سه ماه پیش، خامنهای سرمست از یکدست کردن حاکمیت و گماردن دژخیم بر کرسی ریاست جهوری، در جلسهٔ تنفیذ رئیسی گفت: «این جابهجایی قدرت، امید آفرین است؛ چون کسان جدیدی وارد میدان میشوند که ابتکارهای جدیدی دارند. ». (۱۲ مرداد). .
در این سهماه هم رئیسی جلاد با «انشاالله انشاالله» گفتن وعدهها میداد که سالی یک میلیون خانه میسازم؛ تا پایان سال۱۴۰۱ یک میلیون و ۸۵۰هزار شغل ایجاد میکنم؛ بورس را سبز میکنم و تورم و گرانی را مهار میکنم!
مجلسی هم که در اسفند ۹۸ خامنهای با ساطور شورای نگهبان و جراحی باند مغلوب، یکدست کرده بود، در هر جلسه از دولت سیزدهم تعریفها و تمجیدها میکرد که گویا یک منجی برای بحران معیشت و فروپاشی اقتصادی پیدا شده است!
اما اکنون در آستانهٔ صدمین روز دولت رئیسی جلاد، نهتنها از آن تعریف و تمجیدها خبری نیست، بلکه از هر گوشهٔ نظام سر و صداها بلند شده است. یکی میگوید: اصولگرایان بهخاطر وضعیت فراتر از بحرانی جامعه و معیشت مردم «میخواهند سفرهشان را از رئیسی جدا کنند!» (صوفی، کارشناس حکومتی-۱۹ آبان)؛ دیگری در مجلس ارتجاع با یادآوری وعدههای رئیسی به او میتازد که «سرمایه مردم در بورس دود شد و تو نیز تنها تماشاگر» هستی! (نظری-۱۸ آبان)؛ و آن یکی هم فریادزنان، با یادآوری اینکه «امروز موضوع بورس بحرانی است»، یک فقره از دروغ و غارت دولت رئیسی در بورس را روی دایره میریزد که: «میگویند ما اوراق نفروختیم، خود خزانه اسنادش هست از مهر ماه تا الآن هشت هزار میلیارد تومان اوراق فروخته شده است!» (آصفری-۱۸ آبان)؛ آن یکی مینویسد: گرانیها «حتی صدای نمایندگان مجلس را هم درآورده» (روزنامهٔ حکومتی آفتاب یزد-۱۹ آبان)؛ و دیگری یادآوری میکند «انگار دوران ماه عسل (قالیباف) با رئیسی بسیار زود تمام شده و قالیباف بهدولت هشدار میدهد که بدون برنامه است!» (جنان صفت، کارشناس حکومتی-۱۹ آبان).
اما چه شد که در کمتر از ۱۰۰روز، وضعیت نظام یکدست شده، بهاینجا رسید؟
باید پردهها و دودهای استتار را کنار زد و بهواقعیت در پشت آن نگریست. وجود یک بحران اساسی که گلوی خامنهای را گرفته و هر روز هم بیشتر میفشارد. بحران بیراهحلی در برابر ابرچالشهای نظام؛ بهطور مشخص بحران فروپاشی اقتصادی است که در کف جامعه، بهشکل نقدینگی عظیم، تورم و گرانی افسارگسیخته ظاهر شده و آنقدر حاد است که بهگفتهٴ کیهان خامنهای «حتی قیمتها ساعتی بالا میرود و کسی هم نیست جلوی این تورم افسارگسیخته را بگیرد» (۱۹ آبان).
کار به جایی رسیده که روزنامهٔ حکومتی کلید بهبهای توقیف شدن، دست خامنهای را در حال ترسیم خط فقری چاپ میکند که میلیونها خانوار را بهزیر کشیده است و بسیجیها در تریبونهای خود خطاب بهرئیسی، بهخاطر گرانیهای لجامگسیخته فریاد میزنند!
راهحل، مهار این وضعیت است. اما خامنهای نه میخواهد و نهمیتواند این ابر بحران را مهار کند و رئیسی جلاد را هم نه برای مهار این «بحران»، بلکه برای مهار «پیامد» آن، یعنی قیام ارتش گرسنگان آورده است. اما واقعیت بسیار سخت است و وقتی خامنهای نه میخواهد و نه میتواند پاسخی واقعی بهتضاد کف جامعه بدهد، بحرانهای بعدی را بهدست خود بر سر نظام آوار میکند. باز شدن تضادهای درونی در ساختار یکدست شدهٔ ولایت در آستانهٔ صدمین روز دولت رئیسی هم، یکی از این بحرانهای سر باز کرده است که طی روزها و هفتههای بعد، باز هم حادتر و جدیتر خواهد شد.