728 x 90

بنیاد سعدی یا بنیاد ولی‌فقیه در آلبانی؟

بستن مرکز تروریستی رژیم در آلبانی
بستن مرکز تروریستی رژیم در آلبانی

«شیادی گیسوان بافت یعنی علویست و با قافله حجاز به‌ شهری در آمد که از حج همی‌آیم و قصیده‌ای پیش ملک برد که من گفته‌ام. نعمت بسیارش فرمود و اکرام کرد تا یکی از ندمای حضرت پادشاه که در آن سال از سفر دریا آمده بود گفت من او را عید اضحی در بصره دیدم. معلوم شد که حاجی نیست دیگری گفتا پدرش نصرانی بود در ملطیه پس او شریف چگونه صورت بندد و شعرش را به‌ دیوان انوری دریافتند ملک فرمود تا بزنندش و نفی کنند تا چندین دروغ درهم چرا گفت» - گلستان سعدی ـ حکایت ۳۲

 

استفادهٔ ابزاری از نام سعدی

وقتی در ترکیب عجیب و غریب «بنیاد سعدی» نگاه می‌بندیم، غرابتی شگفت بین دو واژهٔ «بنیاد» و «سعدی» به‌ذهنمان خطور می‌کند. اگر منظور از این کلمه‌ٔ چسبیده به‌ بنیاد، «سعدی»،‌ استاد شیرین‌سخن و نادره در خوشاب زبان فارسی، سعدی شیرازی است، این شخصیت فراایرانی و شهیر که زبان فارسی فصاحت و زیبایی خود را مدیون اوست، هیچ‌گاه با یک من سریشم هم به‌ ریش آخوندهای حاکم بر ایران قابل چسباندن نیست؛ تا چه رسد به‌ این‌که صیت و شهرهٔ عالمگیر او به‌ ابزاری برای گسترش ایدئولوژی ولایت فقیه در اقمار و کشورهای دیگر تبدیل شود. تا همین‌جا آخوندها یک فقره سوء‌استفادهٔ ابزاری از سعدی و فرهنگ ایران به‌عمل آورده و نسبت به‌ شخص سعدی نیز وهنی بزرگ را مرتکب شده‌اند. اگر مرحوم سعدی الآن در قید حیات بود، بی‌گمان از غایت گزیدگی و دل‌گیری سر به‌ بیابان می‌گذاشت و حاضر بود دوباره به‌دست فرنگیان اسیر آید یا در طرابلس به‌ کار گل گمارده شود اما ملعبه دست عوامل حکومتی نشود.

 

رایزنی فرهنگی یا ایجاد جای پا؟

آنچه آخوندها با عناوین مشعشع و فریبندهٔ «رایزنی فرهنگی!»، «همایش ایران شناسی!»، «معرفی اسلام، شیعه و ایران!» درصدد ترویج آن در دیگر کشورها هستند،‌ چیزی جز ایجاد جای پا برای ایدئولوژی ولایت فقیه و سپس سربازگیری برای اعمال تروریستی نیست. بهانهٔ ایجاد جای پا ابتدا تبلیغ آموزش زبان فارسی با نام خوش‌شهرت سعدی است.

در این زمینه یکی از آخوندهای دست‌اندرکار این اقدام به‌نام «سعیدرضا عاملی»، دبیر دبیرخانهٔ شورای عالی انقلاب فرهنگی ارتجاع، در دیداری با رایزنان فرهنگی می‌گوید:

«آمار نشان می‌دهد که حدود ۱۶میلیون نفر در جهان متقاضی آموختن زبان فارسی هستند که برای استفاده از این فرصت ۱۰۰هزار مدرس زبان فارسی نیاز داریم که برای مدیریت و آموزش این جمعیت مهم علاقمند به‌ زبان فارسی برآورد شده است که ۲میلیون یورو نیاز داریم».
او منظور خود را از آموزش زبان فارسی پنهان نمی‌کند و می‌گوید: «اگر زبان و ادبیات فارسی به‌درستی ترویج شود، مفاخر علمی و فرهنگی کشورمان بهتر و بیشتر به‌جهانیان شناسانده خواهند شد و پیوند فرهنگی گسترده‌تری بین جمهوری اسلامی ایران و سایر ملتها شکل می‌گیرد... نگاه کلیشه‌ای و قالبی به‌ فعالیت رایزنان فرهنگی مضر است و باید انعطاف در این زمینه داشته باشیم».(سایت شورای عالی انقلاب فرهنگی رژیم ۱۳مرداد ۹۸)

