کار در معدن یکی از مشاغل سخت و طاقتفرسا و در عین حال خطرناک و زیانآفرین برای سلامت انسانهاست. از این رو تلاش دولتها این است که از یکسو با افزایش ضریب اطمینان از طریق اجرا و نظارت دقیق استانداردهای ایمنی سفت و سخت، تهدیدهای این شغل را به حداقل ممکن برسانند. از سوی دیگر با پرداخت حقوق بالاتر و بیمه و خدمات درمانی مناسب برای کارگران و شاغلین در این بخش، امنیت روانی و اطمینان خاطر ایجاد کنند.
اما به ایران تحت حکومت آخوندها که میرسیم همهٔ قوانین بشریت پشت مرزهای دنائت جا گذاشته میشوند. تنها قانون، استثمار هر چه بیشتر و چپاول و غارت هر چه وحشیانهتر است که حاکمیت دارد. از مرگ کارگران تا نقصعضو و مصدومیت و از اعتراض به اخراج اجباری و قطع حقوق تا شلاقزدن به کارگر معترض، روزی نیست که خبری تلخ و تأسفبار از هموطنانمان در این حوزهٔ کاری نشنویم.
جدیدترین قربانیان؛ کارگران معدن طبس
در ساعت۱۳۰۰(به قولی۱۵۳۰) در معدن سامان کاوش با ریزش تونل متأسفانه ۲کارگر بخش تخریب زیر آوار مانده و جان باختند. منابع مختلف حکومتی در نشر خبر نقل میکنند که این معدن متعلق به بخش خصوصی است.
شرکت سامان کاوش یک شرکت کوچک و پیمانکاری است که در مجموع زیر چتر «ایمیدرو» در این معدن فعالیت میکرده است. ریاست ایمیدرو هم بر عهدهٔ یکی از مهرههای حکومتی از باند روحانی است که پیشتر فرماندار بویراحمد بوده است.
از سوی دیگر فردی بهنام سعید صمدی، دبیر انجمن زغالسنگ در حکومت آخوندی، میگوید که مقصر این حادثه نه سامان کاوش، بلکه شرکت ایمپاسکو میباشد.(سایت روزگار معدن ۲۵مهر ۹۸) با در نظر گرفتن اینکه ایمپاسکو یک شرکت صددرصد دولتی است، درمییابیم که حکومت آخوندی و دولتش هیچ تفاوتی با بخش خصوصی دستساز ولایت در قربانی کردن کارگران و استثمار آنها برای پرکردن جیبهای خودشان ندارند.
نکته قابل توجه دیگر این است که رسانههای رژیم برای رد گم کردن بیعملی و بیتفاوتی عوامل حکومتی با پوشش «بخش خصوصی»، در ادامهٔ خبر میگویند که بهدلیل تاریکی هوا امکان پرواز هوایی وجود ندارد! گویا شبها هلیکوپترها و هواپیماها امکان حرکت ندارند و فقط برای روز طراحی شدهاند. در روزهای سیل لرستان و خوزستان هم گفته میشد امکان حمایت هوایی وجود ندارد. در حالیکه برای نمایش فریبکارانه راهپیمایی اربعین علاوه بر میلونها دلار از کیسه گرسنگان، به فرمان خامنهای تجهیزات و امکانات کشور ۲۴ساعته در خدمت جادهسازی، تجهیز، پشتیبانی و راهاندازی مانور پوشالی قرار گرفت.
«صمدی» اعتراف میکند که بههمریختگی زیادی در معدن سامان کاوش وجود دارد و به همین دلیل هم مدتی پیش در همین معدن کارگر دیگری یک پایش قطع شده است.(روزگار معدن ۲۵مهر ۹۸)
اعتراف عجیب ناخواسته
داوود شهرکی، مهرهٔ حکومتی که به ریاست صنعت و معدن و تجارت استان خراسان جنوبی گمارده شده، در تلاش برای تبرئه و کمرنگکردن این حادثه که در حیطهٔ مسئولیت وی میباشد، ناخواسته چیزی میگوید که میتوان عمق فاجعهٔ وضعیت تأسفبار کارگران معدن را بهتر درک کرد. وی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان(وابسته به سپاه پاسداران) که سایت روزگار معدن آن را بازتاب داده، گفته است که بهرغم این حوادث، تازه خراسان جنوبی کمترین حوادث معدن را در میان معادن دیگر کشور داشته است!(همان منبع)
نه اولین نه آخرین، قصهٔ تلخ دنبالهدار
حکایت تلخ کارگران معدن، به بیان زندهیاد شاملو، «حکایتی است که تکرار میشود به کرار».
با کندوکاوی مختصر میبینیم که انبوهی از این تلفات و ضایعات جانی در همین چندماه گذشته برای کارگران شاغل در معادن ایران بهوقوع پیوسته ولی عوامل حکومتی خم به ابرویشان نمیآورند و تلاشی برای بهبود شرایط ایمنی کارگران نمیکنند. از این اسفبارتر اینکه نه تنها به ایمنی و استانداردهای سلامت آنها توجهی نمیشود، بلکه با سوءاستفاده از شرایط بیکاری گسترده که از ارمغانهای حکومت آخوندی است، حتی اندک حقوق و مزایای آنها را هم بهدرستی و سر وقت پرداخت نمیکنند. وقتی هم کارگران بهجان آمده اعتراضی میکنند، مانند تجربهٔ تلخ آققلعه، حکم شلاق برای آنها صادر میشود.
کار به جایی میرسد که عوامل حکومتی هم لابلای جنگ و دعوای باندی بر سر سهمخواهی، ناچار به اعتراف ناخواسته میشوند. مسعودی، نمایندهٔ مجلس ارتجاع از نیریز و استهبان، لابلای تعریف و تمجید و دستبوسیهای مهوع از رئیسی جنایتکار، اعتراف میکند: «قانون معادن اجرا نمیشود. حق محرومین از معدن، گرد و خاک و آزردگی است».(خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۲مهر ۹۸)
نگاهی به آمار تلفات گذشته
-مرگ یک کارگر ۴۵سالهٔ معدن و مصدومیت یک کارگر دیگر در ریزش معدن کرومیت روستای گوجی شهرستان زاوه استان خراسان رضوی(هرانا به نقل از ایلنا ۲۰مهر ۹۸)
-مرگ ۲کارگر چاهکن در پاچنار قزوین(هرانا به نقل از رکنا ۲۰مهر ۹۸)
-مرگ ۲کارگر چاهکن در لوشان گیلان(ایلنا ۱۹مهر ۹۸)
-مرگ یک کارگر سنگ معدن روستای سنجدک بخش کوهسرخ شهرستان کاشمر(هرانا ۶مهر ۹۸)
-ریزش معدن «آب نیل» کرمان؛ مرگ یک کارگر و جراحت ۷نفر دیگر(تسنیم ۲۵شهریور ۹۸)
-انفجار معدن در چمستان و مرگ ۲کارگر(فارس ۱۷شهریور ۹۸)
-ریزش معدن چالریز دامغان با یک کشته و یک مجروح(مشرق ۱۶شهریور ۹۸)
-مرگ یک کارگر معدن «پشتبیره» اسلامآباد در روز ۹شهریور(هرانا ۱۱شهریور ۹۸)
-مرگ یک کارگر در معدن سنگ «چک زرد» روستای اسحاقوند هرسین(ایلنا ۲۸مرداد ۹۸)
-انفجار معدن سرمک ملایر؛ مرگ ۲کارگر و مصدومیت یک کارگر دیگر(ایرنا ۱۶تیر ۹۸)
-انفجار معدن در سوادکوه و مرگ ۲کارگر(تسنیم ۳۰خرداد ۹۸)
-مرگ یک کارگر در معدن زغالسنگ دیزین کلای لاویچ شهرستان نور(ایلنا ۲۸خرداد ۹۸)
-ریزش معدن طزره دامغان؛ مرگ ۲کارگر و مصدومیت یک کارگر دیگر(تسنیم ۲۳خرداد ۹۸)
-آتشسوزی معدن سوادکوه با ۱۱مصدوم(تابناک اول اردیبهشت ۹۸)
-ریزش معدن راور کرمان با یک کشته و دو مصدوم(تسنیم ۱۱فروردین ۹۸)
کمیسیون کار شورای ملی مقاومت ایران طی اطلاعیه ۲۸مهر ۹۸ ضمن همدردی با قربانیان سوانح کارگری نوشت: «اینها بخش بسیار کمی از فجایع ناشی از نداشتن حداقلهای تجهیزات ایمنی کار است که به رسانههای حکومتی راه پیدا میکند، آمار قربانیان بسیار بیشتر است. ایران تحت حاکمیت آخوندها در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص داده است. این آمارها نشاندهنده بهرهکشیهای بهغایت ظالمانه از کارگران است».
پرواضح است که این آمار نهایی و کامل نیست و با افزودن حوادث بزرگ و کوچک سالهای گذشته مانند انفجار معدن یورت استان گلستان یا معدن بابنیزو کرمان میتوان به وضعیت فاجعهبار کارگران شاغل در این بخش پی برد.
صرفا برای یک مقایسهٔ ساده آن هم از زبان بخشهای درونی همین رژیم، در سایت حکومتی روزگار معدن، در مقالهای در ۸خرداد ۹۸ با اشاره به تلفات معادن زغالسنگ کشور آمریکا با ۳۲۷میلیون نفر جمعیت(۴برابر ایران) آمده است که در بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ میلادی(۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ خورشیدی) تلفات معادن زغالسنگ در آمریکا ۳۰نفر بوده است.
***
در یککلام، در حاکمیت آخوندها، این رفت ستم بر خلق ایران و کارگران زحمتکشان ایرانی؛ ستمی که تنها و تنها دستهای پینهبسته و ارادههای استوار کارگران میتواند آن را از ایرانزمین برچیند.