728 x 90

گیوتین فقر بر گردن ایرانیان

گسترش زباله‌گردی در ایران تحت حاکمیت آخوندها
گسترش زباله‌گردی در ایران تحت حاکمیت آخوندها

در پیشامتن همین جستار کوتاه درباره جنایت‌های سیستماتیک جمهوری ملایان باید یادآور شوم که:

رژیم سفاک پس از نشستن بر اریکه قدرت و غصب انقلاب مردم اندکی بعد از قیام ۵۷، برای ضمانت ماندگاری خویش ماشین کشتار را به راه انداخت و هر روز در جایی و به بهانه‌یی مشغول جنایت شد. با این حال می‌رسیم به سال شصت و تیرباران هزاران و اکثراً از نسل ایمان و آزادی و بعد هم کوره جنگ و باز کشتار هزاران و هزاران... تا سال شصت و هفت و قتل‌عام هولناک زندانیان سیاسی و سربه دارانی دیگر، و این چرخه تا امروز با روش‌های مختلف شکنجه، سربه‌نیست کردن، کشتن با آمپول هوا و داروهای روان گردان و خودکشی کردن در زندانها و اعترافات مضحک و اجباری و گروگانگیری و باز هم کشتار تا امروز ادامه دارد.

اما این‌ها یک روی سکه بود و هست و به‌نظر نگارنده بخش فجیع‌تر این کشتار بی‌وقفه، آرام کشی مردمان زحمتکش و بی‌پناه میهن بوده و هست، و آن هم با سلاح وحشتناک فقرِ عامدانه در طبقه متوسط و فرودست جامعه و توسط اتاقهای فکر حماقت و کشتار که ماندن موقت خویش را در آن می‌بینند. آنها این طور فکر می‌کنند که:

الف- اگر مردم فقیر باشند اعتراض نمی‌کنند.

ب – مردم مجبور می‌شوند دوسوم و گاهی بیشتر شبانه‌روز را "زن و مرد" کار کنند تنها به‌خاطر دادن کرایه‌خانه و نمردن از گرسنگی، پس وقتی برای اعتراض و مبارزه نمی‌ماند.

ج-مردم ناگزیر برای زنده ماندن به هم نارو می‌زنند، مناسبات اجتماعی نازل می‌شود و کم کم تن به هر جرمی می‌دهند تا قوت لایموت را برای حیات خانواده تأمین کنند و باز با رژیم کاری ندارند.

د- مردم از فرط گرسنگی جذب دستگاه می‌شوند. اطلاعاتی، بسیجی و رضاشاهی که باز ضرری برای رژیم محسوب نمی‌شوند و موقتاً کمی هم موفق می‌شود؛ که فرآیندش به‌وجود آمدن هر چه بیشتر کودکان کار، اعتیاد در سنینِ ده سالگی، دزدی به‌خاطر معاش روزانه، تن‌فروشی و فحشا برای نان، فروش کودک و کلیه و اعضای بدن، فروپاشی خانواده در سال‌های اول زندگی، گذاشتن کودک بر سر راه، مرگ از بی‌دارویی و نداشتن هزینه عمل‌های ساده، خودسوزیهای فردی و خانوادگی و تکدی گری و دریوزگی به اشکال مختلف است.

پس تا اینجا هدفمند و به‌زعم خود موفق عمل کرده که با همه حماقت این موارد را آگاهانه بیمه ماندگاری خویش نموده است. بازی با آبرو و شرافت انسانی مردم بزرگ این سرزمین زیر تیغ حکومت آخوندی.

زنده یاد احمد شاملو می‌گوید:
ای دریغ! ای دریغ

که فقر

چه به‌آسانی احتضارِ فضیلت است

به هنگامی که

تو را

از بودن و ماندن

گزیر نیست.

از طرف دیگر بر این تصور است که کرامت و شرافت انسانی با برآورده کردن نیازهای ضروری –و نه کامل –انسان بر جا می‌ماند. و رژیم با همین فقر و استیصال کار دارد و با سستی و خمودگی و بی‌تفاوتی مردم و این‌ها البته برآوردهای رژیم است که شکم‌بارگان خمینی از جرگه لُپ لُپ خورانند. ولی "شتر در خواب بیند پنبه‌دانه" آنها آنچه را نمی‌دانند و نمی‌فهمند قیام گرسنگان است به همراه آزادی خواهان و این کلام ابوذر شورشی که گفت: "درشگفتم از کسی که در سفره‌اش نانی نمی‌یابد و با شمشیر آخته‌اش بر مردم نمی‌شورد"

حالا رژیم با فرمانده درمانده و البته وامانده خود و دستگاههای تا دندان‌ مسلحش در مقابل کانون‌های شورشی و مقاومت متشکل و جان‌برکف و لشکر گرسنگان به میدان آمده، چه خواهند کرد؟ در یک‌کلام به‌جز وابستگان رذالت پیشه رمالان حاکم، تمامی مردم در کار شورش و اعتراض و سرنگونی بنیان حکومت جهل و جنایت موروثی‌اند.

این روزها تمام تحلیل و پیش‌داوریهای حکومت درهم ریخته و مردم ما به‌رغم تحمل فقر و گرسنگی عامل اصلی را دریافته‌اند و به همین دلیل فرهنگیان ما دست در دست‌ کارگران زحمتکش و بازنشستگان به‌پاخاسته و بازاریان و کامیون‌داران و کشاورزان و دامداران و تمامی اقشار جامعه که همگی به‌نوعی تحت ستم این دجالان هستند. دست در دست هم عمود خیمه خرفت نظام را نشانه گرفته‌اند. نمونه‌اش تظاهرات و اعتراضاتی که دیکتاتور، خامنه‌ای و رئیسی و قالیباف و ام‌الفسادهای دیگر را نشانه گرفته‌اند.

امروز مردم ما به‌خوبی سیری ظالم و گرسنگی مظلوم را به‌خوبی می‌بینند، می‌شناسند و علیه آن با تمامی وجود به‌پا خاسته‌اند.

آخوندهای سرسپرده حاکم از ترس خشم خروشان مردم گاهی از فقر بیکاری و گرانی حرفی می‌زنند و خود اذعان دارند که از انتقام مردم می‌ترسند اما دست از جنایت برنمی‌دارند و این تازه از نتایج سحر است.

امروز آنچه بیشتر از هر چیز دیگری برای حاکمیت و حامیان چپاولگرش به اثبات رسیده است، این مسأله مهم است که مردم بالا تا پایین تشبثات متعفن آن را می‌شناسند. و تصمیم نهایی خود را در براندازی تمام و کمال آن گرفته‌اند.

دیگر کار از اصول و اصلاح و نواصلاح شاهزادگی گذشته است.

مردم ما برانند تا تمام فقر فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی را کنار بزنند و به‌خوبی می‌دانند که این همه میسر نمی‌شود مگر با سرنگونی حکومت جهل و غارت و کشتار و جنایت.

آزادی در گرو نبود استبداد است استبداد در بیت خامنه‌ای و هزار فامیل منحوس این دودمان است.

احسان ایرانی

 

مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1be59152-f9ac-4da7-ac5a-10a1f108b59e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات