روز چهارشنبه (۹مهر) روحانی طی سخنانی در جلسهٔ هیأت دولت، بار دیگر تلاش کرد ضمن دروغها و آماربافیهای مسخرهیی که موزیک متن حرفهای اوست، با نسبت دادن بحرانها و فضیحتهای رژیم بهبیرون و دشمن خارجی، وضعیت را رفع و رجوع کند.
روحانی در همین رابطه با شکوه و شکایت از باند رقیب که او را مسبب وضعیت انفجاری کنونی قلمداد میکند، باز آه و ناله کرد که وضعیت الآن را با شرایط تحریم نباید مقایسه کرد. ما قبلاً تحریم بودیم، اما الآن «در شرایط جنگ هستیم... جنگ اقتصادی از سال۹۷ شروع شده، این را ما آدرس اشتباه ندهیم تاریخ اشتباه ندهیم، تحریف نکنیم».
روحانی بهاین ترتیب ناخواسته یک شهادت علیه خود داد که تا قبل از سال۹۷ که جنگ اقتصادی نبوده، در واقع تحریم چندانی هم در کار نبوده، چرا که بهقول خودش روزی یک میلیون بشکه نفت میفروخته و علاوه بر این در آن مقطع دولت اوباما ۱۵۰میلیارد دلار داراییهای مردم ایران را بهجیب رژیم ریخت و یک میلیارد و ۸۰۰میلیون دلار پول نقد را هم بار هواپیما کرد و در فرودگاه تهران تقدیم آخوندها داد از آن همه پول بادآورده چه چیزی نصیب مردم ایران شد؟ هیچ!
آخوند روحانی همچنین اشارهیی هم بهشدت جنگ جاری باندی در رژیم کرد و گفت: «از نقشه کشیدن علیه همدیگر... فاصله بگیرید».
سیلی مجدد مجلس بر چهرهٔ روحانی
روحانی پاسخ خود را بلافاصله از مجلس ارتجاع دریافت کرد و تعدادی از نمایندگان باند رقیب در جلسهٔ علنی مجلس باز هم داد و فریاد کردند که چرا هیأترئیسه جلو استیضاح روحانی و سایر وزیران را گرفته است؟! و یکی از آنها با بهرخ کشیدن قیمت برخی اقلام غذایی، از روحانی که بار دیگر آدرس آمریکا را داده بود، پرسید: «آیا اینها هم تقصیر آمریکاست؟!».
بیان این حرف که مشابه آن را طی روزهای اخیر در روزنامههای باند ولیفقیه نیز میتوان دید، پدیدهٔ قابل تأملی است؛ چرا که تاکنون این باند خامنهای و مشخصاً خود او بود که همهٔ مسائل و مشکلات را ناشی از دشمنی آمریکا با نظام قلمداد میکرد، اما ظاهراً اکنون کوبیدن بهدهان روحانی بر کوبیدن بر دهان استکبار تقدم پیدا کرده است. اما بهطور جدی علت آن است که روحانی بایستی بز بلاگردان نظام ولایت و شخص خامنهای شود. اظهارات یک نمایندهٔ باند خامنهای در روز قبل (۸مهر) مبنی بر اینکه مردم علناً و در کوچه و خیابان میگویند «خدا لعنت کند روحانی را!» تلاش برای سرپوش گذاشتن بر این واقعیت است که مردم تمامیت نظام و بهخصوص خمینی دجال و خامنهای پلید را لعن و نفرین میکنند؛ چرا که میدانند روحانی صرفاً آلت فعلی در دست خامنهای است. کمااینکه در تظاهراتها و قیامها، شعار محوری، «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر اصل ولایتفقیه» است و روحانی کمتر مورد اعتنا قرار میگیرد.
تلاش شکستخورده از دو سو برای کتمان واقعیت
اما واقعیت این است که نه روحانی که آدرس کاخسفید را میدهد و نه باند خامنهای که آدرس روحانی را بهعنوان ریشهٔ مسائل رژیم میدهند، هیچیک قادر نیست واقعیتی را که این روزها بر سر زبان مردم است و در خیزشها و تجمعات اعتراضی بروز پیدا میکند، بپوشاند. کما اینکه روزنامهٔ حکومتی ابتکار (۷مهر) نیز خاطرنشان میکند: «نمیتوان از یکسو پیاپی از مقاومت و پیروزی گفت و از سوی دیگر فشارها و سختیها را بهمیان کشید و مقصر را در واشنگتن معرفی کرد. سوءمدیریتها، تصمیمهای اشتباه و فسادها در سالهای گذشته از چشم مردم دور نیستند و نمیتوان نقش تمام آنها را نادیده گرفت و انگشت اشاره را تنها بهسوی آمریکا گرفت».
یک قلم بایستی بهفاجعهٔ کرونا و سیاست جنایتکارانهٔ رژیم در روانه کردن عمدی مردم بهقربانگاه کرونا و انبوه قربانیان آن اشاره کرد و پرسید آیا این هم تقصیر آمریکاست؟ آیا این آمریکا بود که بر انجام آیینهای عزاداری محرم با «شکوه همیشگی» بهرغم همهٔ هشدارها و اعلام خطرهای پزشکان و متخصصان اصرار کرد؟ آیا این آمریکا یا تحریمهای آمریکا بود که مدارس را حتی دو هفته پیش از موعد معمول بازگشایی کرد و بچههای مردم و معلمان را بهکام مرگ فرستاد؟ نه! مردم ایران دشمن اصلی خود را بهخوبی شناختهاند و این شناخت را در هر خیزش و قیام فریاد کردهاند که: «دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست!».