کابوس تحریم انتخابات، مانند یک اپیدمی در روح و روان نظام آخوندی در حال گسترش و تکثیر است. دامنهٔ این تحریم هر دم در حال شتاب گرفتن و همه‌گیر شدن است. ایرانیان چندین هشتگ را برای تحریم سراسری نمایش حکومتی فعال نموده‌اند. تمام ذخایر و پتانسیل نفرت اجتماعی و میلیونی از نظام ولایت فقیه به جریان افتاده است.
صحنه‌یی که حکومت آخوندی با کاندیداهایش تدارک دیده، بسیار مضحک و ابلهانه است. تمام کاندیداها کسانی هستند که مسببین ایجاد وضعیت فلاکت‌بار سیاسی و اقتصادی موجود بوده‌اند؛ حالا اینان از مردم می‌خواهند که آنها را انتخاب کنند که همین وضعیت را ادامه دهند! به لیست مضحک کاندیداها نگاه کنید: سه رئیس قوه فعلی و سابق، یک رئیس‌جمهور سابق، ۷ معاون رئیس‌جمهور، دو دبیر شورای عالی امنیت ملی، ۱۳ نماینده مجلس، ۱۰ وزیر فعلی و سابق، چندین پاسدار همراه با چندین عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام! فقط مرور این لیست، به‌تنهایی گویای توهین به شعور مردم ایران و توهین به حق انتخاب آنان است.
اما این یک روی سکهٔ مصیبت گریبانگیر نظام آخوندی است؛ روی دیگر آن بدبختی لاعلاج رژیمی است که جز این کلان فسادکاران، دزدان، اختلاس‌گران، قاتلان، بازجویان و سانسورچیان مهره‌یی دیگر ندارد. حتی از درون خودش هم با تمام غربال‌گریها که کرد، جز یک پاسدار درنیآمد که تکراری نباشد.
حالا کابوس تحریم و طرد این چهره‌های منفور را کنار هم بگذارید تا ببینید حاکمیت ولایت فقیه به چه مخمصه و مکافات اتودینامیکی گرفتار آمده است!
ترکیب این دو عامل را به‌مثابه بزرگ‌ترین چالش و مکافات نظام آخوندی وقتی بهتر و بیشتر می‌توان در صحنهٔ واقعیت موجود دید و یقین نمود که کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان ارتجاع مقر آمده و با استیصال تمام اعتراف می‌کند که مشارکت حداقلی خواهد بود و دنبال جور کردن مشروعیت حقوقی برای نظام ملایان است. وی هنوز لیست کاندیداها از جانب شورای نگهبان اعلام نشده و هنوز یک ماه مانده به نمایش انتخابات، پیشاپیش اوضاع قمر در عقرب نمایش حکومتی را دیده و در نهایت بدبختیِ توأم با دجالیت می‌گوید: «از منظر حقوقی مشارکت پایین تأثیری در مشروعیت انتخابات نخواهد گذاشت»!
تو را به‌خدا فلاکت سیاسی نظام آخوندی را بنگرید! شورای نگهبانش قانون اساسی را از چرخ گوشت گذراند که خودش قانون جدید انتخابات بنویسد [کاری که اصلاً وظیفهٔ حقوقی و قانونی‌اش نیست]. حالا که یک ماه مانده به نمایش حکومتی و هیبت تحریم، نامشروع شدن نظام را هویدا نموده، سخنگوی شورای نگهبان پیشاپیش برای رفع و رجوع مشروعیت نظام به صحنه آمده است. این است موش زاییده شده از کوهی که خامنه‌ای در آغاز همین سال تلاش کرد هیبت آن را به رخ مردم ایران بکشد؛ اما بنگرید که دامنه و گسترهٔ تحریم قاطع تا کجای پس و پشت نظام پیش رفته و جام‌زهرش را به لب خامنه‌ای رسانده است که اگر حداقلی هم شرکت کنند، جای شکرش باقیست!
تردید نیست با این شتاب تحریمی که در کل ایران علیه نمایش حکومتی و کاندیداهای منفور نظام در حال پیش رفتن است، باز هم شاهد زهر خوردن از جانب حکومتیان باشیم. با پیشرفت این روند، تردید نیست که پس از اعلام اسامی کاندیداهای خروجی از دهلیز تاریک شورای نگهبان، از یک‌طرف دامنهٔ فعالیت ایرانیان در تحریم انتخابات، گسترده‌تر خواهد شد و از طرف دیگر تصفیه و جنگ و انشقاق باندی بالا خواهد گرفت.
صحنه و موقعیت کنونی، نبردی است که پرچم آن را باید هر روز در عرصهٔ تحریم ملی و میهنی علیه تمامیت نظام آخوندی برافراشت. اگر اهمیتی در این میدان هست، نه آنچه که رژیم برگزار می‌کند، بلکه دامنهٔ سراسری تحریم نمایش انتخاباتی نظام ولایت فقیه است. این ذخایر ملی ایرانیان است که به میدان می‌آید.
