728 x 90

کرهٔ زهرآلود از آب گل‌آلود!

سخن روز
سخن روز

ابهام بر سفره‌های مردم سایه افکنده و خانواده‌ها نمی‌دانند نانی را که امروز می‌خورند، فردا هم خواهند داشت؟ آرد را ۶ تا ۷برابر گران کرده‌اند، اما می‌گویند نانوایی‌ها حق ندارند نان را گران کنند. معلوم نیست نانواها باید چه کنند!

وحیدی، وزیر کشور رئیسی جلاد، به‌طور رسمی از گرانی سرسام‌آور ۴قلم از کالاهای اساسی خبر می‌دهد اما می‌گوید این گرانی‌ها «جبران» می‌شود. اما این‌که چطور؟ چیزی نمی‌گوید!

از آن‌سو می‌گویند نان کوپنی می‌شود، از سوی دیگر تکذیب می‌کنند. یک بار می‌گویند نان سهمیه‌بندی می‌شود، اما گران نمی‌شود. اما در عمل هم نایاب می‌شود و هم گران.

یک بار می‌گویند یارانهٔ ۳۰۰ تا ۴۰۰هزار تومانی می‌دهیم، اما شرایطی برای‌ گیرندگان این یارانه مشخص می‌کنند که تقریباً کمتر قشری را در ایران شامل می‌شود(کانال حکومتی چند ثانیه ۲۱اردیبهشت). یک بار دیگر می‌گویند قرار است کالابرگ بدهیم؛ اما مشخص نمی‌کنند این پدیده چطور می‌خواهد به‌ سفره‌های خالی مردم قرصی نان یا چیزی دیگر بیاورد.

بارها می‌گویند ارز ترجیحی حذف می‌شود، بارها هم تکذیب می‌کنند و هیچ موضع رسمی و روشنی هم در مورد آن نمی‌گیرند.

بلاتکلیفی و فشار اجتماعی آن‌چنان است که یکی در مجلس ارتجاع فریاد می‌زند «رسماً اعلام کنید مردم سفره‌ها را جمع کنند و ایستاده نان خشکی بخورند!»(رحیمی ۲۱اردیبهشت). آن یکی هم می‌گوید: «کمر مردم از افزایش قیمت‌ها خرد شده»(کرمی ۲۱اردیبهشت).

اما این بلاتکلیفی و حرف‌های چندپهلو و گنگ برای چیست؟

این وضعیت اتفاقی نیست. بلکه طرح مشخص خامنه‌ای و رئیسی است. این شلوغ‌کاری و وضعیت مبهم، پردهٔ استتار طرحی است که می‌خواهند پیش ببرند، اما از پیآمد آن می‌ترسند. از این‌رو می‌خواهند اذهان را منحرف و مردم را درگیر این بلاتکلیفی کنند.

چرا که رژیم در بحران بی‌پولی و فروپاشی اقتصادی گرفتار است. به‌گفتهٔ خودشان کفگیر به‌ ته دیگ خورده تا آنجا که برای تأمین هزینه‌های سرکوب و تروریسم، یعنی عوامل بقای نظام، نیازمند منبعی برای دریافت پول هستند.

یا باید در مذاکرات وین زهر بخورند که این نقض غرض است چرا که خامنه‌ای می‌گوید این یعنی «تنزل بی‌پایان» و فروپاشی نظام.

راه دوم، دست کردن بیشتر در سفره‌های خالی مردم و ربودن آخرین بازمانده‌های آن، یعنی نان و پایه‌ای‌ترین مواد است. سازوکار آن هم حذف ارز ترجیحی و همان یارانه‌های اندک است.

خامنه‌ای راه دوم را برگزیده. اما مشکلش این است که این راه بسیار خطرناک است. آن هم در جامعه‌یی در آستانهٔ انقلاب که از سال ۹۶ چندین رشته قیام بزرگ و آتشین را پشت سر گذاشته و از سال ۱۴۰۰ هم اعتراضات، خیزش‌ها و قیام‌ها به‌لحاظ کمی و کیفی وارد مدار جدیدی شده است. بنابراین رژیم برای ورود به این مسیر ابتدا آب را گل‌آلود کرده و این وضعیت مبهم را به‌وجود آورده تا اذهان را درگیر آن کند و برای خودش یک حاشیهٔ امنیتی به‌وجود بیاورد.

اما در شروع این طرح، شاهد التهاب شدید اجتماعی و درگیر‌ی‌ها و به‌ خیابان آمدن جوانان در شهرهای کشور هستیم. خودشان هم آژیرهای قرمز را به‌صدا درمی‌آورند که «آستانهٔ تحمل مردم» به‌شدت «کم شده» و «دولت نباید مردم را آزمایش کند»، چرا که با این وضعیت «احتمال شکل‌گیری اتفاقات خطرناک‌تر از (قیام) ۹۶ و ۹۸ وجود دارد!»(ساعدی، عضو مجلس ارتجاع ۲۱اردیبهشت).

بنابراین سؤال این است که آیا خامنه‌ای می‌تواند از این آب گل‌آلود، کرهٔ امنیت بگیرد؟!

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/bcc111e9-d6c0-4e49-b1c2-38c4df0e0a7e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات