728 x 90

۵مهر، کاشت بذر قیام و شورش

حماسه_ها و فرهنگ_ها
حماسه_ها و فرهنگ_ها

از اولین روز تابستان۶۰ به بعد، فضای تهران و شهرهای میهن آکنده از بوی خون و باروت بود. مردم هر روز صبح با شنیدن خبر دهها و گاه صدها اعدام و تیرباران از رادیو و تلویزیون و با خواندن تیتر هولناک روزنامه‌ها مبنی بر تیربارانهای دسته‌جمعی جوانان، در بهت و حیرت از این همه شقاوت؛ و در اندوه و خشم، فرو می‌رفتند.

خمینی، چرکی متعفن و خونین برآمده از اعماق تاریخ جهل و تزویر و سرکوب، در شقاوت و سنگدلی مرز پاره کرد و درون‌مایه کهنه و پوسیده قرون‌وسطایی خود را با اعدام جمعی نوجوان، جوانان، دختران و زنان آزادیخواه میهن برون ریخت.

این در حالی بود که او تنها رهبر در تاریخ معاصر جهان بود که با یک کاسه کردن پیشوای دینی، مشروعیت مردمی و رهبری سیاسی در خودش از قدرتی افسانه‌یی برخوردار بود. قدرتی که اگر آن را در راه پیشرفت، رشد و توسعه‌ٔ اجتماعی ایران به کار می‌گرفت، می‌توانست به یکی از ماندگارترین چهره‌های تاریخ تبدیل شود. اما او بعد از سرقت انقلاب و تکیه زدن بر تخت ولایت و سلطنت، همه قول‌ها و وعده‌هایی که تا دیروز با تکیه به درخت سیب در نوفل لوشاتوی پاریس داده بود، پس گرفت و ماهیت ارتجاعی و قرون‌وسطایی خود را نشان داد:

-شورش / اعتراضات ۵مهر

او خیانت کرد و مردم هم با جلوداری مجاهدین بی‌تعارف او را از ماه به چاه انداختند . آری، خمینی یعنی همان کسی که روز دوازدهم بهمن ۱۳۵۷بر روی فرش خون و عواطف میلیونها مردم فرود آمد و تا مرتبت یک قدیس فرا رفت، درست ۹۶۹روز بعد یعنی دقیقاً روز ۵مهر ۱۳۶۰با شعار «مرگ بر خمینی» از سوی فرزندان پیشتاز همان مردمی که او به آرمانهایشان خیانت کرده بود، تا چاه ابلیس فرو کشیده شد.

خمینی که پس از رو شدن دروغهایش، مردم و جامعه را با قتل و کشتار قفل کرده بود، اینک تنها یک مخالف در برابر خود می‌دید: مجاهدین خلق.

در روز ۵مهر، مجاهدین با دادن فدیه‌ای عظیم، تابو دیوی را که نام «امام» بر خود گذاشته بود، شکستند، شعار «مرگ بر خمینی» را به میان مردم بردند و با تثبیت مقاومتی سراسری، بذر شورش و قیام کاشتند. به یمن پاکبازی بی‌نظیر مجاهدین در ۵مهر ۶۰تصویر کریه‌ترین و خون‌ریزترین دیکتاتور معاصر در چهره منحوس خمینی به مردم ایران نشان داده شد. کاری که در آن شرایط و در آن تعادل‌قوای داخلی و بین‌المللی غیرممکن می‌نمود.

۵مهر ۶۰، محل بروز فریاد خشم‌آلود ملتی بود که از گلوی فرزندان دلاورش، خیانت عیان خمینی به انقلاب و آرمان آزادی و استقلال مردم را محکوم می‌کرد. آن روز صدها واحد پاکباز مجاهد خلق، با جسارتی مثال زدنی در خیابان‌ها رودرروی پاسداران مسلح خمینی خروشیدند و با شعار «مرگ بر خمینی، زنده باد آزادی» آسفالت خیابان‌ها را با خون خود رنگین کردند.

۵مهر ۶۰ - پیام قشر پیشتاز

پیام قشر پیشتاز جوان، دانشجویان و دانش‌آموزان در آن تظاهرات بزرگ این بود: «حداکثر فداکاری برای گشودن راه آزادی». مجاهدین قصد داشتند در آن سرکوب وحشیانه باز هم تا جایی که امکان دارد راه باز کنند و مردم را به صحنه بیاورند تا آیندگان گواهی دهند که مجاهدین در راه شکستن فضای سرکوب و اختناق از هیچ پرداختی فروگذار نکردند. اما سرکوب و توحش پاسداران هار خمینی آن‌قدر شدید بود که مانع از به میدان آمدن مردم شد. ولی این پایان ماجرا نبود. سرکوب، اگر چه مافوق تصور بود، اما افسانه خمینی، پیر کفتار خون‌آشام ارتجاع بود که در ذهن توده‌های مردم برای همیشه به گور سپرده شد.

۵مهر ۶۰ - شدت سرکوب

در روز ۵مهر ۶۰بنا به دستور خمینی جلاد صدها جوان در منتهای شقاوت تیرباران شدند، اعدام‌های خیابانی و فتواهای پیاپی خمینی که از جانب نمایندگان و سخنگویانش در رادیو و تلویزیون اعلام می‌شد، به قدری بالا بود که حتی تعدادی از پاسداران و کمیته‌چی‌های خودش را هم به اشتباه همراه با مجاهدین دستگیر کرد و شکنجه‌گران و بازجویان دستپاچه در اوین، آنها را هم اعدام کردند.

۵مهر ۶۰ - اعتراف بالاترین کارگزاران نظام در طرح‌ریزی سرکوب


آخوند موسوی تبریزی، دادستان جنایتکار خمینی در سال۶۰، طی مصاحبه‌یی در ۱۳شهریور ۱۳۸۲که در ماهنامه‌ٔ «چشم انداز» به چاپ رسیده، از طرح و توطئه رژیم برای سرکوب و اعدام و تیرباران پرده برداشت:
«در نخست‌وزیری جلسه داشتیم. … در آن جلسه آقایان موسوی اردبیلی، مهدوی کنی، محسن رضایی به‌عنوان فرمانده سپاه، بهزاد نبوی به‌عنوان مشاور، من به‌عنوان دادستان و چند نفر دیگر حضور داشتند… آقای مهدوی کنی گفت: «حالا دیگر مشکل می‌توانیم با اینها (مجاهدین) برخورد کنیم» … شبانه رفتیم و این مسائل را با امام مطرح کردیم. امام فرمود: پیشنهاد شما چیست؟ من گفتم: اگر دولت دخالت نکند، ما مسأله را حل می‌کنیم، همه چیز درست می‌شود و امنیت به دست می‌آید… سرانجام امام به حاج احمدآقا گفت که جلسه فردا با حضور نخست‌وزیر و قوه قضاییه تشکیل بشود… احمدآقا آنجا گفت که نظر امام در مورد مسائل این است که فلانی (یعنی من) که دادستان کل انقلاب است، سیاست برخورد با اینها، رفتار و کیفیت کار را ایشان مشخص کند. دولت و شورای عالی قضایی هم دخالتی در امور نکنند. آنها هم گفتند باشد. این بود که ما به‌دنبال برنامه‌ریزی رفتیم…». (ماهنامه‌ٔ حکومتی چشم‌انداز، شماره ۲۲- مهر و آبان ۱۳۸۲)

توطئه‌ٔ کشتار و نابودی تمامی مجاهدین

چندی بعد خود موسوی تبریزی و سپس آخوند محمدی گیلانی، حاکم شرع خمینی در بیدادگاههای تهران و رفسنجانی و سایرین از این «برنامه ریزی» و توطئه پرده برداشتند:
«اگر اینها (مجاهدین) را دستگیر کردند… اینها محاکمه‌شان توی خیابان است. کشتن اینها واجب است نه جایز… همان شب که دو نفر پاسدار شهادت بدهند که آنها در درگیری بودند… کافی است و همان شب اعدام خواهند شد… اسیرش را باید کشت و زخمیش را زخمی‌تر کرد که کشته شود». (کیهان- ۲۹شهریور ۱۳۶۰)
«… کشتن به شدیدترین وجه، حلق‌آویز کردن به فضاحت بارترین حالت ممکن و دست راست و پای چپ آنها بریده شود… باید تمام کُش شوند… حتی اگر زیر تعزیر (شکنجه)، آنها جان هم بدهند کسی ضامن نیست که عین فتوای امام است… قاضی می‌بایست یک مقدار قسی باشد». (آخوند محمدی گیلانی- کیهان- ۲۹شهریور ۶۰)
«… ۴حکم بر اینها (مجاهدین) لازم‌الاجراست: ۱ـ‌کشته شوند؛ ۲ـ‌به‌دار کشیده شوند؛ ۳ـ دست و پایشان قطع شود؛ ۴ـ‌اینها از جامعه جدا شوند… اگر آن روز (منظور اوایل انقلاب است) ۲۰۰نفر از اینها را می‌گرفتیم و اعدامشان می‌کردیم، امروز این‌قدر نمی‌شدند». (آخوند رفسنجانی- اطلاعات- ۱۱مهر ۱۳۶۰)

نامه‌ٔ منتظری به خمینی جلاد در روز ۵مهر ۶۰

-۵مهر ۶۰ - نامه منتظری به خمینی

۵مهر ۶۰ - نامه منتظری به خمینی


این نامه را منتظری که آن موقع قائم‌مقام و جانشین خمینی بود، در روز ۵مهر ۶۰برای خمینی جلاد نوشت که گزیده‌هایی از این‌چنین است:
«پس از سلام… اوضاع جاری زندان اوین و بسیاری از زندانهای شهرستانها از قبیل اعدام‌های بی‌رویه و احیاناً بدون حکم قضات شرع یا بدون اطلاع آنها… و حتی اعدام دختران سیزده چهارده ساله به صرف تندزبانی بدون این‌که اسلحه در دست گرفته یا در تظاهرات شرکت کرده باشند کاملاً ناراحت‌کننده و وحشتناک است، فشارها و تعزیرات و شکنجه‌های طاقت‌فرسا رو به افزایش است…
… سپاه پاسداران تقریباً به‌صورت اهرم گروهها و افراد درآمده، در برخوردها و تصفیه‌ها و عزل و نصب‌ها کمتر تقوی و خط اسلام و رهبر مطرح است… پیش‌بینی می‎شود اگر سپاه به این وضع پیش برود در آینده نزدیکی این ارگان انقلابی متلاشی یا به‌صورت یک ارگان انتظامی بی‌خاصیتی درآید… والسلام علیکم و ادام الله ظلکم ـ ‏۲۸ذی القعده ۱۴۰۱حسینعلی منتظری».

۵مهر ۶۰ - اسناد افتخار

آنچه می‌بینید کلیشه‌هایی از روزنامه‌های عصر تهران در سال۶۰ است. دوران اختناق و سرکوب سیاه دهه۶۰ اینچنین آغاز شد.

-۵مهر ۶۰ - اسناد افتخار
۵مهر ۶۰ - اسناد افتخار

اسناد افتخار و سربلندی یک خلق سرفراز که فرزندان شجاع مجاهدش بت بزرگ را شکستند و عزم خود برای مقاومت به هر قیمت را به گوش جهانیان رساندند. اراده خلل‌ناپذیری که تا رسیدن به مقصد بزرگ آزادی ادامه دارد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3e6fa1f3-da9d-4326-905d-76e83a2bb31d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات