«خانههایی که هیچ رنگ و بویی از امنیت ندارند. مردمی که حتی سهمی از یارانه هم ندارند. در اینجا کرامت و حقوق شهروندی ناآشناترین حرف ممکن است. تازه به تهران آمدهاند و بچهها مدرسه نمیروند. آنها هم مثل خیلیهای دیگر از مردم این گوشه پایتخت، نه شناسنامهای دارند نه هویتی... بچههایی که شناسنامه ندارند. پدرهایی که نشئگی و خماری، تارو پود تن و روحشان را درهمتنیده. زنهایی که ۷-۸ساله عروس شده و غبار پیری در عنفوان جوانی همنشینشان شده. دخترانی که بدون امید در انتظار سرنوشتی شبیه مادرشان هستند. پسرهایی که اگر به دادشان نرسند بعید نیست شبیه پدرهایشان، در ناکجاآباد زندگی گم شوند».
این بخشی از اعترافات تکاندهنده خبرگزاری حکومتی ایرانا است که ۲۵آذر ۹۷ تحت عنوان «روایتی از دردهای حاشیهنشینان» طینت ضدمردمی غارتگران حاکم بر میهن اسیر را به نمایش میگذارد.
همزمان با شتاب روزافزون فقر و بیکاری، پدیده شوم حاشیه نشینی که نماد تمامعیار توزیع ناعادلانه ثروت و محصول غارتهای حکومتی است تا آنجا به سرتاسر میهن اشغال شده تعمیم یافته است که رسانههای حکومتی اینچنین مجبور به اعتراف میشوند:
«وضعیت وخیم است. از مرز هشدار هم عبور کرده است، چرا که شهرهای متوسط هم پاتوق روستاییان شده است. شهرهایی که نه تنها با ازدیاد جمعیت باری از دوششان برداشته نمیشود، بلکه مشکلاتشان نیز دوچندان میشود».(روزنامه حکومتی آرمان ۲۵مرداد ۹۷)
در یک اعتراف دیگر خبرگزاری حکومتی ایرنا ۱۱اسفند ۹۷ با عنوان «بازار داغ حاشیهنشینی» به گسترش حاشیهنشینی که نتیجه بلافصل سیاستهای خانمانسوز و وطنفرو شانه و چپاول آخوندها طی ۴دهه گذشته است اینگونه اقرار میکند:
«امروزه با توجه به شرایط حساسی که در کشور حاکم شده، زندگی افراد را تحتتاثیر قرار داده و روند زندگی آنان را دستخوش تحول کرده است. با توجه به این تحولات و شرایط اقتصادی کنونی شاهد مهاجرتهای معکوس هستیم. بسیاری از کسانی که دیگر توانایی پرداخت اجارهبها در شهر تهران را ندارند، به اجبار به سوی حاشیهنشینی و زاغهنشینی رفتهاند».
شتاب روزافزون و لجامگسیخته فقر و گرسنگی و خانهخرابی، در نتیجه فساد نهادینه شده نظام ولایت فقیه، آن هم در شرایطی که میهن دربندمان از کشورهای غنی و ثروتمند جهان بهشمار میرود تا آنجا در جامعه فقرزده ایران ریشه دوانده است که سایت حکومتی سلامت نیوز ۶تیر ۹۷ با اذعان به اینکه «در بسیاری از این شهرها مردم زمین را کندهاند و در آن زندگی میکنند. هیچ نظارت اجتماعی بر آنها نیست و اصلاً کسی کاری به کار آنها ندارد» به صراحت اعتراف میکند:
«تعداد حاشیهنشینان در پایان امسال بیشتر هم خواهد شد چرا که شهرهای جنوبی ایران حتی آب برای آشامیدن یا کشاورزی ندارند و این مشکلات آنها را به کوچ اجباری به شهرها وادار میکند».
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی پاسدار رضایی موسوم به تابناک با عنوان پدیده جدید «پشتبام فروشی در تهران» وجهی دیگر از ابعاد روزافزون این پدیده شوم و ویرانگر در حاکمیت فاسد آخوندی را اینچنین برملا نموده است:
«در محلههای حاشیهنشین شهر تهران(که شامل ۴۰محله است) بعضاً دیده میشود که پشتبام خانهها اجاره داده شده و وجهی هم توسط بهرهبردار به مالک ساختمان پرداخت میشود یا اینکه به بهرهبردار اجازه داده میشود در پشت بام، مستحدثهای ایجاد کند و بین ۱۰ تا ۱۵سال از آن بهرهبرداری کند و پس از آن به مالک واگذار کند».
سکونت هزار گورخواب سیستانی وجه دیگری از این بلای حکومتی است.
گورخوابها در همه کشور زندگی میکنند.(سایت حکومتی افکار نیوز ۱۹تیرماه)
مهمترین مؤلفههای مؤثر در حاشیهنشینی
۱- فساد سیستماتیک و نهادینه شده که در تمامی تاروپود رژیم تنیده شده است و تا منتها درجه نهادینه شده است. در توصیف ابعاد غیرقابل باور سرقت داراییهای مردم ایران در حاکمیت غارت و چپاول آخوندی روزنامه حکومتی شهروند ۲۹فروردین ۹۷ مینویسد: «۸۰۰میلیارد دلار سرمایه در ۴دهه گذشته از ایران خارج شده است... به این ترتیب میتوان گفت، در ۴۰سال گذشته معادل هزینه بازسازی دو کشور جنگزده از ایران سرمایه خارج شده است».
۲-رکود اقتصادی و موج بیکاری بر خواسته از آن که به فروپاشی شیرازههای جامعه راه برده است. در این باره هم خبرگزاری حکومتی ایلنا ۱۷مهرماه ۹۷ مینویسد: «هیچ آمار دقیقی وجود ندارد؛ هیچکس نمیتواند برآورد کند که این روزها چه بر سر تولید آمده و چند درصد از واحدهای فعال کشور به اغما فرو رفتهاند. آنچه پس از کاهش ارزش پول ملی بر سر اقتصاد آمده، طول و عرض و عمق مشخصی ندارد».
۳- انهدام و نابودی روستاها و تولیدات کشاورزی که هیچ راهکار دیگری برای روستاییان محروم میهن به جز بیغولهنشینی در کنار شهرها باقی نگذاشته است. در این باره خبرگزاری حکومتی شبستان ۳۰آبانماه ۹۷ اینچنین اعتراف میکند: «به گفته برخی از کارشناسان حوزه اجتماعی بهطور متوسط، مهاجرت حاشیهنشینها به کلانشهرها نسبت به سال ۶۱، ۱۷برابر افزایش یافته و در قبال آن ۱۷برابر هم صدمات اجتماعی جبرانناپذیری به کشور وارد آمده است».
۴- سیاستهای وطنفروشانه باندهای غارتگر مافیای آب آخوندی که مهاجرت گسترده روستاییان به حاشیه شهرها را بهشدت افزایش داده است. در توصیف این جنایت تاریخی خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۳مهر ۹۶ به نقل از عیسی کلانتری نوشته است: «سالانه ۸۸میلیارد مترمکعب در کشور آب تولید میشود ولی مصرف سالانه آن ۹۷میلیارد مترمکعب است و امروز وضعیت استحصال از منابع آبی تجدیدپذیر کشور به ۱۱۰درصد رسیده و این وضعیت اسفبار است... بدون شک از ۳دهه قبل بسیاری میدانستند که سیاستهای آبی کشور نادرست است ولی اعتراضی نکردند و سکوت پیشه کردند. سکوت صاحبنظران در خصوص اعمال سیاستهای نادرست آبی باعث شده است امروز کشور به ورشکستگی در بخش آب برسد».
۵- رشد سرسامآور بهای زمین و مسکن تا آنجا که «بسیاری از افرادی که توانایی پرداخت اجارهبها در تهران را ندارند به اجبار به طرف حاشیهنشینی و زاغهنشینی رفتهاند».(خبرگزاری حکومتی ایرنا ۱۱اسفند ۹۷)
۶- فقر و گرانی روزافزون مایحتاج ضروری مردم: همزمان با افزایش خط فقر و جمعیت زیر خط فقر، حاشیهنشینی نیز در ایران چند برابر شده است.
۷- بی لیاقتی و ناکارآمدی مدیران فاسد حکومتی که بنا به اعتراف رسانههای حکومتی حاشیهنشینی را تنها در ۲۰سال گذشته تا ۳۰برابر گسترش داده است.(روزنامه حکومتی آرمان ۲۷دیماه ۹۶ )
آمار حاشیهنشینی!؟
در وحشت از این شرایط بهغایت انفجاری دیکتاتوری غارت و چپاول آخوندی تا به امروز هیچ آمار دقیق و واقعی از تعداد حاشیهنشینان میهن به بیرون درز نداده است تا آنجا که رسانههای حکومتی ناگزیر به اعتراف میشوند که: «آمار ۲سال گذشته از وجود ۱۱ تا ۱۳میلیون نفر حاشیهنشین در کشور حکایت میکرد و حالا در این فاصله زمانی کم خبرها از رقم ۱۷میلیون نفر حاشیهنشین در کشور پرده برداشتند. هر چند همیشه در تعداد این ارقام مناقشه بود و تصور میشود نه آمار ۱۳میلیون نفر ۲سال پیش درست و دقیق بوده و نه آمار ۱۷میلیونی که روز گذشته منتشر شده است».(سایت حکومتی سلامت نیوز ۶تیرماه ۹۷)
هر چند که خبرهایی که توسط رسانههای حکومتی و باندهای آخوندی منشتر میشوند تنها گوشهای بسیار کوچک از ناهنجاریهای امروز جامعه را به تصویر میکشد اما مراجعه به همین نوشتهها کافی است تا با شرایط دردناک و اسفبار زندگی حاشیهنشینان و آنچه امروز بر میلیونها زن و مرد و کودک ایرانی میگذرد بهتر و بیشتر آشنا شویم.
تحت تاثیر این واقعیتهاست که رسانههای رژیم مجبور شدهاند طی ماهها و هفتههای اخیر ضمن پردهبرداری از گسترش روزافزون حاشیهنشینی از آن بهعنوان یک خطر امنیتی که تمامیت رژیم را تهدید میکند یاد کنند.
حاشیهنشینی، نمادی از جنایت و غارت سیستماتیک
نگاهی به آمارهای حکومتی
نگاهی کوتاه و گذرا به اعترافات رسانههای حکومتی و آمارهای ارائه شده از سوی آنها ابعاد وسیع و تکاندهنده این پدیده شوم را که تماماً محصول بلافصل حاکمیت منحوس آخوندی و سیاستهای غارتگرانه و ضدمردمی آنها در ۴دهه گذشته میباشد را بهخوبی برملا مینماید:
۱- روزنامه همشهری ۵اسفند: «۲۱میلیون نفر از جمعیت ایران در ۱۴۱هزار هکتار بافت فرسوده و ناکارآمد زندگی میکنند».
۲- سایت حکومتی اقتصاد نیوز ۲۸اردیبهشت ۹۷: «معضل حاشیهنشینی از مواردی است که تقریباً تمامی کلانشهرهای ایران با آن مواجهند. بر اساس برخی آمار، ۳۰درصد از جمعیت شهر مشهد، ۴۳درصد بندرعباس، ۶۰درصد چابهار، ۲۵درصد اراک، ۳۵درصد اهواز، ۳۳درصد تبریز و حدود ۲۰درصد جمعیت تهران با معضل حاشیهنشینی مواجهند».
۳- سایت حکومتی اقتصاد آنلاین ۲۸بهمن ۹۶: به «سکونت و زندگی ۴میلیون و ۵۰۰هزار تهرانی در بافتهای فرسوده و حاشیه شهرها»، اعتراف میکند.
۴- سایت تابناک، ۱۹مهر ۹۷: «۱۴۷۹۲هکتار از مساحت شهر تهران معادل ۲۴درصد سطح شهر را بافتهای ناپایدار تشکیل میدهند. در این بافتها ۳۷درصد جمعیت تهران معادل ۳میلیون و ۳۳۰هزار نفر سکونت دارند».
۵- خبرگزاری سپاه قدس موسوم به تسنم ۱۳اسفند ۹۷: «آذربایجان غربی بیش از ۶۰۰هزار حاشیهنشین دارد».
۶- سایت حکومتی روزنه ۱۳اسفند ۹۷: «۴۰هزار نفر از جمعیت ۶۰هزار نفری بافق به کرمان و سیرجان مهاجرت کردهاند. علت مهاجرت نیز عدم اشتغال و امکانات کافی از جمله آموزشی، درمانی، تفریحی و… است».
۷- خبرگزاری ایسنا ۲۰دی ۹۷: «میزان حاشیهنشینی در سال ۶۵ در خراسان حدود ۸۰هزار نفر بوده اما اینک این رقم به یک میلیون و ۶۰۰هزار نفر رسیده است و این امر سبب خالی شدن روستاهای استان شده است».
۸- سایت حکومتی تیتر شهر ۱۵دیماه ۹۷:« بیش از ۱۵درصد از جمعیت شهر اصفهان در حاشیه شهر زندگی میکنند و از دو هزار و ۲۳هکتار بافت فرسوده شهر اصفهان، یکهزار و ۱۰۰هکتار آن به حاشیه شهر مبدل شده است».
۹- روزنامه همشهری ۵اسفند ۹۷ با اقرار به اینکه کرمان، سومین استان فرسوده کشور است اضافه میکند: «۵۳۴هزار نفر از مردم کرمان در بافتهای فرسوده زندگی میکنند و ۳۳هزار نفر جمعیت استان در ۳۱سکونتگاه غیررسمی واقع در شهرهای جیرفت، سیرجان، کرمان و رفسنجان ساکن هستند».
۱۰- روزنامه همشهری ۵اسفند ۹۷: «خوزستان، دومین استان دارای بافت فرسوده است و بین ۸۵۰هزار تا یک میلیون نفر از جمعیت استان در سکونتگاههای پرخطر زندگی میکنند. کلانشهر اهواز با ۱۴۱۷هکتار بیشترین مساحت بافت فرسوده و ناکارآمد استان را به خود اختصاص داده است».
۱۱- خبرگزاری ایسنا ۲۴تیر ۹۷: «جمعیت ساکن در مناطق حاشیهنشین استان سیستان و بلوچستان ۴۴۱هزار و ۶۲۵نفر بوده که بهطور میانگین ۴۱درصد جمعیت شهرهای استان را شامل میشود و این آمار به تفکیک هر شهر، زاهدان با ۲۵۸هزار و ۷۸۰نفر دارای ۴۴درصد، زابل ۴۵درصد، چابهار ۵۰درصد، کنارک ۴۵درصد و ایرانشهر ۲۳درصد است».
۱۲- خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲اسفند ۹۷: «مهمترین چالش پیش روی یاسوج حاشیهنشینی است».
۱۳- خبرگزاری حکومتی ایسنا۳۰دی ۹۷: «جمعیت حاشیهنشین حدود ۳۰هزار نفر معادل یکپنجم کل جمعیت شهری در تربت حیدریه است».
۱۴- خبرگزاری مهر ۲۶ مرداد ۹۷: «۳۴درصد مردم استان سمنان در مناطق ناکارآمد زندگی میکنند».
۱۵- خبرگزاری مهر ۱۱مرداد ۹۷: «۲۰میلیون جمعیت شهری کشور و ۵۰درصد جمعیت کردستان که حدود ۵۵۰هزار نفر میشود، در بافت ناکارآمد شهری زندگی میکنند».
۱۶- خبرگزاری ایلنا ۲۵مرداد ۹۷: «امروز شاهد بیش از ۴۰۰هزار نفر جمعیت حاشیهنشین در شهر کرمانشاه هستیم».
۱۷- خبرگزاری شبستان ۸مرداد ۹۷: «بر اساس آمارها و بررسیهای انجام شده بیش از ۵۴درصد از جمعیت شهری سنندج حاشیهنشین هستند».
نیاز به توضیح ندارد که ابعاد عظیم حاشیهنشینان و آسیبهای ناشی از آن که با هیچ شاخص و معیار متعارفی در تاریخ میهن ما قابل تبیین نبوده و نیست و امروز به سراسر میهن اسیر گسترش یافته تنها به این آمار و ارقام محدود نمیشود؛ بلکه بسیار فراتر از اعتراف رسانهها و مهرههای رژیم است. دیکتاتوری غارت و چپاول آخوندی در وحشت از خشم و اعتراض روزافزون مردم و در هراس از تبعات و بازتاب منفی اجتماعی این پدیده شوم از دادن آمار دقیق و شفاف در این رابطه طفره میرود.
ملاحظه میکنید چهار دهه بعد از سرقت انقلاب مردم ایران توسط خمینی دجال و ضدبشر، چهره زشت و نفرتانگیز فقر و فلاکت در صور گوناگون از بیکاری و حاشیهنشینی گرفته تا گرانی، فساد مالی و غارتهای نجومی و... تا کجا در سرزمینمان و در میان مردم محروم میهنمان دامنگستر شده است. بنابراین در این شرایط خطیر و سرنوشتساز که چشمانداز روشن سرنگونی تام و تمام این رژیم پلید و ضدبشری از هماکنون در قیام دلاورانه مردم ایران و شعلههای مقدس رزم و فدای بیکران کانونهای شورشی در سراسر ایران به اثبات رسیده است، راهحل انقلابی همه این پدیدههای شوم همانا زدودن لکه ننگ این نظام پلید از دامان پاک ایرانزمین است. امری که در تحقق آن کمترین تردیدی نیست.