728 x 90

گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی پنجشنبه ۲۱دیماه

گفته‌ها و ناگفته‌ها
گفته‌ها و ناگفته‌ها
استمرار قیام ایران و پیامدهای آن، سرنوشت برجام، جدل‌های باندی و وضعیت وخیم اقتصادی همراه سایر بحرانهای گریبانگیر نظام موضوع مهم‌ترین عنوانهای روزنامه‌های حکومتی است. تیترها را با نمونه‌هایی در مورد ابراز نگرانی از صدور قطعنامه کنگره آمریکا در حمایت از قیام ایران شروع می‌کنیم:
 
رسالت: ‌قطعنامه کنگره آمریکا علیه ایران – حمایت رسمی واشینگتن از اغتشاش گران – تلاش آمریکا و انگلیس برای تحریم صدا و سیما و سپاه پاسداران

کیهان: تصویب قطعنامه ضدایرانی در مجلس نمایندگان آمریکا به حمایت از آشوبگران

جمهوری اسلامی: واکنش شدید وزارت‌خارجه به حمایت آمریکا از آشوبگران

برجام و ابراز نگرانیهای رژیم از چشم‌انداز تیرهٴ آن موضوع عنوانها و مطالب روزنامه‌های هر دو باند حاکم است:
آرمان:
‌شمارش معکوس تا آغاز تصمیم برجامی آمریکا

آفتاب یزد: جمعه موعد تصمیم رئیس‌جمهور آمریکا درباره برجام: واشینگتن به بیراهه می‌رود؟

اطلاعات: در آستانه نشست مشورتی ایران و اروپا، ظریف: جامعه جهانی باید مقابل رفتار ضد برجامی آمریکا بایستد

جوان: برجام اروپایی مثل آب تنی در سراب بیابان است
روزان: اصلاح برجام؛ خواست نهایی ترامپ و کنگره
سیاست روز: تلاشهای جدید اصلاح‌طلبان برای حفظ برجام؛ توجیه برای رهایی از انتقادات
سیاست روز: رونمایی سناتور آمریکایی از توافق پشت پرده با اروپا برای اصلاح برجام

شرق: 48ساعت تا سرنوشت برجام – تلاش برای حفظ برجام از مسکو تا بروکسل

عصر ایرانیان: مرور بر اظهارنظر رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا مبنی بر توافق با مقامات اروپایی درباره تغییر متن برجام – آمریکا: اروپا با ماست

ادامه فیلترینگ و دفاع باندهای حکومتی از تداوم آن موضوع برخی از تیترها و مطالب روزنامه‌های حکومتی است:
آفتاب یزد:
سرنوشت تلگرام به‌رغم انتشار برخی خبرها مبنی بر رفع فیلتر آن هم‌چنان مبهم است

ابرار: یک نماینده: عدم اعتماد مردم به به اپلیکیشنهای داخلی از بی‌اعتمادی به صدا و سیماست

اعتماد: زیر پوست جامعه را در شبکه‌های اجتماعی ببینید

کیهان: فرش قرمز زیر پای دشمن با واگذاری مدیریت افکار عمومی به بیگانه

اذعان به بن‌بست سرکوب و فضای انفجاری جامعه مضمون برخی از مطالب روزنامه‌های حکومتی است:
ایران:
‌احمد توکلی: نگه‌داشتن بازداشتی‌ها دوای درد نیست- محمود صادقی، نماینده مجلس و رئیس فراکسیون شفاف‌سازی مجلس می‌گوید تعداد بازداشتی‌های این حوادث در کشور 3هزار و 700نفر است. صادقی اعلام کرد که از تعداد دانشجویان بازداشتی آمار دقیقی در دست نیست. موضوع نوع برخورد با بازداشت‌شدگان این حوادث نیز خود محل مناقشه است. موضوع عدم شفافیت تنها خواست قوه قضاییه نیست که وقتی ضابطینش افرادی را بازداشت می‌کنند آمار درستی از آن بازداشتها نمی‌دهند. قوه مقننه و قوه مجریه هم در مواردی از این دست همین گونه عمل می‌کنند. این‌که در این مدت بخواهند با بهانه‌های امنیتی از روند اطلاع‌رسانی دقیق و شفاف جلوگیری کنند را درست نمی‌دانم و هر توجیهی در این زمینه را بهانه می‌دانم.

دولت هم از این قاعده مستثنی نیست و دهها مورد عدم شفافیت در دولت رخ داده است.

در کل معتقدم روند اطلاع‌رسانی درباره حوادث اخیر شفاف نبود اما در این عدم شفافیت همه دستگاهها سهیم هستند.

جهان صنعت: اقلیما، رئیس سابق انجمن مددکاری ایران:
اگر مسئولان با پاک کردن صورت مسأله و دلیل اصلی اعتراضات و نوع شعارها و خواسته‌ها، مردم معترض را با الفاظ تحقیری خطاب کنند و آنها را ناچیز و بی‌اهمیت جلوه دهند، از بار اعتراضات و حرف اصلی مردم کم می‌شود؟ یا مردم فراموش می‌کنند چه شد و چه اتفاقاتی رخ داد؟ یا خواسته‌هایشان را در طاقچه می‌گذارند و دیگر فریادی سر نمی‌دهند؟

برخی رسانه‌های حکومتی رو در روی اظهارات خامنه‌ای که قیام ایران را به خارجی نسبت داد حرفهای دیگری می‌زنند:
کیهان:
در خصوص چیستی و چرایی این اعتراضات نیز اظهارنظرها و تحلیل‌های متعددی ارائه شده است؛ برخی آن را سازماندهی‌شده از جانب مخالفان و منتقدان دولت ارزیابی کردند و برخی دیگر آن را واکنش طبیعی مردم در برابر وضع نابسامان اقتصادی موجود قلمداد کردند و برخی دیگر، آن را سازماندهی شده از سوی مخالفان نظام و کانالیزه کردن مطالبات اقتصادی مردم به ضدیت با نظام و زیرسؤال بردن شعارهای نظام دانستند... در واقع، انباشته شدن حجم مشکلات و مطالبات اقتصادی مردم برای چند سال متوالی مسأله‌ای جدی است و باید به‌طور قاطع و هرچه سریعتر حل و رفع شود.

ابتکار: اکثر صاحبان تریبونها و رسانه‌های رسمی کوشیده‌اند با رویکردی تقلیل‌گرایانه، بروز ناآرامی‌های اخیر را به شبکه‌های اجتماعی، عوامل‌بیگانه و ناتوانی دولت در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مربوط دانسته و براین اساس به چرایی و چگونگی اعتراضات بپردازند. این رویکرد که متأسفانه سابقه‌ای طولانی در بزنگاههای مختلف داشته، هم‌چنان اصرار در پاک کردن صورت مسأله به جای تدبیر واقع‌گرایانه در رفع عوامل ایجابی چنین وضعی دارد. بدیهی است نتیجه چنین رویکردی نیز بیشتر به کنترل اوضاع می‌انجآمد تا این‌که بخواهد راهکاری مدیریتی را در دستور کار قرار دهد.

جهان صنعت: ناآرامی‌های اخیر در ایران غالباً معطوف به مطالبات اقتصادی معرفی شده‌اند‌. واقعیت این است که پیآمد سیاستهای اقتصادی چند دهه اخیر، افزایش فاصله طبقاتی و کاستن از امکانهای طبقات محروم بوده است‌. نرخ بیکاری و تورم هر دو بالاست، نظام تأمین اجتماعی پاسخگو نیست و قیمت اقلام ضروری چون مسکن و بهداشت بسیار افزایش پیدا کرده است‌. مجموع این شرایط زندگی بخش‌های زیادی از جامعه را به مخاطره افکنده است و چشم‌اندازهای آنها را تیره‌تر از سابق‌. اما داستان فقط چند سیاست اقتصادی احیانا نادرست نیست‌

