درست هم زمان با بحران آب، در حالی که رئیسی می‌گوید: اقتصاددانها را برای مشکلات کشور به خط می‌کنم، افشا گری اختلاس ۹۲هزار میلیاردی فولاد مبارکه شکل می‌گیرد و در تمام سایتهای خبری سر وصدای بسیاریبه‌پامی‌کند.
فسادی بسیار گسترده که در بخشهایی نهادها و سازمانهای متنوعی را در بر می‌گیرد. طی گزارشی سیصد صفحه‌ای تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه اصفهان مشخص می‌شود که مجموعه این تخلفات از سالهای ۹۷ تا ۱۴۰۰ چیزی در حدود ۳.۵ میلیارد دلار است. دامنه این فساد مالی در شرکت مذکور یعنی فولاد مبارکه اصفهان به قدری وسیع است که صدا و سیمای غارتگران را هم در بر می‌گیرد. زیرا فولاد مبارکه با پرداخت هایش به صدا و سیما آنها را مجاب به پخش برنامه‌هایی برای دعوت مدیران خودش برای مصاحبه و حمایت از عملکرد آنها می‌کند.
در بخش دیگر این فساد مالی وسیع پای دو خودرو ساز ایرانی (سایپا و ایران خودرو) که اقدام به خرید ورق فولاد به نرخ دولتی بیش از حد نیازشان می‌کردند و آن را در بازار آزاد به فروش می‌گذاشتند هم باز شده است. اما این‌که این گزارش از کجا آمده و چگونه به بیرون درز کرده مشخص نیست. از نمایندگان مجلس تا نهادهای دیگر هیچ‌کدام مسئولیت محتوی و انتشار این گزارش را به گردن نمی‌گیرند و جالب‌تر این‌که اساساً مشخص نمی‌شود این دزدی کلان به چه میزان و توسط چه کسی صورت گرفته است. آنچه برای دستگاههای نظارتی اهمیت دارد چگونگی رسانه‌ای شدن گزارش تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه است نه مبلغ نجومی آن‌که بیش از ۱۸برابر بازسازی مدارس کشور است و روی خاوری و بابک زنجانیها را سفید کرده است. از همه مهمتر این است که این گزارش مورد تأیید مجلس نیست و نظر آنها احتمال فساد است، چون رسماً جرمی ثابت نشده است.
در حالی که رد پای نجومی بگیران دولت گذشته در آن قابل کتمان نیست، این فساد را به دولت قبل مرتبط می‌کنند ولی آیا صورت مسأله پاک می‌شود؟ کلمه اختلاس نامی بسیار آشنا و درد آوری است در جامعه ایرانی و مردم سالیان بسیاری است که با این نام در ذهن خود کاوشهای فراوانی دارند.
این‌که جهت‌گیری این اختلاس‌ها رو به کدام سمت و سو است؟ و یا چرا با روی کار آمدن هر دولت جدیدی، پرونده‌ای از اختلاس و رانت‌خواری دولت قبلی رو می‌شود و موج عظیمی از رسوایی را به بار می‌آورد؟! اینها برای مردمی که سر سفره خالی با دعا شکم خود را سیر می‌کنند سؤالهای تازه‌ای نیست.
اما واقعاً هدف رئیسی جلاد و کابینه‌اش از رسوا کردن رئیس جمهوری شیاد پیشین (روحانی) و دارو دسته‌اش چیست؟ در حالی که هر دو مهره فرمایشی ولایت سفاک برای پیشبرد اهداف تعریف شده اما در دو برهه زمانی متفاوت اند. جواب این‌که چه عاملی باعث می‌شود در حالی که هر دو ویژگی مشترک سرسپاری خلیفه ارتجاع را دارند، یکی دیگری را تکذیب و تخریب کند؟ این را باید در دل فاشیسم مردم ستیز غارتگر جویا شد.
چگونه ممکن است در کشوری که ساده‌ترین هنجار شکنیهای عرف جامعه مثل کنار رفتن احتمالی روسری از سر زنان در معابر عمومی از زیر ذره‌بین نهادهای نظارتی و اجرایی حاکم خارج نیست، چنین ارقام درشت و غیرقابل باوری آن هم در مجموعه عظیمی از صنایع با نام فولاد مبارکه از دیدها مخفی باشد و هیچ نهادی پاسخگو نیست و اظهار بی‌اطلاعی از افتضاح موجود کند؟
این‌که، چرا خامنه‌ای برای رسیدگی به پرونده اختلاس احتمالی (به قول خودشان) دستور رسیدگی در مراجع ذیصلاح را می‌دهد؟! خود به تنهایی مقوله‌ای جدا است.
براستی مراجع ذیصلاح از نظر خامنه‌ای کیست؟ چیست؟ و کجاست؟ با نگاهی به جامعه از هم گسیخته ایرانی طی بیش از چهار دهه، به‌خوبی برای هر ایرانی روشن است که چنین مراجع ذیصلاحی حداقل در جامعه ایران تحت حاکمیت این رژیم وجود خارجی ندارد.
چرا که به صراحت روشن است با مرزبندیهای حاکمیت فاسد، آنچه برای ما درد و محرومیت و عقب‌ماندگی مفرط است برای آنان احتمال حساب می‌شود و آنچه برای ما احتمالات است برای آنان جرمی ثابت شده است که منجر به پرداخت خسارتهای سنگین و غیرقابل جبران می‌شود، حتی تا پای از دست دادن جان.
(آراد)
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است
