در روزنامههای حکومتی امروز سهشنبه 21فروردین زمینهسازی خامنهای برای بستن تلگرام تحت عنوان فتوای شرعی تیتر مشترک شده است. اغلب روزنامهها تیتر« تعرض به امنیت داخلی و حریم داخلی مردم «حرام شرعی»است» را انتخاب کردهاند. حرفهای روحانی در مورد هستهیی هم تیتر مشترک روزنامههای حکومتی است. روزنامههای باند خامنهای قسمتهای دود و دم حرفهای روحانی را برجسته کردهاند و روزنامههای همسو با حسن روحانی تیترهای مذاکره جویان و تعریف از برجام را.
آرمان: برجام، سلاح مخالفان علیه دولت نشود
ابرار: روحانی: برخی فکر میکنند حرکت هستهیی ما کند شده
ایران: روحانی: ناقضیین برجام یک هفتهیی پشیمان می شوند
حمایت: روحانی: پیمانشکنان برجام را پشیمان میکنیم
سیاست روز: روحانی: بعضی فکر میکنند حرکت هستهیی ما کند شده و سانتریفیوژها نمیچرخند و یا کند میچرخند اما چنین نیست. - از چرخ زندگی مردم چه خبر؟ - سکوت رئیس پاستور در برابر سونامی چهار راه استانبول
عصر ایرانیان: روحانی همچنان به برجام مینازد: توافق هستهیی برد – برد!
کیهان: سکوت دولت در روز رکورد شکنی دلار – روحانی: برجام برد – برد بود!
روزنامههای باند روحانی با ابراز نگرانی در مورد چشمانداز برجام بر ضرورت پایبندی به آن تأکید کردهاند:
آرمان: لزوم پایبندی به برجام در هر شرایط
سخنان اخیر رئیسجمهور در دوازدهمین سالروز ملی فناوری هستهیی مبنی بر آمادگی در هر شرایط پاسخی به آمریکاییها و سایر کسانی بود که درصدد برهم زدن برجام هستند
با این حال اجمالا باید گفت برجام وضعیت خوبی ندارد. پیش از این نیز گفته شد بدین علت که ایران بر تمام تعهدات خود پایبند بوده، اما طرف مقابل بدعهدی کرده و به تعهدات خود پایبند نیست، برجام در بدترین وضعیت خود قرار دارد.
معلوم نیست که ترامپ در 22ادیبهشت سال جاری چه تصمیمی خواهد گرفت. از سوی دیگر فارغ از وقوع یا عدم وقع این اتفاق اکنون شاهد اثرات مخرب آمریکا بر برجام و ایران هستیم. البته با انعقاد این توافق ایران به دستاوردهایی نیز رسیده، اما روزبهروز دایره دستاوردهای ایران از مزایای برجام تنگتر میشود. محدودیت دستاوردی ایران از برجام شامل حوزههای مالی و پولی، قراردادهای تجاری با دیگر کشورها و سرمایهگذاری در ایران است که ناشی از شمشیر داموکلسی است که ترامپ بر سر برجام نگه داشته است. حال اینکه صرفاً بگوییم همه پیشبینیهای لازم صورت گرفته فقط نباید در حرف باشد چون اگر پیشبینی میشد اتفاقات این 14ماه رخ نمیداد و اکنون در این شرایط نبودیم.
رئیسجمهور پیش از اینکه بخواهد روی این مسائل بدین شکل صحبت کند باید بهطور شفاف بگوید که در صورت خروج آمریکا از برجام ایران چه خواهد کرد. قدر مطلق اینکه ایران باید در هر شرایطی پایبندی خود به برجام را حفظ کند و حتی در صورت خروج آمریکا از برجام ایران باید بهعنوان یک طرف توافق به امضایی خود پایبند بماند.
در صورت خروج آمریکا از برجام شاید این بهترین گزینه برای ایران باشد
اگر چنانچه ایران در مقابل آمریکا عکسالعمل نشان دهد و پس از این کشور از برجام خارج شود یا اینکه قبل از ایالات متحده از برجام خارج شود، اروپا دچار تزلزل خواهد شد. از این جهت تعامل با 3کشور اروپایی به اضافه چین و روسیه میتواند به ایران برای فشار به آمریکا کمک شایانی بکند، کما اینکه تاکنون نیز چنین بوده است. خروج ایران از برجام هیچ مسالهای را حل نخواهد کرد مگر اینکه بخواهیم بهحالت پیشابرجام بازگردیم. درعینحال نباید شتابزده رفتار کرد و دچار اشتباهات استراتژیک شد که دوباره اجماع جهانی علیه ایران شکل نگیرد. در نتیجه با توجه به شرایط فعلی منطقه و نظام بینالملل خروج از برجام نمیتواند به صلاح منافع ملی ایران باشد.
آرمان: رئیسجمهور دیروز در بزرگداشت روز فناوری هستهیی به تلاش 15ماهه نافرجام ترامپ در خصوص شکستن برجام اشاره کرد و گفت بعضی فکر میکنند حرکت هستهیی ما کند شده، ما برای مشکلات راهحل نداریم در حالی که هرچقدر آن مشکل بزرگ باشد ملت ما از آن بزرگتر است. این اظهارنظر این پرسش را به ذهن متبادر میسازد که آیا سیاست صبر و انتظار ایران در رابطه با برجام رو به پایان است؟ در واقع صحبتهای رئیسجمهور یک اقدام عکسالعملی است به آنچه تا الآن در ارتباط با برجام اتفاق افتاده
شد و هدف اصلیاش هم رفع یک سوءتفاهم برای غرب بود.
اروپاییها هم نوعی سیاست مماشات را در پیش گرفتند و با اینکه بر اجرای برجام تأکید کردند، سعی کردند با بازیکردن در زمین ایالات متحده آمریکا به نوعی تعهدات جدیدی را برای ایران در حوزههای دیگر از جمله موشکی بهوجود بیاورند. تمام این گزارهها به ما میگوید که در روابط بینالملل اعتماد به توافقها، رژیمها، نهادها و اعتماد به مدیریت قدرتهای بزرگ به نوعی سلب شده و در نتیجه ایران اکنون در موقعیتی است که سیاست «صبر و انتظار» را در پیش گرفته و منتظر است تا ببیند در مجموع خروجی برجام برای ایران چه خواهد بود؟
غربیها و بهویژهایالات متحده آمریکا هم نوعی صبر و انتظار را پیشه کردهاند و حتی دارند بر اقدامات خود برای محدودسازی بیشتر ایران میافزایند، با این تصور که ممکن است این محدودیتها بر اوضاع و احوال داخل ایران تاثیر بگذارد. بنابراین یکی از تجدیدنظرهایی که ایران باید بهطور جدی در سیاستهایش صورت دهد، سامان بخشی به اوضاع داخلی است. یعنی آنچه را که از دید غرب علائم و نشانهای از ضعف در داخل ایران تلقی میشود، بلافاصله برطرف کند و این سخن بهمعنی ساماندهی به اقتصاد، امنیت، سیاست و فرهنگ است.
تصور غرب بر این است که نوعی شکاف بین مردم و دولت و همینطور بین مردم و نظام و بین دولت و نظام بهوجود آمده است. یعنی آنها نوعی شکاف سه وجهی را در داخل ایران متصور هستند و باورشان بر این است که با تشدید فشارها این شکافها هم میتواند مضاعف شود. بنابراین ایران نیازمند یک اقدام عاجل است که بتواند به نابسامانیهای داخلی پایان دهد
موقعیتشناسی در سیاست خارجی بسیار حائز اهمیت است. اگر ایران بهگونهیی رفتار کند که دشمن تصور ضعف از ایران داشته باشد، بدون تردید به سمت رفتارهای محدودکنندهتر پیش خواهد رفت. باید در مقابل فشارهایی که دشمن وارد میکند، مقاومتها یا اقدامات نمادینی صورت بگیرد که دشمن را دچار یأس کند
ایران باید به سمت تقویت بنیه نظامی و دفاعی خودش حرکت کند. البته به یاد داشته باشیم که افزایش توانمندی دفاعی به تنهایی کافی نیست. این توانمندی دفاعی یا قدرت سخت باید با قدرت نرمی همراه باشد که این قدرت نرم عبارت است از ایجاد اطمینان در مردم، کاهش فاصله و شکاف مورد اشاره، ارتقای رفاه مردم و در مجموع ارتقای سرمایه اجتماعی. ایران به موازات این اقدامات باید به مکانیزمهایی که برای حل اختلافات در برجام وجود دارد، توسل پیدا کند و ادامه دهد.
بنابراین باید بدون اینکه حساسیتهای خاصی را بهوجود بیاورد به سمت ارتقای توانمندیهای مادی و معنوی خود حرکت کند.
در شرایط فعلی وقت آن رسیده است که نخبگان و تصمیمگیرندگان سیاسی ایران برای ورود به دوره جدیدی از سیاست خارجی خود را آماده کنند. ممکن است این تصمیمات به سمت تعدیل رفتارها پیش برود و یا ممکن است به تجدیدنظر در آنچه تاکنون انجام داده حرکت کند و در حقیقت نوعی سیاست تهاجمیتر را در پیش بگیرد.
در روزنامههای همسو با حسن روحانی با یادآوری قیام مردم در سال 96 نسبت به وضعیت گرانی ارز و بحرانهای اجتماعی هشدار داده شده:
جمهوری اسلامی: یکی با انتقاد از باز بودن دروازههای واردات کشور آدرس طلبکاری از دولت را به مخاطبان میدهد، دیگری میفرماید این دروازهها برای از ما بهتران و آنها که قدرت دور زدن دولت را دارند باز است ولی برای تولید کنندگان و صادرکنندگان با کفایت اما بیتکیه گاه، کاملاً بسته است بهطوریکه حتی نمیتوانند به آن نزدیک شوند. شاهد صادق این آشفته بازار، نیز فرمانده محترم ناجا میباشد که میگوید در مقابله با شبکهها و باندهای مافیایی قاچاق کالا بهدلیل حمایتهای دستهای پنهان، مشکل جدی دارد
در این اوضاع، تولید کنندگان داخلی که از این رانتها و پشتوانههای مرموز محروم هستند چگونه باید کالای ایرانی را رونق دهند؟ مثل همه پدیدههای دیگر درد معلوم و دوا هم مشخص است ولی دریغ از یک جراح و پزشک شجاع و حاذق که ریشههای این غده سرطانی را از بین ببرد. اگر اراده لازم وجود داشت و سیاستهای کلان در حد حرف و شعار و بازی «کی بود کی بود من نبودم». باقی نمیماند،
آیا برای قوای سهگانه کشور و نهادها و سازمانهای دیگر حاکمیت، سودی دارد که هر یک تقصیر را به گردن دیگری بیاندازد و خود را مبرای از خطا بداند؟ یعنی این حضرات متوجه نمیشوند که در مجموع این بازی نسنیجده و غلط، در نهایت عدم کارآمدی نظام را تبلیغ مینماید؟ آیا حوادث سالهای گذشته بهویژه سال قبل، به همه نیاموخته که مردم از جناحها و جريانهای سیاسی، دیگر عبور کردهاند و برای آنها چپ و راست و معتدل و اصلاحطلب و اصول گرا و امثال این برچسبهای کلیشهای سالهای دور، هیچ معنا و مفهوم و ارزشی ندارد و تفاوت و تغییری ایجاد نمیکند؟ چگونه میتوان انتظار داشت در سالی که مافیای ارز و قاچاق با عملکرد خود حتی بزرگترین اقتصاددانها را نیز به وحشت و حیرت انداخته و حاصل آن کاهش 40درصدی قدرت خرید مردم و ورشکستگی تولید کنندگان و شرکتهای مختلف شده است، سخن از اعتماد و حمایت و رضایت مندی گفت؟
آیا بهدنبال سرنگونی دولت به بهانههایی که خودتان در بهوجود آوردن آن شریک هستید، میباشید؟
ابتکار: دولت از دلایل گرانی لجامگسیخته دلار آگاه است، اما بهدلیلی از بازگویی آن خودداری میکند. این دلیل میتواند مصلحتاندیشی، انفعال، ناتوانی یا نیاز به اقدام متقابل در سکوت باشد. در این صورت این سؤال مطرح میشود که آیا سود سکوت درباره وضعیت روز بازار ارز، با هر دلیلی، با هزینههای آن تطابق دارد؟ به نظر میرسد این هزینهها چه در حوزه نگرانی و ناامیدی عمومی، چه طرح ناکارآمدی نظام و دولت و چه طرح موضوعاتی مثل «کودتای ارزی» علیه دولت اصلاً با نتایج قابل انتظار همخوانی ندارند.
طبیعی است که این روند چه از سوی سودجویان به راه افتاده باشد و چه سودجویان بر موج آن سوار شده و تشدیدش کنند، چه توطئه خارجی درباره جنگ اقتصادی علیه نظام به حساب رود، چه حاصل نفت ریختن منتقدان دولت بر آتش جرقههای گرانی دلار به منظور ناکارآمد نشاندادن روحانی و کابینهاش باشد، نتیجهاش در درجه اول افزایش فشار اقتصادی به جامعه از طریق تاثیرگذاری بر نرخهایی چون تورم و رکود است. همین است که جامعه در برابر شرایط موجود این چنین نگران، آشفته، افسرده و حتی خشمگین است. اعتراضهای زمستان ۹۶با سرمنشا اقتصادی نیز شرایط مشابهی داشتند و تحلیل جامعی از آنها از سوی تحلیلگران میسر نشد. حال گرانی دلار با همین شرایط خود میتواند در صورت عدم رسیدگی بهدلیلی برای تکرار همان ناآرامیها هم تبدیل شود. این شفاف نبودن ریشه و دلیل، چنین آثار و نتایجی را حتی خطرناکتر هم میکند، چرا که موضعگیری در قبال آن نتایج هم بدون اطلاع از دلایلش سخت و دشوار خواهد بود...
سکوت مسئولان هر چند در چنین شرایط نادرست بوده و نتایج مطلوبی دارد، اما از موضعگیریهای قاطع و موثری مثل طرح اینکه «انشاالله بازار ارز متعادل میشود» از سوی رئیس بانک مرکزی آن هم با تأخیر فراوان بهتر است. چنین اظهاراتی علاوه بر ایجاد حس تمسخر در جامعه، مردم را ناامیدتر، ناراحتتر و خشمگینتر میکند.
روزنامههای باند ولیفقیه، دولت روحانی و باندهای همسو با او را مسبب بحرانهای اقتصادی – اجتماعی معرفی کرده و آنان را بیکفایت خواندهاند:
کیهان: مردم این روزها حق دارند توضیح مسئولان دولتی درباره علت گران شدن افسارگسیخته ارز را بشنوند اما به شکل اشباع شده، همچنان با آنها درباره کمالات برجام سخن گفته میشود! مردم توقع دارند تدابیر دولت برای مدیریت بازار ارز را ببینند. اما از دولتی که هنوز جمعبندی ندارد که آیا گران شدن ارز به قول آقای نوبخت، «ناگوار، موجب تکدر خاطر و حاصل توطئه رقباست» و باید مهار شود، یا به تعبیر آقایان مسعود نیلی و اکبر ترکان، «اقدام خوبی است و باید گرانتر شود»، چگونه میتوان توقع داشت برای مهار قیمت تدبیر کند؟...
دشمن 6سال است که درگیر جنگ ارزی با ماست و آن را توسعه میدهد. اما این طرف تلقی (یا تلقین) کسانی این بوده که با آمریکا و اروپا پسر خاله شدهایم؛ بنابراین پیش به سوی گسترش بیرویه واردات و پر کردن بازار از انواع اقلام مصرفی (دارای مشابه داخلی) و حتی تجملاتی وارداتی. برخی مدیران، در روزگار تداوم تحریم، به سبک زندگی مصرفیتر و ولنگارانهتر نسبت به منابع ارزی کمیاب و پسانداز و سرمایه گذاری و تولید ملی دامن زدهاند...
این در حالی است که دشمن اولاً دنبال انسداد بیشتر مجاری بازگشت درآمدهای ارزی به کشور برخلاف برجام بود. ثانیا بر خروج بیشتر ارز از کشور اصرار داشت و با شگردهای مختلف و کمک داخلی، برای آن در مقاصدی نظیر دوبی و ترکیه و... برنامهریزی کرد. این اتفاق از جمله از طریق تشویق مسافرتهای بیرویه، تشویق هدایت شده واردات غیر ضرور مصرفی و تجملاتی، و همچنین سازماندهی شبکه جمعآوری و انتقال ارز - با کمک برخی کشورهای مرتجع و شبکه صهیونیستی بهائیت- رقم خورد...
برخی مدیران دولتی، این فرصت دو ساله - و به یک معنا پنج ساله- را به حریف بدطینت دادند، چون از یک توافق تاکتیکی، تلقی شراکت راهبردی داشتند. این رویا ظرف چند ماه بلکه چند هفته اخیر با خاک یکسان شده است...
در مقابل در این طرف، گارد برخی دولتمردان و متولیان وزارتخارجه ما این بود که علیالدوام از چهارچوبها و خطوط قرمز تنازل کنند و شیدایی برای توافقِ هرچه سریعتر را جار بزنند. روزنامهها و سایتهای حامی یا متظاهر به حمایت از دولت، همین شیفتگی را چند برابر به رخ کشیدند و جای افکار عمومی جا زدند...
مجلس در این میان نقشی کاملاً منفعل در حد روابط عمومی دولت ایفا کرده تا جایی که برخلاف نتایج هشدار آمیز 40روز بررسی متن توافق در کمیسیون ویژه، در کمتر از
20دقیقه، آن را تأیید کرد. توافقی پر منفذ، منعقد شد بیآنکه کسی از این طیف سهل اندیش از خود بپرسد اصلاً برای چه سراغ مذاکرات رفتیم و آیا توافق، حداقلها را برای ما تأمین میکند؟
...روحانی در تمام این مدت - تا همین اواخر- به جای پذیرفتن واقعیت، ابتدا منتقدان را با توهین و هتاکی پیاپی نواخت و سپس، روسای سازمان انرژی اتمی و بانک مرکزی را مورد التفات قرار داد که چرا میگویند دبّههای آمریکا نقض برجام است و باعث شده عایدی ما از برجام «تقریبا هیچ» شود؟!...
حالا چه باید کرد؟ آیا ارادهای برای جبران وجود دارد؟ آقای روحانی ۷خرداد ۹۲معتقد بود «مشکل ارز کجاست؟ مشکل در عدم مدیریت و خودشیفتگی است». اولین شرط اثبات جدیت برای اصلاح وضعیت، پذیرش خطا بودن راه طی شده و اِعمال لوازم تغییر مسیر است. وقتی اصرار دارند همچنان مسأله و حاشیه بسازند و مردم را سرگرم دوقطبیهای دروغین کنند، در جدیت برای اصلاح مسیر تردید ایجاد میشود. اگر آقای روحانی اردیبهشت 96 میگفت «صبح پا میشدیم اما نمیدانستیم ارز ساعت یازده چند میشود»، امروز نمیتوانند وضعیت بازار ارز را انکار یا سکوت کنند...
آن روز عمده برنامه هستهیی را تعطیل نکرده بودیم و دلار 3400تومان بود؛ اما حالا، هم برنامه هستهیی متوقف شده و هم ظرف دو ساله پسابرجام، قیمت ارز 60درصد گران شده است...
علاج واقعی چیست؟ شش دانگ و تمام عیار پای این منطق ایستادن که حاضر نیستیم به هر قیمت در توافق بمانیم و آماده به هم زدن بازی دو سر باخت حریف (و انفعال ناشی از آن) هستیم. اگر نه، ماندن و ادامه دادن به بازی نَرمالیزاسیون غرب که به مفهوم خلع قدرت تدریجی است، ما را به شکل تصاعدی، دچار خسارت خواهد کرد...
اینکه آقای روحانی بگوید «میگویند تازه فهمیدیم در برجام کلاه سرمان رفته... برجام باشد یا نباشد، بدون آمریکا یا با آمریکا؛ برای هر شرایطی آمادهایم و برنامه داریم»، دادن آدرس غلط است. برجام بدون آمریکا یعنی چه؟ پس چرا آقای صالحی عضو ارشد تیم مذاکرهکننده میگوید «ما با آمریکا مذاکره میکردیم نه مجموعه 5+1»؟ و اصلاً اگر با اروپا میشد توافق کنند، چرا هزینه مذاکره با آمریکا را پرداختند؟ میبینید که بنیان استدلالهای دولت چه قدر سست است...
این پرسش همواره یک پاسخ مشترک داشته است: ناکارآمدی مدیریتی و ناراضی و شاکی کردن مردم. آنها هر گاه مدیریت اجرایی را در اختیار گرفتهاند، عیار کفایت نداشتهشان آشکار شده است.
کیهان: ادامه سقوط روزانه ارزش پول ملی در سایه سیاستهای لیبرالی
نرخ ارز و طلا در ادامه نوسانات شدید روزهای گذشته، دیروز هم روند بهشدت صعودی خود را ادامه داد
ولی دولت به جای حل ریشهیی مشکل، نیروهای نظامی را برای کنترل اوضاع، به بازار روانه کرد.
روند بازار ارز که کاملاً برخلاف وعدههای ولیالله سیف، رئیسکل بانک مرکزی است، نشان میدهد سیف باید فکر عاجلی برای سیاستهای ارزی و معاونت ارزی این بانک کند. سیداحمد عراقچی، برادرزاده جوان عباس عراقچی- عضو تیم مذاکرهکننده هستهای- بدون کمترین سابقهای در حوزه ارزی بانک مرکزی، سال گذشته جایگزین مرد کهنهکار معاونت ارزی بانک مرکزی یعنی غلامعلی کامیاب شد.
نوبخت، سخنگوی دولت، سرانجام از پرده در آمد و دیروز در حاشیه جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی در پاسخ به پرسشی درباره اقدامات دولت مبنی بر کنترل نوسانات اخیر بازار ارز، به وضعیت موجود واکنش نشان داد و گفت: روند فعلی به هیچوجه مناسب نیست حتی اگر یکی از مشاوران دولت درباره موافقت دولت با افزایش نرخ ارز صحبتی داشته کاملاً نظرات شخصی بوده و وضعیت فعلی باید کنترل شود.
علاوه بر این برخی جریانهای حامی گرانی ارز هم هستند که به توجیه افزایش قیمت در این بازار میپردازند. یکی از این جریانها، مجموعه دنیای اقتصاد است که در سالهای گذشته و بهطور ویژه در ماههای اخیر، به تئوریزه کردن افزایش قیمت در بازارهای ارز، به بهانه واقعی شدن قیمتها پرداخته است.
بهعنوان نمونه، پایگاه خبری «اقتصادنیوز» متعلق به این مجموعه دیروز در گزارشی با عنوان «افزایش نرخ ارز فرصتی مناسب برای خودروسازان داخلی» در وانفسای گرانی ارز، به تجلیل از گرانی ارز پرداخت.
فارس گزارش داد: بررسیها نشان میدهد مسعود نیلی اقتصاددان و دستیار ویژه رئیسجمهور از سال 87-88به دنبال افزایش نرخ ارز بوده و این هدف را از سال 92 تاکنون، در مقام مشاور و دستیار ویژه رئیسجمهور و تئوریسین اقتصادی دولت پیگیری کرده است.
نیلی بهتازگی در یادداشتی نوشته است: وقتی نرخ ارز در خلاف جهت تورم تثبیت میشود، بالاترین و مؤثرترین کمک به تولیدکنندگان خارجی صورت گرفته و بیشترین صدمه به تولیدکنندگان داخلی وارد میشود.فرشاد مؤمنی، اقتصاددان اصلاحطلب، با انتقاد از افزایش نرخ ارز به این نگاه واکنش نشان داده و گفته است: برخی از کارشناسان با بزک اقتصادی، مرتباً خطر در رفتن فنر نرخ ارز را گوشزد میکنند که با توجه به شواهد بسیار مسأله فنر ارزی وابسته به این است که در عرصه سیاستگذاری اقتصادی هیچ مجالی برای انتخاب نداشته باشیم.
جوان: دلار افسارگسیخته تاوان ربا در بانکهاست!
کمکاری دولت در تنظیم بازار، ورود دلالها در بازار ارز، وجود مشکل در جابهجایی ارز و حوالهها، مرض عربستانیها در دبی و مشکل صرافیها همهوهمه از عوامل مشدده افزایش قیمت دلار در بازارهای ارز کشور است.
جوان: دلار افسارگسیخته تاوان ربا در بانکهاست!
علتالعلل آن واقعیتی است تلخ و غیرقابل انکار که متأسفانه در سالهای اخیر بهعنوان سیاست کنترل تورم از آن یاد شده و همواره مورد تأیید برنامهریزان اقتصادی و مشاوران دولت بوده است. دولت بعد از افزایش چندبرابری دلار در سال 92، همواره مهمترین دستاورد خود را بعد از برجام، کنترل نرخ تورم مطرح کرد و تا تشکیل دولت دوازدهم هم بر این موضوع تأکید داشت. از یاد نمیرود سخنان دکتر روحانی که این روزها در هر کانال و گروهی در حال انتشار است و گرانی نرخ ارز را حاصل بیتدبیری و استفادهنکردن از کارشناسان خبره میدانست!
این کارشناسانی که در رکاب دکتر روحانی پا به کار بودند، همواره بر این موضوع تأکید داشتند که برای سرمایهگذاری نیاز به محیطی آرام و امن و با نرخ تورم پایین هستیم. اما این دستاورد و ایده که در ظاهر هم منطقی به نظر میرسید، اکنون نمود خود را در افزایش لحظهای قیمت دلار و افزایش قیمتها در ماههای آتی در سایر کالاها عینیت میبخشد.
سیاست روز: دست ولیالله سیف بهعنوان رئیس کل بانک مرکزی که تا پیش از این تلاش میکرد تا با مصاحبههای خود بازار را هدایت کند؛ نیز برای بازار ارز رو شده است و گوش کسی به حرفهای متناقض وی بدهکار نیست.
البته در کنار سیف؛ سخنگوی دولت نیز که تا پیش از این در گردهمایی دانشجویان و جوانان حزب اعتدال و توسعه، در آذرماه ۹۶اعلام کرده بود" رئیسجمهوری درباره افزایش نرخ ارز بسیار نگران است و آقای روحانی اصلاً و به هیچ عنوان افزایش نرخ ارز را برنمیتابد و از افزایش آن بسیار مکدر است." نیز از جمله کسانی است که میتواند به این سؤال پاسخ دهد اما گویی در شرایطی که بازار ارز تمام وعدهها را به وعید تبدیل کرده، قرار متولیان بر سکوت دستهجمعی است.
تلگرام در روزنامههای حکومتی موضوع مطالب ضد و نقیض شده است:
کیهان: در نشست مشترک کمیسیونهای اقتصادی و امنیت ملی مطرح شد
انتقال به پیامرسانهای داخلی در دستور کار شورای عالی فضای مجازی
دبیر شورای عالی فضای مجازی در نشست مشترک کمیسیونهای اقتصادی و امنیت ملی با اشاره به غارت مدرن در بستر تلگرام گفت: برنامه شورای عالی فضای مجازی برای تقویت شبکههای پیامرسان داخلی، اجرای استراتژی کوچ داوطلبانه از تلگرام است.
علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت گفت: در حال حاضر 5شبکه پیامرسان داخلی توسط وزارت ارتباطات تأیید شده است، پیامرسان تلگرام دارای تهدیدهای اقتصادی است و از ارزهای مجازی برای خرید و فروشهای متداول استفاده میکند که همین میتواند در آینده باعث حوادث تلخی شود...
سیدحسین نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت گفت: جلسه مشترکی با حضور اعضای کمیسیونهای امنیت ملی و سیاست خارجی و اقتصادی پیرامون تهدیدات اقتصادی تلگرام و عملکرد پیامرسانهای داخلی برگزار شد اما در مورد فیلترینگ تلگرام تصمیمی اتخاذ نشد.
وطن امروز: برای آنکه به قیمت دلار فکر نکنید!
یکی از حامیان باسواد حسن روحانی که خوشبختانه یا شوربختانه عنوان «استاد دانشگاه تهران» را هم یدک میکشد، فیلتر نشدن «تلگرام» را یکی از 2دستاورد اصلی دولت حسن روحانی معرفی کرده است. شخص روحانی هم ظاهراً چنین احساسی دارد! لذا در نخستین جلسه دیدار با جمعی از مسئولان دولتی در سال 97راجع به فیلتر تلگرام گفته است: «بنای نظام بر رفع انحصار از فضای پیامرسانها بوده است، نه فیلتر و بستن فضای مجازی. کام مردم را با اینگونه حرفها تلخ نکنید، در فضای بحران بیکاری تیشه به ریشه اشتغال نزنید!» ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی نیز در همان تاریخ، با اشاره به انحصار تلگرام در کشور گفته است: «خروج از این انحصار دستور رئیسجمهور است...
بهتر است اول از انحصار تلگرام شروع کنم که به گفته جناب فیروزآبادی، هیچ پیامرسانی در هیچ کشوری چنین وضعیتی ندارد! سؤال این است که بانیان انحصار تلگرام در کشور چه کسانی بودهاند؟ بهتر است تاریخ را مرور کنیم. اردیبهشتماه93 زمانی که کسی از تلگرام خبر نداشت، دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه به رسانهها گفت: «یکی از دلایل تصویب فیلتر شدن واتساپ از سوی کارگروه، خرید این نرمافزار توسط «زاکر برگ» مدیر آمریکایی ـ صهیونیست سایت فیلترشده فیسبوک است». اعضای کارگروه، پیش از آن، وایبر را هم فیلتر کرده بودند...
از مجموع 12عضو کارگروه مذکور، 7عضو وزیر یا نماینده مستقیم وزرای دولت هستند. امری که باعث میشود بدون رضایت آنها، هیچ مصوبهیی رأی نیاورد! جالبتر اما این است که دولت روحانی و رسانههای حامی آن، همان روزها هم ژست مخالفت با مصوبات خود(!) درباره فیلترینگ را ترک نمیکردند؛ گویا مثلاًًً ترک عادت، موجب خللی در سلامتی آنها شود! همزمان با فیلتر پیامرسانهای رقیب اما موج تبلیغاتی گستردهیی برای تلگرام در فضای مجازی به راه افتاد، امری که باعث شده حالا تلگرام بیش از 80درصد پهنای باند مصرفی اینترنت کشور را به خود اختصاص دهد...
تلگرام، خواسته یا ناخواسته با رانت قابلتوجه دولت حسن روحانی، بهویژه وزارت ارتباطات، به این جایگاه در سطح کشور رسیده است، لذا امروز کسانی که دیروز با اعطای رانت به یک پیامرسان خاص، آن را وارد خصوصیترین جزئیات اطلاعات و زندگی کاربران ایرانی کردهاند، نمیتوانند از رفع انحصار در حوزه پیامرسانها سخن بگویند...
کسانی که دیروز رقبای تلگرام را به نفع آن فیلتر کردند تا حالا برای یک کشور شاخ و شانه بکشد، حالا تلگرام را فیلتر کنند؛ شده محض آبرو و آینده سیاسی خودشان!
سایر عنوانهای روزنامههای حکومتی تابلویی از جدالهای باندی در عرصههای مختلف است:
آفتاب یزد: این شرایط به نفع هیچ کس نیست
آفتاب یزد: تداوم ضد و نقیض گوییها در خصوص تلگرام
ابرار: ذوالنور بهنقل از وزیر اطلاعات: کمتر از 20روز دیگر تلگرام فیلتر خواهد شد
ابرار: دادستان کل کشور: شورای شهر بساط سیاست بازی که راه انداخته چه معنایی دارد؟ شهردار مجدداً استعفایش را تقدیم کند
اقتصاد پویا: نوری همدانی: مکرر میگویند مشکل دلار را حل میکنیم ولی خبری نیست
تجارت: آتش دلار به جان اقتصاد
شرق: نجفی باید برود – دادستان کل: آقای شهردار مجدداً استعفای خود را تقدیم کند – اعضای شورا: نمیدانستیم فشار این قدر جدی است
قانون: فشارهای سیاسی جريانهای خاص سبب شده است تا شهردار تهران با بهانه بیماری از بهشت بگریزد؛ استعفا شد!