بحران اقتصادی و سایر بحرانهای گریبانگیر نظام موضوع سایر عنوانهای روزنامه‌های حکومتی است:
آفتاب یزد:
‌کشف فساد مالی در شرکت نفت
ابرار اقتصادی: ثبت رکورد 4400تومانی دلار در بازار
افکار:‌ دولت روحانی به‌رغم مخالفت مجلس هم‌چنان بر عدم تغییر بودجه 97 تأکید دارد، پافشاری بر گرانی

جهان صنعت: بحران جدی در انتظار اقتصاد کشور:‌ حقیقت این است که ایران هیچ متحد اقتصادی واقعی ندارد و بانکهای چینی هم مانند گذشته با ایران همکاری نمی‌کنند. ایالات متحده نیز هر روز بر حجم تحریم‌های اقتصادی خود می‌افزاید و ترکیه نیز به‌دلیل مشکلات‌ هالت‌بانک همکاری خوبی با ایران ندارد.

طبیعی است که اگر سال آینده با تورم مواجه شویم هیچ راه‌حل جدی برای کنترل وضعیت اقتصاد کشور نخواهیم داشت. ریال به‌شدت کاهش ارزش پیدا می‌کند و این کاهش ارزش راهکاری عملیاتی نخواهد داشت. در حال حاضر حتی هزینه نیروگاههای توانیر نیز از سوی دولت پرداخت نشده است و بیم آن می‌رود که در آینده حتی توان تأمین برق را نداشته باشیم. هم‌چنین مسأله دیگری که با آن مواجه خواهیم شد و در پی آن مشکلاتی جدی خواهیم داشت عدم اطمینان است. افزایش عدم اطمینان بی‌واسطه منجر به افزایش تورم خواهد شد و از آنجا که ریال یک واحد پولی بسیار شکننده در طول 40سال گذشته است بحرانی جدی گریبانگیر اقتصاد ایران خواهد شد.
نمی‌توان با این شرایط آینده اقتصاد کشور را پیش‌بینی کرد هر چند این موضوع واضح است که به‌زودی شاهد اتفاق‌هایی ناخوشایند در اقتصاد کشور خواهیم بود.

در روزنامه ارگان ولی‌فقیه ارتجاع پریشانگویی با درهم کردن مسائل قیام و برجام و دعواهای باندی بر سر مذاکره، بدون ارائه راه‌حل برای برون‌رفت نظام از بحرانها نمودی از بن‌بست حاکمیت آخوندی است:
کیهان:
«فتنه 96» و «عیدی موشکی آمریکا»!
کسانی که پرچم ایران را به زیر می‌کشند، با شعارهای جانم فدای ایران، و سوریه را رها کن، در حقیقت به‌دنبال این هستند تا خط مقدم نبرد نظام سلطه علیه ملت ایران را به مرزهای کشور بکشانند و شرایط و فضایی به‌وجود آورند تا مسئولان از تلاش برای «حفظ تمامیت ارضی و امنیت ایران» دست بردارند و ایران سقوط کند...

ثانیا جریانی که تاکنون با دوقطبی‌سازیهای جعلی اقتدار نیروهای مسلح به‌عنوان فدائیان حقیقی ایران را نشانه گرفته بودند و با ناتوانی در تحقق شعارهای خود برای حل مشکلات مردم، دوگانه «یا بهبود شرایط اقتصادی به مدد برجام و یا تقویت قدرت دفاعی» را القاء و برای واداشتن جمهوری اسلامی به مذاکرات مجدد در منطقه با هر روش ممکن تلاش می‌کردند، اکنون به جایی رسیدند که با به راه‌انداختن «آشوب و اغتشاش»، و با «تهدید و ارعاب» می‌خواهند به اهداف خود برسند!...