 

وزارت اطلاعات و پوش‌های مورد نیاز

دستاویز اولیه همان‌طور که گفته شد،‌ آموزش زبان است، بعد تطمیع و شکار نفرات مستعد و دعوت آنها به‌ایران و بردن به‌ وزارت اطلاعات و ساختن مزدور و جاسوس از آنها و در ادامه ایجاد هسته‌های ترور و... باقی ماجرا را همه می‌دانند. برای رسیدن به‌ نتیجه نباید عجله کرد. به‌قول آخوند عاملی باید «انعطاف» به‌خرج داد.

علی فلاحیان در برنامهٔ «خشت خام تلویزیون» حکومتی در تیر ۹۶ گفت: «وزارت اطلاعات در همه جای دنیا همین است، البته الآن هم شاید کمرنگ‌تر شده باشد. وزارت اطلاعات برای جمع‌آوری اطلاعات چه در داخل و چه در خارج به‌ پوشش نیاز دارد مثلا ما که یک مأمور اطلاعاتی نمی‌فرستیم برود آلمان، روسیه یا آمریکا و بگوید من از وزارت اطلاعات هستم. اطلاعات‌تان را به‌ بنده بدهید! در پوشش کار بازرگانی یا پوشش خبرنگاری، این کار را انجام می‌دهد. خبرنگار‌ها خیلی‌هایشان عوامل اطلاعات هستند، خبرنگاری که درآمدی ندارد، (خنده) شوخی می‌کنم».

 

از رایزنی فرهنگی تا بمب‌گذاری

نگاهی کلی به‌بمب‌گذاریهای خبر در عربستان،‌ آمیا در آرژانتین، توطئهٔ ترور سفیر عربستان، بمب‌گذاری در بانکوک در سال ۲۰۱۲ و در همان سال در دهلی نو، اقدام تروریستی در بحرین در سال ۲۰۱۵، انتقال ۱۰۰کیلوگرم مواد انفجاری به‌ کنیا در سال ۲۰۱۲، ترور در رستوران میکونوس، ترور اعضا و وابستگان مقاومت ایران در کشورهای مختلف جهان، دخالت‌های تروریستی در عراق، سوریه، یمن و لبنان، همکاری با القاعده، مزدور پروری در کشورهای عربی و... تنها بخش بارز و لورفتهٔ نیروی قدس هستند. تمامی این اقدامات با پوش رایزنی فرهنگی آغاز شده‌اند و شروع کارشان با لبخند‌های ریاکارانه، پول‌پاشی و زبان‌بازی آخوندی و معرفی و تبلیغ جذابیت‌های شعر و زبان فارسی و شناساندن سعدی و فرهنگ ایران به‌ دیگر ملتها بوده است!

اشتهای سیری‌ناپذیر اژدهای عمامه‌دار به‌ اسلام و شیعه و حضرت زینب و امام حسین بسنده نکرده و حتی از سعدی و فردوسی و خیام نیز نمی‌گذرد.

 

تلاش برای ایجاد جای پا و بلعیدن آلبانی

در راستای «تعامل با جهان!» [بخوانید نفوذ در کشورها]، رژیم آخوندی برای آلبانی که یک کشور کوچک اروپایی با ۴میلیون جمعیت است، از همان ابتدا کیسه‌های گشاد دوخته و اقدام به‌ ایجاد بنیادی به‌نام سعدی در آن کرده بود.

در تاریخ ۸فروردین ۹۸ خبرنگار تسنیم با احمد حسینی الست، رایزن فرهنگی نظام در آلبانی، گفتگویی انجام داده که قابل‌ توجه است. او از حسینی سؤال می‌کند:

«- چه ظرفیت‌هایی از فرهنگ ایرانی می‌تواند در آلبانی فعال شود؟

- تقریباً ۹ماهی است که با عنوان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلبانی به‌ این کشور سفر کرده‌ام. در آنجا اصل و اساس کار فعالیت ‌های فرهنگی و هنری است. چه در بعد آکادمیک و چه در بعد هنری اعم از سینما و فیلم و تئاتر و موسیقی و چه در بخش مردمی از بعد ارتباطی و سنت ‌ها و مراسم است.

بخشی از کار این است و البته پایه و اساس آن نیز هست. یک بخش دیگر از کار، همراهی با طریقت‌ها است. با رهبران طریقت‌ها ارتباط داریم.

در آلبانی قرارداد فرهنگی بین دو کشور نداریم. آلبانی در تهران سفارت ندارد لذا روابط یک‌جانبه است. دوجانبه نیست. البته خیلی تلاش می‌کنیم در حوزه فرهنگ قرارداد فرهنگی امضا شود و بتوانیم حضور رسمی داشته باشیم چرا که الآن در آنجا تحت عنوان بنیاد سعدی شیرازی فعالیت می‌کنیم، منتهی هم مقامات می‌دانند و هم رسماً اعلام می‌شود که کارمان رایزنی فرهنگی است. سال‌ها این بنیاد سعدی شیرازی بوده است، جا افتاده و جایگاه خاصی در بین مردم آلبانی دارد؛ به‌همین خاطر آن قالب را هم حفظ کردیم».

البته کار اصلی سفارت و به‌تبع آن بنیاد موسوم به‌سعدی، پس از استقرار مجاهدین در آلبانی فرق کرد و از یک دخالت رایج تروریستی برای نفوذ و بلعیدن آلبانی، تبدیل به‌ جذب و سازماندهی بریدگان از مبارزه انقلابی، جاسوسی برای کسب اطلاعات اپوزیسیون و طراحی عملیات خرابکارانه علیه آنان شد. این اولویت، سفارت آخوندی در ‌آلبانی را به‌سطح یکی از سفارتخانه‌های مورد توجه ارتقا داد.

 

کور کردن جاپای آخوندها

حال پس از سالیان تق رایزنی فرهنگی آخوندها درآمد و معلوم شد که ایران شناسی و تب و قولنج زبان فارسی و دخیل بستن به‌سعدی شیراز فقط یک پوش برای نیروی تروریستی قدس و وزارت بدنام آخوندی است.

به قول سعدی شیراز در حکایت ۳۲گلستان، باب سیرت پادشاهان،‌ شیاد گیسو بافته‌ای که تظاهر می‌کرد شیعه و علوی است، شعر را بهانه قرار داده و قصیده‌ای را به‌هم بسته بود تا ملک را بفریبد، معلوم شد که نه حاجی است،‌ نه شیعه و نه شاعر و آن قصیده را از دیوان انوری ربوده است. این بهترین حکایت حال نظام آخوندی و شاعرنمایان و متظاهران به‌ دوستداری زبان فارسی برای مقاصد تروریستی است.

دولت آلبانی در ۱۵ژانویه ۲۰۲۰ با اخراج دو دیپلمات تروریست، اعلام کرد که آنها فعالیت‌های غیر دیپلماتیکی انجام می‌دادند که مغایر با اصول کنوانسیون وین مربوط به‌ روابط دپیلماتیک بود. به‌دنبال آن در ۲۳ژانویه وزارت آموزش و پرورش، ورزش و جوانان آلبانی،‌ بنیاد سعدی را نیز تعطیل کرد. این تصمیم که در ۱۸ژانویه گرفته شده بود، بی‌درنگ به‌اجرا گذاشته شد.

این اقدام شجاعانه و تحسین‌برانگیز بی‌تردید توطئه‌های تروریستی رژیم ولایت فقیه را عقیم خواهد گذاشت و انزوای آن را در جهان بیش‌از‌پیش تشدید خواهد کرد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/26314713-f39f-4f59-aac1-8fceba5d1e3e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات