمامی این محدویتها خواهند شد. شایان توجه آن که حتی دادن اطلاعات به این رژیم و تبادل اطلاعاتی نیز در حکم حمایت مادی تلقی شده و فاعل آن را وارد دایره عقوبات این تحریمها خواهد کرد.
آنچه که تاکنون اتفاق افتاده است
از روز ۱۹فروردین ۹۸تا آخرین روزهای اردیبهشت ۹۸آن لیستگذاری پیامدهای سنگینی در بر داشته است:
صادرات نفت رژیم به سرعت به سوی صفر میل میکند،
اوپک و روسیه متعهد شدند جای خالی نفت رژیم را در بازار پر کنند.
چین خرید نفت از رژیم را متوقف کرد.
پول رسمی آخوندها سقوط آزاد کرد و اساساً بیارزش شد.
آخوندها حتی از دریافت پول اجناس فروخته شده خود نیز منع و محروم شدند!
اروپا در مورد تجدید بنای برجام، شرط حل و فصل مسایل موشکی و تحریکات و تعرضهای منطقهیی رژیم را روی میز آخوندها گذاشت! و از رژیم فاصله گرفته متقابلاً به آمریکا نزدیک شد.
سیستم حمایتی اروپایی (اینستکس) با همه ناکارآمدیاش، باز هم به جایی نرسید و دردی از مشکلات رژیم را حل نکرد.
همسایگان رژیم در عمل از رژیم فاصله گرفتند.
رژیم از نظر سیاسی نیز (در کنار محاصره اقتصادی) در بحران و انزوای کامل جهانی قرار گرفت.
پیآمد این وضعیت درون رژیم به ریزش شدید در سپاه پاسداران منجر شد:
فرمانده کل سپاه پاسداران عزیز جعفری برید و به کار فرهنگی پناه برد!
آخوند ماندگاری در نماز جمعه مشهد خطاب به حزبالهیها گفت: از کمی تعدادتان نترسید!
روشن است که موج بریدگی و فرار و عقبکشیدن پاسداران از نظام جدی است.
موج بریدگی به دولت روحانی کشید و مسأله در سطح مجلس آخوندی نیز مطرح شد.
جدال باندی در رأس نظام افزایش یافت و حتی بحث به تغییر قانون اساسی هم کشید!
فضای جنگ و التهاب ناشی از تشنجآفرینیهای رژیم، حلقه محاصره نظامی رژیم را تنگتر کرده در حالیکه رژیم توان تحرک نسبت به اهداف آمریکایی در منطقه را نیز از دست داده است.
بازتاب جدیتر این وقایع، درمانده شدن خامنهای بود که از هر سو آماج حملات باندهای مختلف رژیم قرار گرفت. در یک مناظره تلویزیونی تاجزاده و آخوند نبویان به بررسی وضعیت کنونی نظام متبوعشان پرداختند و اولی عنوان کرد که بهتر است به جای ولیفقیه و رئیس جمهور، یک نفر گذاشته شود که آنهم با رأی مردم انتخاب شود!
اینها همه در حالی است که هنوز بیشتر از ۴۰روز از لیستگذاری سپاه نگذشته است!
هنوز عامل اصلی وارد صحنه نهایی نشده است!
اما مهمترین عامل در این میان مردم و کانونهای شورشی هستند که گرچه پیوسته حرف آخرشان را تکرار میکنند: سرنگونی! سرنگونی! اما دیر نیست که این صحنه را در روز روزش در جهت خواسته مقدسشان –سرنگونی- تعیینتکلیف کنند