هم‌چنین با توجه به زیر میزِ مذاکرهِ برجام زدن از سوی رئیس‌جمهور آمریکا چند سؤال ساده به وجود می‌آید: آیا هنوز عده‌یی با دوقطبی‌سازی کاذبِ «دولت با تفنگ» و «دولت بی‌تفنگ»، معتقدند دنیای آینده، «دنیای گفتمان است و نه دنیای موشک»!؟ آیا عده‌یی هنوز معتقدند بدون اقتدار موشکی و تأمین امنیت می‌توان موجب پیشرفت و حل مشکلات اقتصادی و رفع تحریم‌ها شد!؟ و جریان نفوذی پس از سر دادن شعارهای ضددفاعی در آشوب‌های اخیر پاسخ دهد که چگونه با «گفتمان سر میز مذاکره» می‌تواند بدون وجود «شهرک‌های موشکی زیرزمینی»، «سایه جنگ القایی» را از سر ملت ایران بردارد!؟.

لذا با درک پشت پرده‌های برجام می‌توان فهمید که چرا هرگونه تقویت قدرت دفاعی و موشکی کشور، از سوی آمریکا مغایر با برجام و قطعنامه 2231 القاء می‌شود و چرا با این القاء به‌دنبال مذاکره دیگری در‌باره قدرت دفاعی ایران و مسائل منطقه هستند؟ و مهم‌تر این‌که چرا در ایران آشوب به راه می‌اندازند تا با شعارهای ضددفاعی برای مذاکره مجدد فضاسازی کنند؟!. لذا تحلیلگران معتقدند وجود چنین تفسیرپذیریهایی از برجام و ارسال پالس‌های داخلی تحت عنوان «برجام کف و پایه مذاکرات و الگویی برای مسائل منطقه است» و هم‌چنین شعارهای ساختارشکنانه ضددفاعی در فتنه و آشوب‌های اخیر، همه را در کنار هم باید در پوشه قرمز وزیر خارجه انگلیس در سفر به تهران جست‌وجو کرد که پازل مذاکرات برجام 2را تکمیل می‌کند و آشکار می‌شود که این پازل از اول چیده شده بود!...

و اما اکنون که به فرمایش رهبر معظم انقلاب دستاورد برجام «خسارت محض» و به تعبیر رئیس‌کل بانک مرکزی «دستاورد هیچ» بوده و وزیر امور خارجه به‌ اشتباه بودن اعتماد به آمریکا اذعان و شخص رئیس‌جمهور نیز از مذاکره با آمریکا به «داستان مضحک» و از مذاکره‌کنندگان با آمریکا به «دیوانه بودن» یاد کرده، و هم‌چنین با توجه به امضاء بودجه اضطراری موشکی آمریکا، جریان لیبرالی که با ساز آمریکا می‌رقصد چه پاسخی دارد به ملت ایران بدهد...

دیگر نمی‌توان فضاسازی برای مذاکره مجدد در مسائل منطقه و قدرت موشکی کشور را از روی جهالت و ساده‌لوحی و غفلت تعبیر کرد و قطعاً از این به بعد هرگونه تلاش برای توجیه مذاکره در‌باره قدرت دفاعی کشور را باید «خائنانه و برخلاف هرگونه عقلانیت سیاسی و منافع ملی» تلقی کرد.

سوز و گداز از آثار قیام ایران در روزنامه‌های باند علی خامنه‌ای در حدی است که دست به تهدید دیگر کشورها زده است:
جوان:
بهره‌برداری حداکثری از دوران پسااغتشاشات تحریم، میوه‌ای که آمریکایی‌ها از درخت اغتشاشات می‌چینند

مجلس نمایندگان آمریکا در حمایت از اغتشاشات در ایران با صدور قطعنامه‌ای، خواستار اعمال تحریم‌های گسترده علیه ایران به اتهام نقض حقوق‌بشر شد.

همانگونه که پیش‌بینی می‌شد و طی هفته گذشته عنوان شد موج تحریم‌های حقوق‌بشری به بهانه اغتشاشات صورت گرفته در برخی از شهرهای ایران از مهم‌ترین پلانهای ایالات متحده آمریکا بعد از بی‌نتیجه بودن غائله هفته گذشته است.

