سیزدهبدر، یکی از دیرینهترین آیینهای ایرانی است که از گذشتههای دور با باورها و روایتهای اساطیری پیوند خورده است. در فرهنگ عامه، این روز پیام پیروزی خیر بر شر و احیای طبیعت پس از زمستانی سرد و خاموش است.
روایتی کهن میگوید در این روز، نیروهای اهورایی بر اهریمن خشکسالی چیره شده و باران، بهعنوان نماد برکت و زندگی، زمین را سیراب کرده است.
در روایتی دیگر، سیزدهبدر به تولد دوباره طبیعت گره خورده؛ زمانی که گیاهان از دل خاک سر برمیآورند و زمین بار دیگر سبزپوش میشود.
در سال ۱۴۰۴، که از سوی رهبر مقاومت، مسعود رجوی، «سال آتشفشان و قیام» نامیده شده، این آیین سنتی، آفریننده کارزاری انقلابی برای بدر کردن نحوست دیکتاتوری است.
عملیات کانونهای شورشی در کارزار سیزده بدر
در شرایطی که فاشیسم دینی حاکم بر ایران با اعدامهای فزاینده و طرحهای سرکوبگرانه تلاش میکند جامعه انفجاری ایران را به تسلیم وادارد، کانونهای شورشی با کارزار سیزدهبدری عرصه را بر رژیم تنگ کردند.
کارزار سیزده بدر شورشگران با شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر» برای به در کردن نحوست شیخ و شاه از تاریخ ایران است. در این راستا، کانونهای شورشی با ۱۵ عملیات جسورانه در ۱۳ شهر، از تهران تا سراوان، ضربههای مهلکی به هیمنه پوشالی مراکز سرکوب رژیم وارد آورد. این عملیات، بخشی از فعالیت کانونها برای به چالش کشیدن دیکتاتوری مذهبی در سال ۱۴۰۴ است.
انفجار در فرماندهی انتظامی صحنه در کرمانشاه، انفجار در اداره کل فرهنگ و ارشاد بندرعباس، انفجار در پایگاه بسیج سپاه پاسداران در تهران، تهاجم با کوکتل مولوتوف به پایگاه بسیج در یزد و شوش، و به آتش کشیدن پایگاههای بسیج و نمادهای تبلیغاتی رژیم در شهرهایی چون کرمان، سراوان، ایرانشهر، سبزوار، تهران، کرج، ایلام و لردگان، این هشدار را به متولیان اختناق مخابره میکند که سرکوب دیگر نمیتواند اراده مردم و شورشگران و قیامآفرینان را برای قیام و سرنگونی متوقف کند.
ضربه به قلب سرکوب
عملیات کانونهای شورشی در کارزار سیزدهبدر، مستقیم مراکز قدرت و سرکوب رژیم را هدف قرار داده است. پایگاههای سپاه و بسیج، که رژیم در پروپاگاندای خود آنها را شکستناپذیر جلوه داده بود، در این عملیات به آتش کشیده شدند. این اقدامات افسانههای رژیم درباره قدرت نظامی و امنیتیاش را به چالش میکشد و بیاعتبار میکند. انفجارها و تهاجمها در اماکنی چون فرماندهی انتظامی و پایگاههای بسیج، رژیم را در موضع دفاعی قرار میدهد و به مردم این باور را القا میکند که مقاومت نهتنها ممکن، بلکه مؤثر است.
ارتقای کمی و کیفی کانونهای شورشی
آمار عملیات کانونهای شورشی در سال ۱۴۰۳ گواه توانمندی و رشد این شبکههای انقلابی است. در این سال ۳۰۷۷ عملیات ضداختناق و بیش از ۳۹هزار پراتیک انقلابی در ۳۱ استان و ۱۳۵ شهر انجام شد. از این تعداد، ۲۸۱۳ پراتیک تنها در کارزار چهارشنبهسوری صورت گرفت. همچنین کارزارهای بیوقفه در جمعههای زاهدان، که از دیماه ۱۴۰۱ آغاز شده و بیش از ۱۲۰ هفته ادامه یافت. این آمار، که در پیام ۵ فروردین ۱۴۰۳ مسعود رجوی مورد تأکید قرار گرفت، بیانگر آن است که کانونهای شورشی به پدیدهیی استراتژیک برای سرنگونی نظام ولایت فقیه بالغ شدهاند.
پیام کارزار
کارزار سیزدهبدر کانونهای شورشی نشان داد که قیام مردم ایران زنده و پویا ادامه دارد. مسعود رجوی در پیام نوروزی خود تأکید کرد: «آنکه به سود شیخ و شاه و ارتجاع میگوید آلترناتیوی در این وادی خاموش و سیاه وجود ندارد، برود شرم کند!» این پیام، همراه با عملیات کانونهای شورشی، پاسخی قاطع به کسانی بود که مقاومت مردم ایران و آلترناتیو دموکراتیک را بر اساس مصالح ارتجاعی و استعماری خود سانسور و انکار میکنند.
همانطور که طبیعت پس از زمستان احیا میشود، حیات سیاسی ایران نیز با قیام و مقاومت دوباره متولد خواهد شد. سال ۱۴۰۳، با عملیات و پراتیک کانونهای شورشی، سالی پر از تحرک، شکوفایی، شورش و پیشروی بود. بیگمان سال ۱۴۰۴ سال «آتشفشان و قیام» خواهد بود.