قانون ننگین تحمیل حجاب اجباری که در آستانهٔ ابلاغ و اجرا به موضوع جنگوجدال باندها و سرکردگان رژیم بحرانزده آخوندها تبدیل شده، خشم و انزجار عمومی را علیه تمامیت این رژیم برانگیخته است.
روز ۱۰آذر خانم مریم رجوی اعلام کرد: «قانون زنستیز ”عفاف و حجاب“ رژیم مجرمانه و ضدانسانی است و قویاً محکوم است. خامنهای با این قانون سرکوبگرانه و بهکار گرفتن نیروهای سرکوبگر اعم از نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات و اطلاعات پاسداران، میخواهد جامعه و بهویژه زنان را که پیشتاز مبارزه با فاشیسم دینی هستند، بهبند بکشد. اما نه اعدامهای روزانه و نه قوانین زنستیزانه دردی از این رژیم دوا نمیکند. . بار دیگر تکرار میکنم: ”نه به حجاب اجباری، نه به دین اجباری و نه به حکومت اجباری“ این عزم جزم تمام مردم ایران برای سرنگونی حاکمیت آخوندی است».
آری، صورت مسأله بحران اجتماعی و سیاسی موجود بر سر قانون ضدانسانی آخوندها که در زیر کلمات «عفاف» و «حجاب» پنهان شده، در سه عبارت کوتاه «نه به حجاب اجباری، نه به دین اجباری و نه به حکومت اجباری»، بهروشنی نمایان است.
واقعیت این است که خمینی ملعون و خامنهای ضحاک مطلقاً نه درد عفاف و حجاب دارند و نه درد دین و اسلام. آنها فقط یک درد و یک دغدغه دارند و آن هم حفظ حکومت اجباریشان به هر قیمت است. این درد را خمینی ملعون با عبارت «حفظ نظام اوجب واجبات است» فرموله کرده است. خمینی در حکم مکتوبش برای قتلعام و نسل کشی همه مجاهدین سرموضع به همین فرمول عمل کرد، ولی حتی منتظری قائممقام ده ساله خودش هم آن را «بزرگترین جنایت» توصیف کرد.
دغدغه حفظ حکومت اجباری را در اظهارات کنونی سردمداران رژیم راجع به قانون حجاب اجباری هم بهوضوح میتوان دریافت.
آخوند اژهای سردژخیم قضاییهٔ جلادان روز ۱۲آذر در مجلس ارتجاع اجرای قانون حجاب اجباری را با مسأله امنیت نظام گره زد و گفت: «قانونی که وضع شده باید ابلاغ بشود باید اجرا بشود... مسأله امنیت را مهم بشماریم». در همین جلسه پاسدار قالیباف هم ضمن توصیف این قانون بهعنوان مسأله هویتی نظام، بر ابلاغ و اجرای آن تأکید کرد.
آری، قانون موسوم به «عفاف وحجاب»، دقیقاً «یک موضوع امنیتی» برای این رژیم است و هیچ ربطی به «شرع» و «قانون» ندارد! برای آخوندهای خمینیصفت مفاهیمی چون عفاف و حجاب و دین و اسلام فقط ابزاری برای تحمیل حکومت اجباری است؛ همان واقعیتی که جامعه به ستوه آمده عمیقاً به آن پی برده و آنرا در خیزشها و حرکتهای اعتراضی خود با شعارهای «اسلامو پله کردن، مردمو ذله کردن» و «حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون» فریاد میزنند.
راستی چه کسی نمیداند که شمار زنان مسلمان و محجبه و مجاهدی که در این نظام شکنجه و اعدام شدهاند به دهها هزار میرسد؛ جنایتی که در هیچ کجای تاریخ اسلام سابقه ندارد. و چه کسی نمیداند که خمینی ملعون، فرمان شکنجه و تجاوز و تیرباران دختران مسلمان را برای حفظ حکومت اجباری صادر کرده است.
در همینجاست که پردهٔ فریب و ریا از چهرهٔ پزشکیان و همه آنها یی که شریک جرم و جنایتهای حکومتی برای حفظ حکومت اجباری بوده و ورد زبانشان مدح و ثنای خمینی و خامنهای و کارشان پیشبرد سیاستهای ضدایرانی ولایت فقیه است، کنارمیرود.
مردم ایران فریب این ریاکاران را نمیخوردند و بهخوبی میدانند که قیل و قال موافقان و اصلاحگران این یا آن ماده قانون سراپا ننگین حجاب اجباری، چیزی نیست جز بهدست و پا افتادن حاکمان عمامهدار و بیعمامه برای حفظ حکومت اجباری و هراسشان از فوران خشم مردم.
این که در ولایت خامنهای سرکردگان رژیم در مهلکه بحرانهای درونی و بیرونی سراسیمه شدهاند و بر سر نحوهٔ تحمیل «حجاب اجباری» در کشاکشند، نشاندهنده این واقعیت است که در جبهه خلق، زمان زمان برخاستن و قیام برای برانداختن «حکومت اجباری» است.