آنچه از مفاد این قطعنامه قابل برداشت می‌باشد این مسأله است که موج سواری آمریکایی‌ها روی موج خودساخته (اغتشاشات داخلی) به همین جا ختم نخواهد شد و در ادامه نیز باید منتظر اعمال تحریم‌هایی بود که در مفاد آن به صراحت به اغتشاشات داخلی ایران اشاره شده و از عدم مناسب بودن وضعیت حقوق‌بشری در ایران اشاره شود.

حمایت‌های مستمر و صریح مقامات رسمی و غیررسمی دولت ایالات متحده آمریکا از دونالد ترامپ گرفته تا مایک پنس، رکس تیلرسون و جان کری و هیلاری کلینتون به نفع اغتشاشگران داخلی و سپس تلاش گسترده این مقامات در سطح بین‌المللی نشان می‌دهد آمریکایی‌ها غائله اخیر را فرصتی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران ارزیابی و هم‌چنان تلاش می‌کنند روی افزایش هزینه‌های بین‌المللی ایران متمرکز شوند...

استفاده حداکثری از اغتشاشات شکل گرفته در ایران را روزنامه مشهور گاردین نیز مورد توجه قرار داده است. این روزنامه با تأکید بر این‌که «ترامپ با تحریم صدا و سیما به‌دنبال افزایش نارضایتی در مردم ایران است» تأکید می‌کند که سیاستمداران آمریکایی تصمیم جدی دارند میوه‌های حاصل از درخت اغتشاشات- غائله در ایران را در هفته‌های آتی با اعمال تحریم‌های جدید ضدایرانی و به بهانه عدم‌ رعایت حقوق‌بشر در ایران به دست آورند... با یک بررسی ساده از اظهارات، جهت‌گیریها و تحرکات مقامات غربی و به‌ویژه آمریکایی‌ها می‌توان این‌گونه برداشت کرد که اغتشاشات شکل گرفته در برخی از شهرهای کشور آنها را به این باور رسانده است که با اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه ایران نه تنها می‌توان به توافقاتی مشابه با برجام هسته‌یی امید داشت بلکه می‌توان به کشاندن اقشار ضعیف و کم‌درآمد مردم به کف خیابانها و سر دادن شعارهای ساختارشکنانه علیه حاکمیت اسلامی به هدف بر زمین مانده که همان فروپاشی است دست یابند؛ همین برآورد آمریکایی‌ است که منجر به اشتیاق مجدد آنها به وضع تحریم‌های ضدایرانی در دوران پسا اغتشاش شده است.

رژیم در بن‌بست برجام و بی‌حاصل بودن سفر ظریف به بروکسل موضوع روزنامه ارگان بسیج سپاه پاسداران است، که در آن قبل از هر چیز لاعلاجی نظام برجسته است:
جوان:
باید به این پرسش پاسخ داد که آیا خروج احتمالی واشینگتن از توافق هسته‌یی به نفع تهران می‌باشد، آیا ایران می‌تواند از اهرم‌های موجود در متن برجام برای مقابله با نقض - خروج از برجام آمریکا استفاده کند و این کشور را ملزم به پرداخت هزینه‌های ناشی از چنین تصمیمی کند یا خیر.

1- بنا بر مواضع رسمی و بیانیه‌های مکتوب اتحادیه اروپا، فرانسه، آلمان و انگلیس، سیاست اروپایی‌ها در قبال ایران به‌ویژه در بحث موشکی، تروریسم و حقوق‌بشر دقیقاً همان رویکرد آمریکایی‌هاست؛ حتی قرائت اروپایی‌ها از متن و روح برجام نیز مشابهت دقیقی با موضع آمریکایی‌ها دارد

در مرتبه‌ای بالاتر اروپایی‌ها با اقدام آمریکایی‌ها مبنی بر تشکیل اضطراری جلسه شورای امنیت سازمان ملل برای رسیدگی به نقض روح توافق هسته‌یی با ایران همکاری آشکار داشته‌اند و همانند آمریکا به چنین ادعایی در جلسه شورای امنیت رأی مثبت داده‌اند.

به نظر می‌رسد هدف اصلی وزیر امور خارجه کشورمان در این سفر متقاعد کردن آمریکا با پادرمیانی اروپا برای حفظ برجام به هر قیمتی است به همین دلیل است که ظریف در مسکو می‌گوید: «بعید می‌دانم ترامپ هنوز هم اطلاع داشته باشد چه می‌خواهد بکند.» این عبارت نشان می‌دهد که تصور تیم مذاکره‌کننده کشورمان آن است که می‌توان نظر و رأی دونالد ترامپ یک روز مانده به اعلام خروج آمریکا از برجام را تغییر داد.

به‌رغم برگزاری 10جلسه از کمیسیون وزرای امور خارجه ایران و 1+5نتوانسته کمترین مانعی جهت جلوگیری از نقض برجام توسط آمریکا و تأمین منافع ایران ایجاد کند و در مقابل خواهان تکرار برجام در حوزه موشکی، تروریسم و حقوق‌بشر با ایران است.

چنان‌چه اروپایی‌ها اراده‌ای برای انجام صحیح برجام داشتند تعهدات ده‌گانه خود در متن برجام که از قضا می‌توانست بسیاری از مشکلات ایران در حوزه بانکی، سرمایه‌گذاری، تجاری و نفتی را مرتفع می‌کرد، اجرایی می‌کردند.

به‌راستی نشست محمدجواد ظریف با اروپایی‌ها یک روز قبل از اعلام خروجی احتمالی آمریکا از برجام چه کمکی می‌تواند به ایران کند، آن هم در شرایطی که اروپایی‌ها نه اراده‌ای برای برخورد با آمریکایی‌ها به‌عنوان ناقض برجام دارند و نه می‌توانند از منافع 200ساله خود با آمریکا چشم‌پوشی کنند، جز آن که احتمالاً از طرف ایرانی تعهدات جدیدی را برای شروع مذاکرات محرمانه جدید در قالب موشکی و نظیر آن به‌عنوان تضمین برای عدم خروج برجام توسط آمریکا دریافت کنند.

2- خروج بدون هزینه از برجام توسط آمریکا و عدم وجود ابزارهای برای ایران که بتوان با آن آمریکا را به اجرای تعهدات وادار کرد ناشی از ضعفهای متن برجام می‌باشد، ضعفهایی که مهم‌ترین آن: «نبود ضمانت اجرای طرف مقابل جهت اجرای تعهدات»، «تعهدات کلی‌ ، مبهم‌ و قابل تفسیر آمریکایی‌ها در متن در مقابل تعهدات منجز، عینی‌ و متقن‌ ایران»، «تفسیرپذیر بودن متن برجام»، «فرآیند غیرواقعی و یک‌جانبه بودن سه‌ مرحله‌ای رفع اختلاف برجام»، «تصریح به بازگشت‌پذیر بودن تحریم‌ها و ابزارهای فشار غرب در متن علیه ایران و فقدان پذیرش یا تصریح بازگشت‌پذیر بودن اقدامات ایران در آن»، «اصل متناظر بودن اقدامات دو طرف مذاکره»، «نبود تضمین کافی از سوی آمریکایی‌ها برای اجرای تعهدات خود»، «فقدان مجازات کافی و بازدارنده برای طرف مقابل در صورت نقض یا تخلف از متن برجام‌ » می‌باشد که آمریکایی‌ها به‌واسطه چنین ضعفهایی توانسته‌اند از اجرای تعهدات سر باز زده و امروز بدون پرداخت کم‌ترین هزینه بین‌المللی از آن خارج شوند.

به واقع «نبود ضمانت اجرای طرف مقابل جهت اجرای تعهدات‌ » و‌ «فقدان تضمین لازم برای استمرار توافق هسته‌ای‌ » دو حفره اساسی است که امروز فرجام برجام را در موقعیت بغرنجی قرار داده که هرلحظه امکان خروج آمریکا از برجام وجود دارد، بدون آن‌که جمهوری اسلامی ایران بتواند علیه آمریکا وارد عمل شود یا این کشور را ملزم به پرداخت هزینه‌ای کند.

3- مسأله جدی‌تر آنجایی است که ایران با خروج آمریکا از برجام هیچ ابزاری برای ملزم کردن آمریکا به پرداخت هزینه بین‌المللی نخواهد داشت چرا که با «ساختار ضعیف چهارگانه حل و فصل اختلافات در نظام حقوقی برجام‌ » و «ترکیب، آرا و نهایتاً احکام صادر» نه تنها نمی‌تواند هیچ گاه رأیی با محتوای «نقض برجام توسط آمریکا» از سوی یکی از این چهار مرجع کسب کند بلکه بر اساس ماده 37برجام هیچ «حقی» برای بازگرداندن تعهدات جمهوری اسلامی ایران به‌صورت صریح و شفاف‌ پیش‌بینی نشده است: «ایران بیان داشته است که چنان‌چه تحریم‌های جزیی یا کلی مجدداً اعمال شوند، ایران این امر را به‌ منزله زمینه‌ای برای توقف کلی یا جزیی تعهدات خود وفق این برجام قلمداد خواهد نمود.»

جوان: دل‌بستن به زیان اقتصادی خروج آمریکا از برجام با کمک اروپا مثل دل‌بستن به سراب بیابان برای آب‌تنی و نجات از گرمای طاقت‌فرساست! اروپا در برجام هیچ‌کاره ‌است. این را مذاکره‌کنندگان ما هم فهمیده‌اند. وقتی اشتون در گرماگرم مذاکرات برجام به آنها گفت بروید مشکلتان را با آمریکا به تنهایی حل کنید اما حالا برای حفظ برجام که بر لبه پرتگاه، دست ترامپ دارد آن را به عمق دره می‌اندازد، ایده شکست‌خورده «برجام اروپایی» را مطرح می‌کنند... با این حال گزاره جدی که در مورد ارتباط با برجام پس از خروج از این کشور به‌صورت جدی مطرح می‌شود، ادامه همکاری با اروپا و تداوم همکاری برجامی است. این مسأله به‌صورت جدی در سخنان مجید تخت‌روانچی معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور و عضو تیم پیشین تیم مذاکره‌کننده مطرح شده است. تحت روانچی در خصوص همکاری اروپا پس از خروج آمریکا از برجام می‌گوید: کسی که توافق را نقض کرده است مسئولیت رفتار خود را بپذیرد. ما بار‌ها گفته‌ایم اولین کشوری نخواهیم بود که از برجام خارج می‌شویم؛ با این حال تصمیم ما منوط به این است که از منافع برجام بهره‌مند شویم. اگر آمریکا از برجام بیرون برود در صورتی که اروپایی‌ها پای کار بایستند و ضررهای ناشی از تحریم‌های مجدد ما را جبران کنند در آن صورت ما وارد فضای جدیدی می‌شویم.

