728 x 90

کشتار خاموش مردم با توفان ریزگردها

طوفان ریزگردها بلای جان مردم
طوفان ریزگردها بلای جان مردم

آلودگی هوای شهرها از دیگر فجایعی است که محصول مستقیم تخریب محیط‌زیست ایران در نظام عمامه‌داران است. مرگی منحوس و شناور در بالای سر شهرها و استانهای ایران که به‌گونه‌یی تدریجی و خاموش تلفات می‌گیرد و صدای قربانیان آن در جایی نمی‌پیچد. مرگی که مردم ایران به‌خصوص در استانهای غربی و جنوبی ایران، بیشتر از هر گاه، سایهٔ شوم آن را در زندگی خود احساس می‌کنند. واقعیت این است که نظام قتل‌عام اینک علاوه بر هیولای گرسنگی و کرونا، توفان ریزگردها را نیز به جان مردم انداخته است تا از قِبل مرگ و میر شهروندان ایرانی، سلطهٔ ننگین خود را تداوم بخشد.

 

بر اساس گزارشهای هواشناسی، در روز ۲۷اردیبهشت ۱۴۰۱ گرد و غبار در استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان، بوشهر و غرب استان فارس شدت بیشتری یافت. شاخص کیفیت هوا، برخی شهرهای غرب ایران را در وضعیت خطرناک قرار داد تا جایی که به‌دلیل کاهش شعاع دید افقی، تردد در جاده‌ها آسیب‌پذیر ارزیابی شده است.

 

ابر متراکم و چرکین غبار در همین روز ۸استان ایران از جمله تهران را به تعطیلی کشاند.

فقط در اهواز، به‌دلیل هجوم ریزگردها، طی یک شبانه‌روز ۶۵۳بیمار دارای علائم تنفسی به بیمارستان مراجعه کرده‌اند.

گزارش شرکت کنترل کیفیت هوا حاکی است که شاخص آلودگی هوای تهران نیز روی عدد۴۴۱ یعنی وضعیت خطرناک قرار دارد. طبق برآوردهای جهانی، تهران در حال حاضر آلوده‌ترین شهر جهان است.

 

ریزگردها، علامت نابودی محیط‌زیست ایران

پدیدهٔ ریزگردها همان‌طور که اشاره شد، یکی دیگر از آثار فاجعه‌بار حاکمیت فقیهان ریایی بر سرزمین ما ایران است. نظام ایران‌خوار دینی، در مواجهه با این فاجعهٔ زیست‌محیطی، همیشه تقصیر را به گردن عوامل بیرونی و کشورهای همسایه می‌اندازد تا دست‌های خونی خود در مرگ جغرافیایی ایران را کتمان کند.

مناطق متعددی در ایران وجود دارند که قادر به تولید توفانهای عظیم گرد و خاک هستند. تالاب‌های خشک‌شدهٔ هورالعظیم و هورالهویزه یکی از مهم‌ترین کانون‌های تولید ریزگرد هستند. دلتای آبادان و تپه‌های ماسه‌یی آن نیز یکی از نواحی تولید ریزگرد است. سدسازیهای بی‌رویه، جنگل‌زدایی، بیابان‌زایی و نیز نابودی فضای سبز داخل و حومهٔ شهرها، هدر دادن منابع آبی از دیگر عواملی هستند که توفان ریزگردها را موجب می‌شوند. بسیاری از این عوامل از آثار غارتگری آخوندها و دستبرد آنها به طبیعت بکر ایران است.

 

تأثیرات بیولوژیک ریزگردها بر سلامت شهروندان

طبق برآوردهای علمی نزدیک به ۴۰درصد ریزگردها، ۱ تا ۲میکرون (یک‌هزارم گرم) ضخامت دارند. یک فرد می‌تواند در یک فعالیت ۱۰ساعته، روزانه ۶ و ۶دهم گرم ریزگرد را وارد ریه‌های خود کند. این میزان ریزگرد به‌راحتی می‌تواند بیماریهایی مانند سینوزیت، آسم، برونشیت، آلرژی و انسداد مزمن ریه را باعث شود. علاوه بر آن ریزگردها می‌توانند سیستم دفاعی بدن را نیز مختل نمایند. در مورد افراد مسن و کودکان وضعیت به‌مراتب حادتر است. ذرات کوچک‌تر از ۱۰میکرون ریزگردها می‌توانند خطر مرگ تنفسی را در کودکان زیر یک سال بالا ببرند.

ریزگردها فقط شامل گرد و غبار یا اجزای سازندهٔ پوستهٔ زمین و فلزاتی مانند جیوه، سرب، روی، نیکل، کادمیوم یا کانی‌های سنگی کوارتز، کلسیت و فلدسپار نیستند. در هر گرم از خاک بیابان ۱۰میلیون باکتری زندگی می‌کنند. علاوه بر آن در خاک موادی مانند میکروارگانیسم‌ها، قارچ‌ها، سلول‌های مردهٔ پوست، تکه‌های حشرات و گیاهان نیز وجود دارند. برخی باکتریها مانند «اسپور» در برابر تابش‌های ماورا بنفش نیز دوام آورده و همراه با گردهٔ گلها به مجاری تنفسی انسان‌ها هجوم می‌آورند. عوارض کوتاه مدت آن سرفه، جوش‌های پوستی، خس خس سینه، سردرد و تهوع و انسداد بینی است ولی این همهٔ عواض بیولوژیکی ریزگردها نیست.

 

بیماریهای قارچی و باکتریایی، ورم ملتحمه و آماس چشم، افسردگی و گیجی، سنگ سازی و تصلب رگ‌های خونی کلیه‌ها، تخریب DNA در سلول‌های پوستی و ریوی و به‌دنبال آن ابتلا به سرطان را از دیگر آثار بیولوژیکی وزش ریزگردها برشمرده‌اند.

مطابق گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال۲۰۱۹، به‌طور میانگین حدود ۵۴درصد از مرگ‌های زودرس مربوط به آلودگی هوا در فضای باز به‌دلیل بیماری ایست قلبی و سکته مغزی است. ۷درصد از مرگ و میر ناشی از سرطان ریه است. در حالی که ۱۹درصد از مرگ و میر به‌علت بیماری مزمن انسدادی ریوی است (انتخاب. ۱۷اردیبهشت ۱۴۰۱).

 

علاج توفان ریزگردها

کارشناسان حکومتی اذعان می‌کنند که مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا کمتر از کرونا نیست:

«آسیبها و خطرات بحران آلودگی هوا را نمی‌توان کمتر از پاندمی کرونا دانست، زیرا شاید کرونا خیلی زودتر از آنچه فکر می‌کنیم، برود، اما هوای آلوده همیشه ما را آزار می‌دهد... بر اساس گزارش بانک جهانی در سال۲۰۱۶، کل هزینه آسایش از دست رفته در کشور ایران به‌علت آلودگی ذرات معلق PM ۲.۵ در سال۱۹۹۰برابر با ۱۳۹۴۰میلیون دلار که ۲.۴۴درصد از تولید ناخالص ملی کشور ایران است و در سال۲۰۱۳ کل هزینه آسایش از دست رفته در ایران به‌علت آلودگی ذرات معلق معادل ۳۰میلیارد دلار که ۲.۴۸ درصد از تولید ناخالص ملی کشور ایران است».

سؤال این است این رقم اگر در راه آسایش مردم ایران و در امان ماندن آنها از توفان ریزگردها هزینه نشده، به کجا رفته و در چه مسیری هزینه می‌شود؟

مگر نباید اولویت یک دولت تأمین یک زندگی سالم و آبرومندانه برای شهروندانش باشد. ثروتهای ملی ایران به کدام جیب‌های ناپاک سرازیر می‌شود؟

چرا سردمداران این حکومت در برابر فجایعی مانند ریزگرد سکوت می‌کنند یا مردم را به دعا برای نزول باران احاله می‌دهند ولی در همین روزها در فراکشیدن نیروی سرکوبگر انتظامی و تبدیل آن به یک فرماندهی سر از پا نمی‌شناسند. سانتریفوژ جدید نصب می‌کنند و در تاجیکستان کارخانهٔ تولید پهپاد می‌سازند.

این‌ها سؤال‌هایی هستند که یک پاسخ بیشتر ندارند: سرنگونی، سرنگونی سرنگونی

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2c8c29e4-9566-43fe-b618-a1dbb0e4a4a8"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات