همزمان با افزایش سرسامآور آمار جانباختگان کرونا خامنهای جلسهیی با اعضای ستاد کرونا برگزار کرد.
یکی از توصیههای خامنهای به اعضای ستاد کرونا این بود: «لزوم راهاندازی فوری یک عقبه قرارگاهی و عملیاتی برای اجرای تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا و نظارت بر اجرا اولین توصیه رهبر انقلاب بود» (تلویزیون رژیم ۳ آبان۹۹).
پس از توصیه ولیفقیه نظام آخوند حسن روحانی قرارگاهی را تشکیل داد و رحمانی فضلی وزیر کشور را به ریاست آن گذاشت.
سؤال این است مگر کرونا یک موضوع پزشکی نیست، چرا وزیر کشور رحمانی فضلی به ریاست این قرارگاه منصوب شد، مگر کرونا موضوعی امنیتی است؟
برای پاسخ به این سؤالها ضروری است بخشی از اظهارات روحانی در ستاد کرونا مرور شود: «اینجا است که ما یک دستورالعملی برای محله نیاز داریم و بسیج میتواند نقش بسیار ارزشمندی را ایفا کند در محلههای مختلف» (تلویزیون شبکه خبر ۱۰آبان۹۹).
مجددا این سؤال مطرح است چرا پاسدار اشتری و پاسدار باقری در جلسه ستاد کرونا حضور پیدا کردهاند، آیا پاسداران و نیروهای سرکوبگر انتظامی در درمان کرونا یا پیشگیری از آن نقشی دارند یا موضوع دیگری است؟!
جدا از بلوفها و دروغگوییها و قدرتنمایی پوشالی، سخنان پاسدار سلامی موضوع را روشن میکند: «تمام پایگاههای بسیج محلات بهخصوص مساجد بهعنوان پایگاههای اصلی مقاومت کشور ایران تبدیل بشود به یک محیطی برای امداد مردم. یعنی ما به شکل محله محور پایگاهها را فعال میکنیم برای شناسایی همه بیماران و تلاشمان این است خانه به خانه شناسایی را انجام بدهیم» (تلویزیون شبکه خبر۹ آبان۹۹)
گسیل نیروی سرکوبگر بسیج و مراجعه خانه به خانه و اقدام رژیم برای سرکوب مردم در حالی است که بر اساس آمارهای مهندسی شده رژیم، آمار مرگ ومیر ناشی از کرونا به ازای هر میلیون نفر رتبه نخست جهان را به خود اختصاص داده است و جزو ۵کشور اول جهان است، البته کارشناسان حکومتی و حتی کارگزاران رژیم میگویند عدد واقعی تلفات ۴برابر آماری است که اعلام میشود.
بر اساس آمار قطره چکانی رژیم ۱۵درصد از بیماران مبتلا به کرونا که در بیمارستانها بستری میشوند فوت میکنند، در حالی که این عدد در کشورهای دیگر حداکثر ۵درصد است.
در بسیاری از کشورها اقدامات بسیاری برای جلوگیری از گسترش بیماری و جلوگیری از تلفات مردم بهعمل آمده است، اما در حاکمیت آخوندی نه تنها هیچ اقدام جدی در این رابطه بهعمل نیامده، بلکه سیاستهای ضدمردمی آن باعث گسترش بیماری و افزایش آمار مرگ ومیر در میان مردم شده است.
روزنامه جام جم در مقالهیی با عنوان اجماع برای تعطیلی تهران نوشت: «تعطیلی دو هفتهیی تهران مدتها است آماده بررسی شده اما هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. به همین دلیل باید از ستاد ملی مقابله با کرونا پرسید چرا چنین پیشنهاد کارشناسی شدهای را اجرا نمیکنند» (جام جم ۱۱آبان۹۹).
روزنامه وطن امروز نیز در مطلبی نوشت: «سیاست اعمال محدودیت نتوانسته است موج سوم کرونا را محدود کند. با این حال روحانی باز هم دیروز درخواست جامعه پزشکی برای تعطیلی مقطعی کانونهای شیوع کرونا را نادیده گرفت و تنها از افزایش محدودیتها گفت».
وطن امروز در ادامه بهنقل از مینو محرز عضو ستاد کرونا اضافه کرد: «بارها شاهد این بودم که اعضای این ستاد خواهان اعمال محدویتها و تعطیلی تهران بودهاند اما متأسفانه توجهی به آن نمیشود. نظر وزارت بهداشت در مورد تعطیلی دو تا سه هفتهیی تهران مثبت است و دکتر زالی بهعنوان فرمانده ستاد ملی مبارزه با کرونا در پایتخت موافق تعطیلی پایتخت است» (وطن امروز ۱۱آبان۹۸).
بهراستی چرا آخوند روحانی بهنظر کارشناسان ستادی که خودش تشکیل داده گوش نمیدهد و آنرا اجرایی نمیکند، آیا هدفی جز مقابله با کرونا دارد؟، پاسخ این است که آنها هدفی فراتر از مقابله با کرونا دارند و آنها میخواهند با قیام مقابله کنند.
عباس عبدی یکی از مهرههای وابسته به باند روحانی در رابطه با این نوع تصمیمات گفت: «خیلی روشن باید گفت وزارت بهداشت قادر به حل مناسب اپیدمی کرونا نیست چرا؟ به این دلیل ساده که این مسأله دراصل یک پدیده سیاسی و اجتماعی است و وجه بهداشتی و درمانی آن گرچه مهم است ولی فرع به وجوه دیگر است» (سایت انصاف نیوز۳۰مهر۹۹).
آری، کرونا در حاکمیت ولایت فقیه یک مسأله سیاسی و اجتماعی است و خامنهای میخواهد با آن مشکلات امنیتی نظامش را حل کند.
بنابراین خامنهای دروغ میگوید که قرارگاه عملیاتی راهاندازی شده برای مقابله با کرونا است، بلکه قرارگاهی که او تشکیل داده برای مقابله با قیام و خیزش مردم است، چنانچه همان روز اول گفت کرونا میتواند نعمت باشد. !
او میدانست جامعه ایران آماده قیامی سراسری و فراتر از قیام آبانماه ۹۸ است، و پیشبینی کرده بود که بهخصوص در سالگرد قیام آبان۹۸ خطر بروز قیام بسیار زیاد است.
اقداماتی از قبیل بازگشایی مشاغل، بازگشایی مساجد و نمایشهای جمعه، عزاداری محرم، بازگشایی مدارس همه و همه در راستای این اقدام ضدانسانی و ضدمردمی بود.
خامنهای آمار تلفات را چنان مدیریت کرد که در آبان بتواند تحت عنوان قرارگاه عملیاتی با گسیل بسیجیها و پاسداران برای بهاصطلاح مقابله با کرونا جامعه را تحت کنترل خود درآورد و با قیام مقابله کند.
اما واقعیت این است که استراتژی کلان تلفات کرونایی ولیفقیه نظام نمیتواند قیام را خاموش کند و قطعاً قیامآفرینان و کانونهایشورشی بر آن غلبه میکنند و آتش قیام را در سراسر ایران شعلهور میسازند و ریش و ریشه حاکمیت پلید آخوندی را میسوزانند.