هرچه به چهارشنبه آتشین نزدیکتر و نزدیکتر میشویم، سردمداران و تئوریسینهای قد و نیمقد آخوندها که عناوین مختلفی تحت عنوان جامعهشناس، کارشناس و رئیس دانشگاه را با خود یدک میکشند، مصاحبه میکنند و مقاله مینویسند. آنها تلاش دارند از یک منظر بهاصطلاح فرهنگی وارد میدان شوند و با حرفهای بهاصطلاح علمی و جامعهشناسانه خود، در مذمت این آئین باستانی سخن بگویند تا شاید جوانان و زنان غیور این میهن دست از خواستههای برحقشان بردارند و این حضرات حقیرانه در مناصب خویش باقی بمانند.
به حرفهای چند تن از این قماش توجه کنید.
کوروش محمدی (جامعهشناس و رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی کشور رژیم) درباره آیین باستانی چهارشنبه سوری و ورطهیی که هماینک جامعه گرفتار آن شده است، گفت: «چهارشنبه سوری بهعنوان یک آیین چندصد ساله، پابهپای نوروز، از جمله مراسمِ آیینیِ ایرانیان بوده است، این آیینِ کهن دارای هویت و تاریخچهیی است که ارتباطی به مسائل سیاسی روزِ ما ندارد. رئیس انجمن آسیبشناسی با اشاره به اینکه آیین چهارشنبه سوری در ذات خود به هیچ عنوان قائل به ایجاد خسارت یا آسیب به دیگران نیست، گفت: صدا و سیما نباید با توصیف منفی در مورد چهارشنبه سوری، این موضوع را داغتر کند».
سرنگونی آخوندهای نامانوس با همه پیوندهای ما ایرانیان، در نگاه این آقایان یا پادوها،خارج از مسائل کسانی است که دور آتش جمع میشوند و فریاد میزنند:
آتش، شعله برکش،شعله، دم فرومکش
یعنی اینکه بگذارید این کارها انجام شود و جانیان و دژخیمان هم هرکاری خواستند آن زیر میزها بکنند اینقدر مته به خشخاش نگذارید و بعد هم تصور میکنند که فاصله طبقاتی پابرهنگان و براندازان با این حرفهای کودکانه و یا کودنوار پر میشود. غافل از آنکه آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت و نسل جوان ایرانزمین، الگویش را دارد و بهخوبی هم میداند پا در چه مسیری گذاشته و چگونه این رژیم ددمنش را سرنگون سازد.
سرسپرده دیگری که اسمش صراط است اینطور اظهار لحیه میکند:
«چهارشنبه سوری، حماقتی انسانی؛ یکی از آیینهای موجود در جامعه ایرانی که خود گواهی بر بیخردی در انجام آن قلمداد میشود و خردمندان جهان، برپاکنندگان آن را بیفرهنگ و بیخرد تلقی میکنند، آیین خرافی و ضدارزشی چهارشنبه سوری است. اگر بخواهیم آن را در چارچوب ملاکهای پیشگفته قرار دهیم، میتوان گفت که نمادی از بیخردی و بیدانشی و گمراهی است؛... این بازی که با آتش و نور میکنیم، نمیتواند تقدس نور و ارزش آتش را نشان دهد. یعنی حتی در قالب زرتشتی نیز آتش و نوری که تقدیس میشود، در برابرش مینشینند و آن را تکریم و احترام میکنند نه آن که بر سرش بپرند و آن را به بازیچه کودکانهیی تبدیل کنند.
البته ممکن است این رفتارها در چهارشنبه سوری را بهعنوان یک سرگرمی دانسته و بگوییم تفریح و سرگرمی که موجب آرامش میشود...».
سوال این است که اگر اینها بازیهای کودکانه هستند، پس شما چرا اینهمه وحشت دارید و اینهمه وقت و انرژی برای مانع ایجاد کردن بر سر این بازی کودکانه میگذارید؟ چرا از یک ماه مانده به این مراسم کودکانه، راست و چپ خط و نشان میکشید و دلنگران وضعیت رژیمتان میشوید؟ شما که مدعی هستید که رژیمتان تثبیت شده پس دیگر نباید با یک سری بازیهای کودکانه در آخر سال با مشکلی روبهرو شود.
جالب اینجاست که برای صحبت حول بازیهای کودکانه! دست به دامان تئوریسینهای مرده هم میشوند.
...مرتضی مطهری که برای ارزشگذاری خدمات فرهنگی ایرانیان به اسلام کتابی قطور نگاشته است، در مقام تجلیل از مقام ایران و ایرانی و پاسداشت فرهنگ ناب و سالم ایرانی، به مخالفت با این سنتهای خرافی و غیرعقلانی میپردازد و در یک نقد تند مینویسد: «چهارشنبه آخر اسفند میشود، بسیاری از خانوادهها (که باید بگوییم: خانوادههای نادان) آتشی و هیزمی روشن میکنند، بعد آدمهای سر و مر و گنده از روی آتش میپرند: ای آتش، زردی من از تو، سرخی تو از من! این چقدر حماقت است».
این یکی هم انگار کشف تاریخی کرده است و میگوید که عمده نفراتی که آسیب میبینند در روز چهارشنبهسوری از دانشآموزان هستند. و این البته تعبیر درستی است چون این قشر از جامعه قبل از همه در میدان حاضرند. دستگیر میشوند، شکنجه میشوند و البته بعضاً سر بهنیست!
به گزارش سایت حکومتی خبر فوری بهنقل از ایسنا، دکتر شاهرخ یوسفزاده در همایش یک روزه «پیشگیری از وقوع و مواجهه با حوادث چهارشنبه آخر سال گفت: «مهمترین جمعیتی که مورد هدف قرار میگیرد دانشآموزان هستند، 68درصد آسیبهایی که سال گذشته در استان گیلان داشتیم مربوط به گروههای دانشآموزی بود».
واقعیت این است که این نوع بیانهای کاملاً متناقض و پریشان ریشه در وحشتی دارد که نظام ولایت بهخصوص بعد از قیام دیماه 96، نسبت به قیامی دیگر دارد. چهارشنبه سوری زمینه آمادهیی برای این خیزش است که قطعاً جوانان در کانونهای شورشی قدر و ارزش آن را میدانند و همه این حرفهای پریشان را به سخره گرفته و درس ماندگاری به رژیم خواهند داد.