در کشوری که بقول وزیر بهداشتش 70هزار تخت بیمارستانی کم دارد، ببینیم برای حل مشکلات چه مقولاتی در الویت قرار دارند.
«به گفته وزیر بهداشت بدهی انباشته بیمارستانها، سرانه پایین تختهای بیمارستانی، نیاز 120هزار نفری به پرستار و کادر پزشکی و کمبود منابع بودجهیی از جمله نیازمندیهای اساسی وزارت بهداشت و درمان است».
(روزنامه جمهوری اسلامی 25دیماه)
«به گفته وزیر بهداشت بدهی انباشته بیمارستانها، سرانه پایین تختهای بیمارستانی، نیاز 120هزار نفری به پرستار و کادر پزشکی و کمبود منابع بودجهیی از جمله نیازمندیهای اساسی وزارت بهداشت و درمان است».
(روزنامه جمهوری اسلامی 25دیماه)
در کشوری با این همه معضلات و کمبودهای پزشکی که بیماران بر اثر نبودن تخت بیمارستان و یا پزشک و یا دارو پشت در بیمارستان میمیرند بهنظر شما الویت با چه کارها و برنامههایی میتواند باشد؟
این سؤال را جلوی هر آدم معمولی هم که بگذارید، میگوید: تهیه امکانات پزشکی، بالا بردن کمی و کیفی کادر درمانی و آموزشهای پزشکی و...
با نگاهی به پاسخهای وزیر بهداشت رژیم به نمایندگان مجلس ارتجاع میشود گفت که آدم از اینهمه بیدردی و رذالت تقریباً شوکه میشود.
محور اصلی پاسخگویی وزیر به نمایندگان برای رفع دغدغه آنها، راندمان و دستاورد هایش در مورد آموزش موازین و احکام اسلام به پرسنل میباشد. تعجب نکنید، این عین واقعیت است.
«وی با بیان اینکه اعتباربخشی بیمارستانها بخشی از شرایط ارتقای سازمانی کادر بیمارستانی است، گفت: در این دوره اعتباربخشی بیمارستانها، موازین شرعی را جزو شروط ارتقای سازمانی کادر بیمارستانی قرار دادیم که هرکس نتواند این شروط را رعایت کند، نمیتواند ارتقای سازمانی یابد». (روزنامه جمهوری اسلامی 25دیماه)
به بیان دیگر ارتقای سازمانی پرسنل درمانی نه سابقه و صلاحیتهای شغلی و تخصصی بلکه موفقیت در آموزشهای موازین شرعی و احکام است، یعنی خود را آنجور که آخوندها میخواهند نمایاندن. فضا و آتمسفر محیطهای کاری و اداری باید فضای موافقت و تمکین به این رژیم باشد، حتی اگرمخالف هم هستی، بازتاب بیرونی نباید داشته باشد. یعنی اختناق مطلق.
این نشان میدهد که این دستگاه که متأثر از سیاستهای کلی نظام است دردش نه درد مردم بلکه همه چیز را حتی آموزش کادر درمانی بیمارستانها را هم اول از درد خودش یعنی سرنگونی میچیند. وگرنه موازین شرعی چه ربطی به درمان دارد، مگر میخواهیم با دعا و ورد و کتاب توضیح المسائل بیمار را درمان کنیم؟
«دکتر هاشمی ادامه داد: آموزش احکام در بیمارستانهای کشور را به 50هزار نفر انجام دادیم... دستورالعمل کمیته انطباق امور پزشکی با موازین شرع مقدس اسلام را تدوین کردیم. برخلاف ادعای آقای پژمانفر بهخصوص در بخش زنان و زایمان علاوه بر آن که هیچ مردی حضور ندارد حتی پرستار زن هم وجود ندارد بلکه در این بخشها ماماها خدماترسانی میکنند. (روزنامه جمهوری اسلامی 25دیماه)
باین ترتیب یعنی با «آموزش احکام به 50هزار نفر و تدوین دستورالعمل کمیته انطباق امور پزشکی با موازین شرع مقدس اسلام» دیگر همه مشکلات درمانی کشور حل میشود،
واقعیت چیست؟ واقعیت این است که این رژیم آنقدر پوسیده و بیبته است که از سایه خودش هم میترسد، از این میترسد که نکند در کادرهای درمانی یک یا دو یا چند نفر مخالف نظام وجود داشته باشد و چون خودش حرفی برای گفتن ندارد، میترسد این مخالفت مثل ویروس به بقیه هم سرایت کند. ضمن اینکه باین وسیله یعنی به شیوه مکانیکی میخواهد اظهار وجود و قدرت بکند که بله در تمامی بخشهای مملکت هم فرهنگ من حاکم است. و خلاصه نسق کشی بکند که کسی فکر مخالفت به سرش نزند، یا حداقل مخالفتش را بروز نداده و در درونش بماند. وگرنه خود رژیم هم میداند که اگر همین انرژی و وقت را برای آموزش و تربیت حرفهیی 50هزار کادر درمانی برای حل مسایل بهداشتی کشور بگذارد بهتر است، ولی متأسفانه این رژیم نه به فکر درد و درمان مردم بلکه بیشتر به فکر درمان درد خودش یعنی سرنگونی است.
بنابراین نه باید گریه کرد و نه خنده بلکه باید این رژیم ضدبشری را سرنگون کرد. آری این تنها راه درمان تمامی دردهای این میهن در زنجیر است.
این سؤال را جلوی هر آدم معمولی هم که بگذارید، میگوید: تهیه امکانات پزشکی، بالا بردن کمی و کیفی کادر درمانی و آموزشهای پزشکی و...
با نگاهی به پاسخهای وزیر بهداشت رژیم به نمایندگان مجلس ارتجاع میشود گفت که آدم از اینهمه بیدردی و رذالت تقریباً شوکه میشود.
محور اصلی پاسخگویی وزیر به نمایندگان برای رفع دغدغه آنها، راندمان و دستاورد هایش در مورد آموزش موازین و احکام اسلام به پرسنل میباشد. تعجب نکنید، این عین واقعیت است.
«وی با بیان اینکه اعتباربخشی بیمارستانها بخشی از شرایط ارتقای سازمانی کادر بیمارستانی است، گفت: در این دوره اعتباربخشی بیمارستانها، موازین شرعی را جزو شروط ارتقای سازمانی کادر بیمارستانی قرار دادیم که هرکس نتواند این شروط را رعایت کند، نمیتواند ارتقای سازمانی یابد». (روزنامه جمهوری اسلامی 25دیماه)
به بیان دیگر ارتقای سازمانی پرسنل درمانی نه سابقه و صلاحیتهای شغلی و تخصصی بلکه موفقیت در آموزشهای موازین شرعی و احکام است، یعنی خود را آنجور که آخوندها میخواهند نمایاندن. فضا و آتمسفر محیطهای کاری و اداری باید فضای موافقت و تمکین به این رژیم باشد، حتی اگرمخالف هم هستی، بازتاب بیرونی نباید داشته باشد. یعنی اختناق مطلق.
این نشان میدهد که این دستگاه که متأثر از سیاستهای کلی نظام است دردش نه درد مردم بلکه همه چیز را حتی آموزش کادر درمانی بیمارستانها را هم اول از درد خودش یعنی سرنگونی میچیند. وگرنه موازین شرعی چه ربطی به درمان دارد، مگر میخواهیم با دعا و ورد و کتاب توضیح المسائل بیمار را درمان کنیم؟
«دکتر هاشمی ادامه داد: آموزش احکام در بیمارستانهای کشور را به 50هزار نفر انجام دادیم... دستورالعمل کمیته انطباق امور پزشکی با موازین شرع مقدس اسلام را تدوین کردیم. برخلاف ادعای آقای پژمانفر بهخصوص در بخش زنان و زایمان علاوه بر آن که هیچ مردی حضور ندارد حتی پرستار زن هم وجود ندارد بلکه در این بخشها ماماها خدماترسانی میکنند. (روزنامه جمهوری اسلامی 25دیماه)
باین ترتیب یعنی با «آموزش احکام به 50هزار نفر و تدوین دستورالعمل کمیته انطباق امور پزشکی با موازین شرع مقدس اسلام» دیگر همه مشکلات درمانی کشور حل میشود،
واقعیت چیست؟ واقعیت این است که این رژیم آنقدر پوسیده و بیبته است که از سایه خودش هم میترسد، از این میترسد که نکند در کادرهای درمانی یک یا دو یا چند نفر مخالف نظام وجود داشته باشد و چون خودش حرفی برای گفتن ندارد، میترسد این مخالفت مثل ویروس به بقیه هم سرایت کند. ضمن اینکه باین وسیله یعنی به شیوه مکانیکی میخواهد اظهار وجود و قدرت بکند که بله در تمامی بخشهای مملکت هم فرهنگ من حاکم است. و خلاصه نسق کشی بکند که کسی فکر مخالفت به سرش نزند، یا حداقل مخالفتش را بروز نداده و در درونش بماند. وگرنه خود رژیم هم میداند که اگر همین انرژی و وقت را برای آموزش و تربیت حرفهیی 50هزار کادر درمانی برای حل مسایل بهداشتی کشور بگذارد بهتر است، ولی متأسفانه این رژیم نه به فکر درد و درمان مردم بلکه بیشتر به فکر درمان درد خودش یعنی سرنگونی است.
بنابراین نه باید گریه کرد و نه خنده بلکه باید این رژیم ضدبشری را سرنگون کرد. آری این تنها راه درمان تمامی دردهای این میهن در زنجیر است.
پیروز باشید
م. ایمان.
م. ایمان.