در ساعتهای اولیه شروع برنامه همیاری با سیمای آزادی این سیمای نویدبخش و بشارتدهنده آزادی مردم ایران، شاهد تماسهای زیادی از سوی هموطنان عزیزمان بودیم که هر کدام با سخنان بسیار انگیزاننده و زیبا در وصف سیمای آزادی کمکهایشان را اعلام کردند و آرزوهایشان برای آزادی وطن از چنگال اهریمنی رژیم را با کلمات و جملات بسیار زیبا و تاثیرگذار بیان کردند.
از میان تماسها و این صداها؛ اما یک صدا، یک گل سرخی بود که از درون شب تار حاکمیت ضدبشری آخوندی سبز شد و شکفت و گل داد و مژده داد.
صدای مادر فاطمه عزیز، این شیرزن ایرانی، نماد عزم و اراده و فداکاری خلقی مشتاق و نیازمند آزادی بود که برای پربار کردن همیاری با سیمای آزادی و همسبتگی ملی، شوق تحقق آزادی را بهرغم همه تشبثات رژیم سرکوبگر ایران به نمایش گذاشت.
اقدام این مادر قهرمان که با فروش خانه خود در مرکز شهر و اسبابکشی به یک خانه در حومه شهر، ۱۵۰میلیون باقیمانده از پول فروش خانه خود را تقدیم سیمای آزادی کرد، مشعلی فروزان به سوی تحقق آزادی و میتوان و باید شد و عزم جزم و اراده خلقی تحت ستم را به نمایش گذاشت که با فرزاندان مجاهدش اراده کرده به هر قیمت آزادی را محقق کند و وطن اشغال شده را از شغالان عمامه بهسر بازستاند.
نمونههایی مانند مادر فاطمه و یا اعضای کانونهای قهرمان شورشی در داخل میهن که بهرغم مشکلات زیاد و با پذیرش همه خطرات، از این مقاومت حمایت مالی میکنند، قدرت این مقاومت و سرمایه و دارایی اخص آن را نشان میدهد و بهمثابه شلیک گلولههایی آتشین به قلب دشمن ضدبشری است و لحظه به لحظه سرنگونی رژیم را نزدیک و نزدیکتر میکند.
برای یک مقاومت چه افتخار و سربلندی و سرمایهای بالاتر از اینکه چنین مادران و حامیان و هوادارانی داشته باشد و چه افتخاری بالاتر از اینکه دست خود را جلوی آنها دراز کرده و میکند ولی در مقابل ننگ دست دراز کردن جلوی بیگانه را نمیپذیرد.
این است مرام مجاهدین برای پیمودن و باز کردن مسیر عزت و شرف خلق و بشارتدهنده آزادی و دموکراسی برای مردم قهرمان ایرانزمین که نشان دادهاند هیچ چیز جلودارشان نیست. به همین خاطر است که دشمن ضدبشری باید بترسد و به خود بلرزد...