می‌توان روی اروپایی‌ها حساب باز کرد؟
این‌که فضای بین اروپا و ایران پس از خروج احتمالی ترامپ از برجام چه خواهد بود، موضوعی است که روزهای آینده مشخص می‌شود، اما واقعیت این است جبران لطمات ناشی از برقراری مجدد تحریم‌های آمریکا موضوعی نیست که بتوان به‌صورت جدی روی آن حساب باز کرد. واقعیت این است که هر نهادی که به یک عضو لیست تحریمی آمریکا خدمت مالی برساند از چرخه دلار قطع می‌شود و اگر بخواهد وصل شود ناچار از پذیرش جریمه سنگین است. این موضوع قبل و بعد از برجام بار‌ها تکرار شده است و دولتهای اروپایی هرگز کوچک‌ترین دفاعی از بانکهای موجود در خاکشان در مقابل این رویه نکرده‌اند. چون نمی‌توانند دفاعی بکنند. این موضوع نه فقط درباره اروپا بلکه درباره سایر دول هم صادق است. آمریکا برای اعمال تحریم مالی جهانشمول علیه ایران هیچ نیازی به همراهی هیچ دولت دیگری ندارد. این حقیقت ناشی از نسبت عظیم تأمین مالی و انتقال جهان به دلار است که به مراتب بیش از نسبت اقتصاد آمریکا به کل اقتصاد دنیاست. هیچ بانک معتبر یا نیمه معتبری بین دسترسی به بیش از ۸۰درصد از تراکنش‌های سوئیفت و تجارت حداکثر ۶۰میلیارد دلاری با ایران دومی را انتخاب نمی‌کند. خاصه آن که آمریکا بار‌ها با جریمه بانکهای مختلف با اعداد بسیار بزرگ تلخی مجازات را در جان بانکها میخکوب کرده است. در این مورد می‌توان به جریمه 10میلیارد دلاری بانک پاریبای فرانسه از آمریکا اشاره کرد که در نهایت اروپایی‌ها سر تسلیم در مورد آن فرود آوردند. حالا سؤال اینجاست که با چنین شرایطی می‌توان انتظار داشت که اروپایی‌ها بتوانند حتی در صورت خرید نفت بتوانند پول آن را بازگردانند. از این رو انتظار این‌که اروپایی‌ها بتوانند ضررهای بازگشت تحریم‌های آمریکا را جبران کنند، خیالی خام است.

یک روزنامه باند روحانی اذعان کرده است نظام در مورد برخی ادعاهای منطقه‌ای‌اش پیشاپیش عقب‌نشینی کرده است:
شرق:
ظرافت اروپایی ظریف: ... اروپا در بسیاری از زمینه‌ها‌ ، به‌ویژه موضعگیری ایران در برابر اسرائیل، موضعی مشابه دوستان غربی و حتی روسیه دارد و اگر درباره برد موشکها‌ی ایران معترض است، به همین دلیل است که برخی شعارها و خط ‌و‌نشانها‌ی داخلی در این بهانه‌جویی‌ها‌ مؤثر است. آنها خواهند گفت دلیل وجودی برجام، امری امنیتی و برای پیشگیری از تهدید اسراییل بوده است و شاید توسعه فعالیت موشکی ایران را که با توجه به سابقه جنگ ایران و عراق برای ایران اهمیت دفاعی و حیاتی دارد، جایگزینی برای تهدید هسته‌یی تلقی کنند... اما در تبادل دیپلوماتیک و روابط بین‌المللی، ظاهراً اقدام شتاب‌زده ترامپ در به‌رسمیت‌شناختن قدس به‌عنوان پایتخت اسرائیل، موجب شد پاسخ مناسبی برای ایران در قبال بهانه‌جویی‌ها‌ در برابر تهدید ایران فراهم شده باشد. پاسخ در اعلامیه نهایی اجلاس فوق‌العاده سران کشورهای کنفرانس اسلامی با حضور رئیس‌جمهور ایران است... به نظر می‌رسد به‌این‌ترتیب در شرایطی که ایران خواهان حفظ امتیازات کنونی در روابط دوستانه با عراق، سوریه، لبنان و ترکیه است و در شرایطی که آقای ظریف بارها تأکید کرده که «ایران در هیچ جنگی در منطقه پیش‌قدم نخواهد شد»، چنین تلقی شود که ایران خواهان حمایت از تصمیمات جمعی کشورهای عربی و اسلامی در حل مسأله فلسطین است و بتواند بهانه تهدید صلح و امنیت منطقه از سوی ایران را باطل و منتفی کند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/041b4857-92d0-4404-8712-a3803a252e1a"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات