728 x 90

غارت منابع ملی در «نظام سرمایه‌داری رفاقتی»

صادرات سنگ آهن
صادرات سنگ آهن

هنگامی که نیروهای ارتجاعی و عقب‌مانده تحت شرایط خاصی بر جامعه تفوق می‌یابند، ارکان و پایه‌های جامعه ناگزیر از انهدام است. چرا که نیروی ارتجاعی با پیشرفت و توسعه جامعه، امکان بقا ندارد و جبرا در برابر این سیر تکاملی خواهد ایستاد. این رودررویی با تکامل اجتماعی در حوزه‌های حیاتی زندگی منجر به فقر، فلاکت، رکود، نابرابری، نبود بهره‌وری و عدم تولید کالاها و خدمات مورد نیاز گشته و خود را در این ناهنجاریها نشان می‌دهد.

اقتصاد و ضد‌اقتصاد

متخصصین علم اقتصاد می‌گویند؛ اقتصاد علم تخصیص بهینه منابع محدود به خواسته‌های نامحدود است. با همین تعریف عمومی است که می‌توان رویکرد نیروهای ارتجاعی به اقتصاد را دریافت. مرتجعان اقتصاد را نه علم می‌دانند و نه تخصیص منابع محدود، بلکه آن‌را حوزه‌ای جهت برداشت امکانات و نیازهای خود تلقی می‌کنند.

کشوری مانند ایران با منابع غنی زیر زمینی و رو زمینی به چنگ آخوندهای مرتجع و پاسداران نظام‌شان افتاده است که اقتصاد را فرصتی می‌شمارند تا هر چه را که قابل فروش باشد به ثمن بخس بفروشند و به باد فنا دهند و از ثمره این غارت منابع‌ ملی تا آخرین روز حاکمیت خود بهره ببرند.

عامل تباهی‌های اقتصاد ایران چیست؟

کارشناسان حکومتی به‌واسطه تخصص و اطلاعاتی که دارند در معرض این پرسش قرار می‌گیرند که چرا وضعیت جامعه ایران به چنین دوره سیاهی کشیده شده‌است؟ بخش قابل توجهی از آنها از زوایای مختلف به این پرسش پاسخ می‌دهند. اما بحرانهای اقتصادی در ایران چنان ابعاد فاجعه باری به خود گرفته که آنها جز اظهارات کمابیش مشابه پاسخی ندارند.

مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت دهم که قبل از قیام دیماه ۱۳۹۶ این فاجعه را «تباهندگی» نامیده‌ بود معتقد است:

«فرآیند تباهندگی اقتصادی، نتیجه‌یی جز فقر، فاصله طبقاتی، اقتصاد وابسته و متزلزل ندارد؛ به‌خصوص این‌که با موضوع دیر فهمی هم، دست و پنجه نرم می‌کنیم... فرآیند تباهنده اقتصاد ایران، منابع را تلف کرده و تنها محصول تباهیده‌ای را تحویل جامعه می‌دهد که شاخص‌ترینش همان استقراض داخلی و اوراق قرضه خزانه است».

غضنفری با استعاره، از ۶ چاه نفت شامل چاه نفت واقعی، چاه نفت مجازی، چاه نفت طبیعی، چاه نفت مصادره‌یی، چاه نفت قرضی و چاه نفت اعتباری به‌عنوان عواملی یاد می‌کند که فرآیندهای تباهنده در اقتصاد ایران را با وضوح بیشتری به معرض دید می‌گذارند»(مشرق. ۱۶آبان۱۳۹۶).

وقتی وزیری این‌چنین اعتراف می‌کند، می‌توان انتظار داشت تحلیلگران در حاشیه این رژیم چه نگاهی به اقتصاد حاکم بر ایران دارند. وزیری که البته وزارتخانه‌اش یکی از محلهای رانت‌خواری و فساد بوده و او بعد از خروج چنین سخنانی بر زبان می‌آورد.

«با اقتصادی وامانده، سقوط کرده و عقب مانده مواجه هستیم»

اوضاع عمومی نظام ولایت فقیه از سال۹۶به این سو به‌مراتب خراب‌تر و نابسامان تر گردیده است. به‌طوری که کارشناسان اخبار روز اطلاع یافته‌اند که ایرانیها رتبه اول خرید ملک در ترکیه را به‌دست آورده‌اند؛ و در همین چند ماه گذشته بیش از سه هزار خانه در شهرهای مختلف ترکیه خریداری کرده‌اند که این خود نمایانگر خروج سرمایه‌هاست. جالب این‌که خامنه‌ای چند روز پیش به این اخبار حساسیت نشان داده و خواستار جلوگیری از آن شد. اما آمار و ارقام فرار سرمایه و هدر رفتن منابع کشور صدها بار فاجعه‌آمیز تر از این خبرهای خرد و کوچک است.

احسان سلطانیاز، اقتصاددان حکومتی در مصاحبه‌یی با عنوان با اقتصادی وامانده، سقوط کرده و عقب مانده مواجه هستیم معتقد است:

«کشور در سال۹۷ و ۹۸ حدود ۱۸۰میلیارد دلار صادرات نفت و کالا داشته و با وجود تحریم‌ها ۱۰۰میلیارد دلار ذخایر ارزی در کشور وجود داشته است، در مقابل، رقم واردات کشور در ۲سال گذشته با وجود قاچاق و موارد دیگر ۱۰۰میلیارد دلار بوده و مبلغی حدود ۶۰ تا ۸۰میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است» (مردم‌سالاری ۶شهریور۹۹).

وی در این مورد به نمونه‌ای از ایادی رژیم در زمینه اشاره می‌کند:

«مبلغ زیادی خروج سرمایه به‌صورت کالا در کشور اتفاق افتاده، به‌عنوان مثال سنگ آهن مهمترین کالای معدنی صادراتی ماست ... تولیدکننده سنگ آهن در صادرات این محصول ۱۰درصد حاشیه سود داشته، ... یعنی تولیدکننده هم به دلار ۲۰هزار تومان فروخته است هم ۱۰۰دلار در تن! در اینجا حاشیه سود زیادی ایجاد شده است، با این مثال دلیل خروج سرمایه به‌صورت کالا معنا پیدا می‌کند». (همان منبع)... به‌گفته وی سهم تشکیل سرمایه ثابت به اضافه سهم دولت به اضافه سهم مردم (بخش خصوصی) از اقتصاد به ۷۰درصد رسیده است، ۳۰درصد از آن نیست! این س۳۰درصد به کجا می‌رود؟ این همان‌ چیزی است که به اسم سرمایه در حال خارج شدن از کشور است». او در آخر می‌گوید تحریم‌ها بهانه‌ای شده برای این‌که مملکت غارت شود.

«سرمایه داری رفاقتی و غارت منابع ملی»

کم نیستند تحلیلگران اقتصادی که باور دارند دست کم دهه۱۳۹۰ از دست رفته است و با اجرای سیاست‌های به‌غایت منحط و واپس‌گرایانه خامنه‌ای یک دهه در باد نیستی کشانده شد. گرچه به‌دلیل عواقب امنیتی و ترس از پیآمد های وخیم برای این کارشناسان از نام بردن عمود خیمه نظام خودداری می‌کنند اما در فحوای تحلیل‌شان این اسم و عنوان به‌خوبی هویداست.

حسین راغفر، استاد اقتصاد، در مورد از دست رفتگی یک دهه فرصت می‌گوید:

«ما فرصت بزرگی را برای تقویت جایگاه بین‌المللی ایران از دست داده‌ایم که اگر از آن فرصتها بهره می‌بردیم، اکنون در این وضعیت دردناک اقتصادی قرار نداشتیم» (شرق. ۵شهریور۹۹).

او در همین مطلب ساختار نظام اقتصادی ایران را «نظام سرمایه‌داری رفاقتی» می‌نامد و نتیجه چنین نظام اقتصادی‌ای را غارت منابع ملی می‌داند که حتی تا فروپاشی اقتصادی ایران پیش خواهد رفت. گرچه به آینده ایران امیدوار است اما نگرانی خود را از خطر فروپاشی اقتصادی ایران کتمان نمی‌کند.

‌مفاهیم و مقولات گفته شده اگر در واقعیت مادی خود دیده شود معنایی جز دزدی آشکار از ثروت و داراییهای ملتی ندارد. ملتی که کودکانش در سطل‌های زباله به‌دنبال رزق و روزی هستند و بار تکفل والدین از هستی ساقط شده را برعهده دارند. اما مگر موضوع غارت به دهه۹۰محدود می‌شود. در دولتهای احمدی‌نژاد بالغ بر ۸۰۰میلیارد دلار درآمد ارزی حاصل شده است و در دولت آخوند روحانی این رقم به هزار و ۳۰۰میلیارد دلار رسیده است این میزان درآمد ارزی معادل درآمد ارزی حدفاصل سال‌های ۱۳۵۶ تا ۱۳۷۴در چین است که باعث جهش بزرگ اقتصادی آن کشور شد!

حاصل کارگاه ارتجاع در اقتصاد ایران

اگر بخواهیم گوشه‌ای از تحلیلها و ارزیابیهای بخش کوچکی از اقتصاددانان حکومتی را در مورد چپاولگری رژیم آخوندی بر شمریم مثنوی هفتاد من می‌شود. اما همین حد هم کافی است که نشان دهد به توبره کشیدن هستی مردم ایران چه نتایجی داشته است.

افکار ارتجاعی، هم‌پیمانی آخوندها و دلالان و پاسداران در ثبت قوانین و سیاست‌گذاریها و اجرای خانمان‌براندازانه و نیز رویکردهای متحجرانه و هم‌چنین مساعدت مماشات‌گران خارجی... باعث شد میلیونها تن از مردم ایران به خاک سیاه بنشینند و در فقر و فلاکت طاقت‌فرسا غوطه‌ور شوند و مخرب‌ترین دوره تاریخ معاصر ایران در حوزه اقتصادی را به عینه لمس کنند. آخوندها قبرستان را آباد کردند، چه هستی‌هایی که به نیستی نکشاندند. آنها تمامی سرمایه ملی را برباد دادند. ایستادگی جوانان شورشگر و مردم به جان آمده در قیامهای سالهای اخیر ریشه در آگاهی نسبت به این همه خیانت و جنایت نظام ولایت فقیه دارد.

بنابراین آری با همهٔ تبهکاریها این بار به همت مردم و جوانان آگاه و دلیر میهن این نظام فاسد از ایران‌زمین جارو خواهد شد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0863a00d-8035-47bd-a7e7-cf6c738ba61d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات