در روزنامههای حکومتی روز دوشنبه چهارم دی غوغای شنود در نظام آخوندی بالا گرفته است. و اغلب روزنامهها اظهارات اژهای را که توپ شنود را در زمین دولت روحانی انداخته است انعکاس دادهاند:
اقتصاد پویا: اژه ای: عمده درخواستهای شنود از طرف دولت است
عصر ایرانیان: سخنگوی قوه قضاییه در واکنش به اظهارات روحانی اعلام کرد که بیشترین درخواست شنود از جانب دولت بوده است. «دولت» شنود میخواهد
وطن امروز: سخنگوی قوه قضاییه؛ بخش عمدهای از درخواستهای شنود توسط خود دولت یعنی وزارت اطلاعات انجام میشود- دولت رتبه یک شنود
بودجه 97و پیامدهای آن بیشترین عنوان را به خود اختصاص داده است که به برخی از آنها نگاه میکنیم:
آفتاب یزد: دومینوی گرانی؟
آفتاب یزد: تخم مرغ از مرغ گرانتر شد!
اقتصاد پویا: اژه ای: عمده درخواستهای شنود از طرف دولت است
عصر ایرانیان: سخنگوی قوه قضاییه در واکنش به اظهارات روحانی اعلام کرد که بیشترین درخواست شنود از جانب دولت بوده است. «دولت» شنود میخواهد
وطن امروز: سخنگوی قوه قضاییه؛ بخش عمدهای از درخواستهای شنود توسط خود دولت یعنی وزارت اطلاعات انجام میشود- دولت رتبه یک شنود
بودجه 97و پیامدهای آن بیشترین عنوان را به خود اختصاص داده است که به برخی از آنها نگاه میکنیم:
آفتاب یزد: دومینوی گرانی؟
آفتاب یزد: تخم مرغ از مرغ گرانتر شد!
ابرار اقتصادی: پیشبینی کسری 160هزار تومانی بودجه 97
ابرار اقتصادی: تأمین 20درصد منابع بودجه سال 97از آینده فروشی!
اقتصاد پویا: آلبرت بغزیان: گرانیها با چراغ سبز مسولان اتفاق افتاده
اعتماد:با تصویب هیأت وزیران دولت مجوز افزایش قیمت حاملهای انرژی را صادر کرد
ایران: بودجه سال آینده طرح تحول سلامت اشکال دارد
جوان: تأمین 20درصد بودجه 97از آینده فروشی با اوراق بدهی
کیهان: تکرار تورم 49درصدی دهه 70، نتیجه طفره دولت از مسولیت
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع بر چپاولگری و ناکارآمدی دولت در نظام بودجه تأکید کردهاند:
کیهان: یک اقتصاددان: دولت به جای معماری، اقتصاد را نقاشی کرده است!
یک تحلیلگر مسائل اقتصادی اظهار کرد: نباید با عنوان یک مقام دولتی با نقاشی کردن، تصویر مورد نظر خودمان را به مردم ارائه دهیم. در این دولت بیشتر به تلاش برای نقاشی از اقتصاد کشور در اذهان مردم پرداخته شد و کاری به طراحی و معماری در حوزه اقتصاد نداشتند... اشتغال در کشور کاهش یافته و این مسأله قدرت خرید مردم را نیز تحت تاثیر قرار داده است. درآمد ملی کشور در درون اقتصاد افزایش قابل ملاحظهای نیافته و بیشتر بخش نفتی آن افزایش یافته است.
بدهی دولت به بانک مرکزی و بانکهای دیگر افزایش یافته است. مانده بدهی دولت به بانکها از مانده بدهی بخش خصوصی به بانکها بیشتر است. این یعنی دولت به سپردههای مردم و منابع بانک مرکزی دستاندازی کرده است.
کیهان: معاون پارلمانی وزیر اقتصاد دولت اصلاحات درباره بودجه سال 97اعلام کرد: این بودجه نامنسجم و بدون هدف و تورمزاست.
مستخدمین حسینی اظهار داشت: یکی از نکات تعجبآور بودجه سال ۱۳۹۷تلاش برای حفظ هزینههای جاری و حتی افزایش آن است.
اگر بخواهم بهطور کلی بودجه سال ۱۳۹۷بررسی کنم باید بگویم این بودجه نامنسجم و بدون هدف است. این بودجه عدم تعادل بین هزینهها و درآمدها به وجود خواهد آورد و بودجهیی تورمزاست... در همین راستا، یک نماینده دوره هشتم مجلس
اعلام کرد: بودجه ۹۷با کسری ۱۶۰هزار میلیارد تومانی مواجه میشود.
نورا با بیان اینکه برآورد دولت از درآمدش در لایحه بودجه 97واقعبینانه نیست، گفت: عدم واقعبینی باعث کسری مزمن در بودجه میشود و کسری مزمن بر کاهش رفاه عمومی، افزایش نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی و رکود اقتصادی تأثیرگذار است.
وی با بیان اینکه دولت در سند لایحه بودجه 97جامعه را با مشکلات روانی مواجه میکند، گفت: بدون مشخص شدن تکلیف دهکهای جامعه، اعلام شده که 30میلیون نفر از یارانهبگیران حذف میشوند و مشخص نیست که این تعداد از کدام دهکها هستند و چگونه شناسایی میشوند.
این استاد اقتصاد ادامه داد: این در حالی است که لایحه بودجه 97از این منظر بسیار خطرناک است و مشکلات اجتماعی ایجاد خواهد کرد.
کیهان: تکرار تورم 49درصدی دهه 70نتیجه طفره دولت از مسئولیت
دولت روحانی این روزها با انجام اقداماتی مانند آزادسازی قیمتها، افزایش تعرفهها و عوارض و طفره از مسئولیتهای حاکمیتی، یادآور اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی دولت سازندگی است که منجر به تورم ۴۹.۴درصدی شده بود... با گذشت 20سال از دولت سازندگی، دولت فعلی هم سعی میکند همین راه را برود که البته توفیقات آنها را هم در عرصه سازندگی نداشته و فقط میکوشد به نوعی از مسئولیتهای خود شانه خالی کند. فقط در یک نمونه؛ دولتی که طبق قانون موظف بود تا هفت ماهه امسال 42هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی را پرداخت کند، فقط 14هزار میلیارد تومان پرداخت کرده؛ یا وقتی در حوزه مسکن، حمل و نقل، بازسازی مناطق آسیب دیده از زلزله و... اعتقاد دارد خود مردم باید مشکلشان را حل کنند! چه نامی بجز مسئولیتگریزی میتوان بر آن نهاد؟. این بار نیز به نظر میرسد دولت با تکرار برخی سیاستهای دهه 70که منجر به تورم بیسابقهای در تاریخ اقتصادی کشور شده بود نتیجهیی بجز افزایش تورم برایش متصور نباشد، علیالخصوص اینکه طفره رفتن دولت از مسئولیتهایش مزید بر علت شده و احتمال دارد حتی نتایج بدتری را با تورمهای بالاتری رقم بزند.
جوان: در لایحه بودجه سال ۹۷انتشار ۸۵.۵هزار میلیارد تومان اوراق مالی اسلامی و اوراق خزانه پیشبینی شده که ۸هزار میلیارد تومان آن متعلق به شهرداریهاست. این در حالی است که دهها هزار میلیارد تومان سود اوراق منتشره قبلی باید در سال آتی تسویه شود. با این روند به نظر میرسد بازار بدهیای که در دل بازار بانک و سرمایه شکل گرفته به محلی برای آیندهفروشی تبدیل شده است.
در روزنامههای همسو با دولت حسن روحانی پیامدهای بودجه 97، و ادعاهای باند روحانی به چالش کشیده شده و نسبت به آثار ضدمردمی بودجه 97هشدار دادهاند:
جهان صنعت: لایحه بودجه 97، دو روی یک سکه
شفافسازی صورتگرفته در خصوص بودجه 97یک روی سکه است و روی دیگر آن پیامدهای نهچندان مطلوب و غیرقابل دفاعی است که تصویب احتمالی این بودجه توسط نمایندگان مجلس و اجرایی شدن آن، بر زندگی عموم مردم، صنعت و تولید، عوارض خروج از کشور و دیگر جنبههای اقتصاد کشور میتواند داشته باشد که در رأس تمام این پیامدهای سوء و غیرقابل انکار، ماهیت تورمزایی شدید بودجه سال 97است که زنجیرهیی از افزایش قیمت تمام کالاهای اساسی و مورد نیاز عموم مردم را به همراه خواهد داشت. بخش مربوط به افزایش قیمت بنزین و گازوییل و سایر حاملهای انرژی که بنا به تجربه دهههای گذشته تاثیرات جدی بر نرخ حملونقل درونشهری و برونشهری خصوصاً بر نرخ حملونقل بار خواهد گذاشت تصویر بسیار نگرانکنندهای از تشدید فشارهای معیشتی در سال 97در اذهان مردم ترسیم کرده است... در واقع پیام لایحه بودجه 97به جامعه و افکار عمومی این است که مردم یعنی آن 80درصد جمعیت کشور که در محدوده خط فقر و پایینتر از آن روزگار میگذرانند باید خود را برای تحمل محرومیتهای باز هم بیشتر و دورقمی شدن دوباره نرخ تورم آماده کنند. این چشمانداز نگرانکننده که لایحه بودجه 97در اذهان مردم ترسیم کرده در حالی است که قرار است همان مختصر یارانه نقدی بیخاصیت که به قشرهایی از مردم پرداخت میشد، سال آینده قطع شود. اما آنچه بیشتر موجبات نارضایتی مردم از لایحه بودجه 97را فراهم ساخته این است که میبینند در این بودجه ارقام بسیار درشتی برای هزینههای جاری دولت و برخی اشخاص حقیقی و حقوقی اختصاص پیدا کرده که هیچ توجیه عقلانی و اقتصادی ندارد
اذعان به یکسانی ماهیت باندهای حاکم و بنبست رسیدن آنها موضوع یک روزنامه همسو با باند حسن روحانی است:
جهان صنعت: وقتی از بنبست سیاسی در کشور سخن میگوییم، از چه حرف میزنیم؟ مسأله این است که دو جریان یا جناح عمده سیاسی که در طول سه دهه بر کشور مدیریت کردهاند دیگر تفاوتهای معنادارِ چندانی با هم ندارند.
در سیاست خارجی، دو جناح اگر هم دیدگاههای متفاوتی داشته باشند، تابع استراتژیهای کلی نظام سیاسی هستند. سیاست خارجی دور از دسترس دولتها قرار گرفته است
در اقتصاد، دو جناح تنها راه کسری بودجه را در کاستن از خدمات اجتماعی و افزایش قیمت حاملهای انرژی میدانند.
هیچکدام کار چندانی برای اصلاح نظام مالیاتگیری انجام ندادهاند، برنامهیی برای مبارزه با فساد ندارند و اگر هم بخواهند، توان قطع بودجه برخی نهادها را ندارند؛ نهادهایی که واقعاً معلوم نیست چه میکنند... فرض کنید سال 1400است و مبارزات انتخاباتی شروع شده است. این گروهها از چه برنامهیی میتوانند سخن بگویند که متفاوت از دیگران باشد؟
تحولات چند سال اخیر بیش از همیشه نهاد قوه مجریه را با بنبست مواجه کرده است؛ قوهای که توان چندانی برای تغییرات اساسی ندارد و خود در چنبره ناکارآمدی گرفتار شده است.
ابراز نگرانی و هشدار نسبت به پیامدهای ورشکستگی بانکها، موضوع مشترک روزنامههای باند حسن روحانی است:
جامعه فردا: افزایش ۴برابری بدهی بانکهای خصوصی به بانک مرکزی- بدهی 52هزار میلیاردی ۲بانک خصوصی به بانک مرکزی
جهان صنعت: بانکها ابزار تشدید تورم
روزان: جزییات اضافه برداشت شبکه بانکی از بانک مرکزی؛ بدهی 112هزار میلیاردی ۳گروه بانکی
ابتکار: به نظر میرسد دولت روحانی نیز به هردلیل چشم بر روی واقعیت تلخ بانکهای ایرانی و ترازنامه سرتاپا سمی شده آنها بسته و به امیدهای واهی کار امروز را به فردا میاندازد.
نتایج پژوهشها نشان میدهد بدهی دولت به بانکها اگر بهنگام، به شکل کارآمد و بهصورت کارشناسی تسویه نشود نقش بهمن را بازی خواهدکرد و بانکداری ایرانی زیر آوار آن نابود میشود.
بیاعتمادی به نظام دغدغه مشترک روزنامههای باند حسن روحانی است. یک نمونه در روزنامه حکومتی
ابرار اقتصادی: تأمین 20درصد منابع بودجه سال 97از آینده فروشی!
اقتصاد پویا: آلبرت بغزیان: گرانیها با چراغ سبز مسولان اتفاق افتاده
اعتماد:با تصویب هیأت وزیران دولت مجوز افزایش قیمت حاملهای انرژی را صادر کرد
ایران: بودجه سال آینده طرح تحول سلامت اشکال دارد
جوان: تأمین 20درصد بودجه 97از آینده فروشی با اوراق بدهی
کیهان: تکرار تورم 49درصدی دهه 70، نتیجه طفره دولت از مسولیت
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع بر چپاولگری و ناکارآمدی دولت در نظام بودجه تأکید کردهاند:
کیهان: یک اقتصاددان: دولت به جای معماری، اقتصاد را نقاشی کرده است!
یک تحلیلگر مسائل اقتصادی اظهار کرد: نباید با عنوان یک مقام دولتی با نقاشی کردن، تصویر مورد نظر خودمان را به مردم ارائه دهیم. در این دولت بیشتر به تلاش برای نقاشی از اقتصاد کشور در اذهان مردم پرداخته شد و کاری به طراحی و معماری در حوزه اقتصاد نداشتند... اشتغال در کشور کاهش یافته و این مسأله قدرت خرید مردم را نیز تحت تاثیر قرار داده است. درآمد ملی کشور در درون اقتصاد افزایش قابل ملاحظهای نیافته و بیشتر بخش نفتی آن افزایش یافته است.
بدهی دولت به بانک مرکزی و بانکهای دیگر افزایش یافته است. مانده بدهی دولت به بانکها از مانده بدهی بخش خصوصی به بانکها بیشتر است. این یعنی دولت به سپردههای مردم و منابع بانک مرکزی دستاندازی کرده است.
کیهان: معاون پارلمانی وزیر اقتصاد دولت اصلاحات درباره بودجه سال 97اعلام کرد: این بودجه نامنسجم و بدون هدف و تورمزاست.
مستخدمین حسینی اظهار داشت: یکی از نکات تعجبآور بودجه سال ۱۳۹۷تلاش برای حفظ هزینههای جاری و حتی افزایش آن است.
اگر بخواهم بهطور کلی بودجه سال ۱۳۹۷بررسی کنم باید بگویم این بودجه نامنسجم و بدون هدف است. این بودجه عدم تعادل بین هزینهها و درآمدها به وجود خواهد آورد و بودجهیی تورمزاست... در همین راستا، یک نماینده دوره هشتم مجلس
اعلام کرد: بودجه ۹۷با کسری ۱۶۰هزار میلیارد تومانی مواجه میشود.
نورا با بیان اینکه برآورد دولت از درآمدش در لایحه بودجه 97واقعبینانه نیست، گفت: عدم واقعبینی باعث کسری مزمن در بودجه میشود و کسری مزمن بر کاهش رفاه عمومی، افزایش نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی و رکود اقتصادی تأثیرگذار است.
وی با بیان اینکه دولت در سند لایحه بودجه 97جامعه را با مشکلات روانی مواجه میکند، گفت: بدون مشخص شدن تکلیف دهکهای جامعه، اعلام شده که 30میلیون نفر از یارانهبگیران حذف میشوند و مشخص نیست که این تعداد از کدام دهکها هستند و چگونه شناسایی میشوند.
این استاد اقتصاد ادامه داد: این در حالی است که لایحه بودجه 97از این منظر بسیار خطرناک است و مشکلات اجتماعی ایجاد خواهد کرد.
کیهان: تکرار تورم 49درصدی دهه 70نتیجه طفره دولت از مسئولیت
دولت روحانی این روزها با انجام اقداماتی مانند آزادسازی قیمتها، افزایش تعرفهها و عوارض و طفره از مسئولیتهای حاکمیتی، یادآور اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی دولت سازندگی است که منجر به تورم ۴۹.۴درصدی شده بود... با گذشت 20سال از دولت سازندگی، دولت فعلی هم سعی میکند همین راه را برود که البته توفیقات آنها را هم در عرصه سازندگی نداشته و فقط میکوشد به نوعی از مسئولیتهای خود شانه خالی کند. فقط در یک نمونه؛ دولتی که طبق قانون موظف بود تا هفت ماهه امسال 42هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی را پرداخت کند، فقط 14هزار میلیارد تومان پرداخت کرده؛ یا وقتی در حوزه مسکن، حمل و نقل، بازسازی مناطق آسیب دیده از زلزله و... اعتقاد دارد خود مردم باید مشکلشان را حل کنند! چه نامی بجز مسئولیتگریزی میتوان بر آن نهاد؟. این بار نیز به نظر میرسد دولت با تکرار برخی سیاستهای دهه 70که منجر به تورم بیسابقهای در تاریخ اقتصادی کشور شده بود نتیجهیی بجز افزایش تورم برایش متصور نباشد، علیالخصوص اینکه طفره رفتن دولت از مسئولیتهایش مزید بر علت شده و احتمال دارد حتی نتایج بدتری را با تورمهای بالاتری رقم بزند.
جوان: در لایحه بودجه سال ۹۷انتشار ۸۵.۵هزار میلیارد تومان اوراق مالی اسلامی و اوراق خزانه پیشبینی شده که ۸هزار میلیارد تومان آن متعلق به شهرداریهاست. این در حالی است که دهها هزار میلیارد تومان سود اوراق منتشره قبلی باید در سال آتی تسویه شود. با این روند به نظر میرسد بازار بدهیای که در دل بازار بانک و سرمایه شکل گرفته به محلی برای آیندهفروشی تبدیل شده است.
در روزنامههای همسو با دولت حسن روحانی پیامدهای بودجه 97، و ادعاهای باند روحانی به چالش کشیده شده و نسبت به آثار ضدمردمی بودجه 97هشدار دادهاند:
جهان صنعت: لایحه بودجه 97، دو روی یک سکه
شفافسازی صورتگرفته در خصوص بودجه 97یک روی سکه است و روی دیگر آن پیامدهای نهچندان مطلوب و غیرقابل دفاعی است که تصویب احتمالی این بودجه توسط نمایندگان مجلس و اجرایی شدن آن، بر زندگی عموم مردم، صنعت و تولید، عوارض خروج از کشور و دیگر جنبههای اقتصاد کشور میتواند داشته باشد که در رأس تمام این پیامدهای سوء و غیرقابل انکار، ماهیت تورمزایی شدید بودجه سال 97است که زنجیرهیی از افزایش قیمت تمام کالاهای اساسی و مورد نیاز عموم مردم را به همراه خواهد داشت. بخش مربوط به افزایش قیمت بنزین و گازوییل و سایر حاملهای انرژی که بنا به تجربه دهههای گذشته تاثیرات جدی بر نرخ حملونقل درونشهری و برونشهری خصوصاً بر نرخ حملونقل بار خواهد گذاشت تصویر بسیار نگرانکنندهای از تشدید فشارهای معیشتی در سال 97در اذهان مردم ترسیم کرده است... در واقع پیام لایحه بودجه 97به جامعه و افکار عمومی این است که مردم یعنی آن 80درصد جمعیت کشور که در محدوده خط فقر و پایینتر از آن روزگار میگذرانند باید خود را برای تحمل محرومیتهای باز هم بیشتر و دورقمی شدن دوباره نرخ تورم آماده کنند. این چشمانداز نگرانکننده که لایحه بودجه 97در اذهان مردم ترسیم کرده در حالی است که قرار است همان مختصر یارانه نقدی بیخاصیت که به قشرهایی از مردم پرداخت میشد، سال آینده قطع شود. اما آنچه بیشتر موجبات نارضایتی مردم از لایحه بودجه 97را فراهم ساخته این است که میبینند در این بودجه ارقام بسیار درشتی برای هزینههای جاری دولت و برخی اشخاص حقیقی و حقوقی اختصاص پیدا کرده که هیچ توجیه عقلانی و اقتصادی ندارد
اذعان به یکسانی ماهیت باندهای حاکم و بنبست رسیدن آنها موضوع یک روزنامه همسو با باند حسن روحانی است:
جهان صنعت: وقتی از بنبست سیاسی در کشور سخن میگوییم، از چه حرف میزنیم؟ مسأله این است که دو جریان یا جناح عمده سیاسی که در طول سه دهه بر کشور مدیریت کردهاند دیگر تفاوتهای معنادارِ چندانی با هم ندارند.
در سیاست خارجی، دو جناح اگر هم دیدگاههای متفاوتی داشته باشند، تابع استراتژیهای کلی نظام سیاسی هستند. سیاست خارجی دور از دسترس دولتها قرار گرفته است
در اقتصاد، دو جناح تنها راه کسری بودجه را در کاستن از خدمات اجتماعی و افزایش قیمت حاملهای انرژی میدانند.
هیچکدام کار چندانی برای اصلاح نظام مالیاتگیری انجام ندادهاند، برنامهیی برای مبارزه با فساد ندارند و اگر هم بخواهند، توان قطع بودجه برخی نهادها را ندارند؛ نهادهایی که واقعاً معلوم نیست چه میکنند... فرض کنید سال 1400است و مبارزات انتخاباتی شروع شده است. این گروهها از چه برنامهیی میتوانند سخن بگویند که متفاوت از دیگران باشد؟
تحولات چند سال اخیر بیش از همیشه نهاد قوه مجریه را با بنبست مواجه کرده است؛ قوهای که توان چندانی برای تغییرات اساسی ندارد و خود در چنبره ناکارآمدی گرفتار شده است.
ابراز نگرانی و هشدار نسبت به پیامدهای ورشکستگی بانکها، موضوع مشترک روزنامههای باند حسن روحانی است:
جامعه فردا: افزایش ۴برابری بدهی بانکهای خصوصی به بانک مرکزی- بدهی 52هزار میلیاردی ۲بانک خصوصی به بانک مرکزی
جهان صنعت: بانکها ابزار تشدید تورم
روزان: جزییات اضافه برداشت شبکه بانکی از بانک مرکزی؛ بدهی 112هزار میلیاردی ۳گروه بانکی
ابتکار: به نظر میرسد دولت روحانی نیز به هردلیل چشم بر روی واقعیت تلخ بانکهای ایرانی و ترازنامه سرتاپا سمی شده آنها بسته و به امیدهای واهی کار امروز را به فردا میاندازد.
نتایج پژوهشها نشان میدهد بدهی دولت به بانکها اگر بهنگام، به شکل کارآمد و بهصورت کارشناسی تسویه نشود نقش بهمن را بازی خواهدکرد و بانکداری ایرانی زیر آوار آن نابود میشود.
بیاعتمادی به نظام دغدغه مشترک روزنامههای باند حسن روحانی است. یک نمونه در روزنامه حکومتی
آرمان: در روز دوشنبه است:
آرمان:بحران اجتماعی یا بحران طبیعی مسأله این است
زلزله اخیر تهران را میتوان بازتابی از ناکارآمدی حوزه فرهنگی و اجتماعی در کمک به حل مسائل غیرقابل پیشبینی همچون حوادث طبیعی دانست. فرضیهای که عنصر محوری آن «بیاعتمادی» است و 3مصداق بین از آن در زلزله اخیر پایتخت مشاهده میشود
سوز و گداز از پیامدهای قیام ۸۸و نقش «دشمنان نظام» در شقه درونی رژیم و انزوای خارجیاش، در روزنامههای حکومتی شروع شده است. یک نمونه در روزنامههای باند خامنه ای:
سیاست روز: واقعهیی که در خردادماه ۸۸بعد از انتخابات ریاستجمهوری اتفاق افتاد، نه تنها باعث انفعال برخی استعدادهای سیاسی شد بلکه آتشی را افروخت که تاوان آن را مردم پرداخت کردند. بهگونهیی که برخی آثار و تبعات این بیبصرتیها هنوز هم مردم را رنج میدهد و در این بین طرفداران بیبصیرت و با بصیرت را دچار تبعات سوء کرده است. بهجرأت میتوان گفت؛ خطرناکترین و خسارتبارترین پیآمد آشوبها و اغتشاشات در فتنه، تخریب چهره نهادها و مراکز قانونیای چون سپاه، بسیج، شورای نگهبان، ولایتفقیه، صدا و سیما و... بود... شاید بزرگترین ضربهای که فتنه توانست بر پیکره کشور وارد کند ایجاد راه عقدهگشایی دشمنان نظام بود که از هر فرصتی مانند نامه نوشتن دارندگان صلح تشریفاتی - سیاسی نوبل... و یا لیست کردن اتهامات حقوقبشری به نظام برای ضربه زدن به پیکر انقلاب بهره بردند و به تبع آن توانستند غیرانسانیترین تحریمها را بر پیکر (نظام) وارد کنند
ابراز نگرانی از پیامدهای رویکرد جامعه جهانی نسبت به رژیم موضوع روزنامههای هر دو باند حاکم است:
ابرار: ادعای 24نماینده جمهوری خواه آمریکا درباره نقض برجام توسط ایران
حمایت: نمایندگان کنگره آمریکا مدعی شدند: ایران برجام را نقض کرده است
سیاست روز: نخست آن که برآنند تا پشتوانه دیپلوماسی ایران را حذف کنند و دوم آن که ایران را در برابر تهدید نظامی آسیب پذیر سازند. هدف ابتدایی آنها آوردن ایران پای میز مذاکره با دستان خالی است که نتیجه آن دادن امتیازات گسترده در حوزه هستهیی و منطقهیی و در مرحله بعد اجرای گزینه نظامی است.
اذعان به گوشهیی از آسیبهای اجتماعی و نارساییهای درمانی برای رسیدگی به قربانیان آن موضوع یک روزنامه باند روحانی است:
ابتکار: آتش برجان!
«خودسوزی در ایران در حال افزایش است»، «آمار سوختگی در ایران هشت برابر آمار جهانی است» و «خودسوزی در استانهای ایلام، کردستان، کرمانشاه، سیستانوبلوچستان و شمال خوزستان بسیار شایع است» اینها فقط بخشی از جملاتی است که در روزهای اخیر درباره وضعیت سوختگی در کشور منتشر شده که به نظر میرسد جای تأمل و بررسی دارد.
موارد مختلفی هم از خودسوزی در دیگر استانها مانند ایلام، لرستان، خوزستان و کهگیلویهوبویراحمد گزارش شده است. بهطور خاص خودسوزی زنان ایلامی موضوعی است که گاه جلبتوجه میکند و چرایی علت افزایش این اقدام از سوی مردمان منطقهیی سؤالات زیادی را در ذهن به وجود میآورد... اکثر زنان خودکشیکننده سواد پایینی دارند... چند سال پیش مشاور وقت استاندار ایلام در امور بانوان توضیح داد که خودکشی مهمترین آسیب اجتماعی در این استان محسوب میشود... موضوعی که محمدنعیم امینیفرد، نماینده مردم ایرانشهر در مجلس هم معتقد به آن است و میگوید: خودسوزی در استانهای محروم از جمله ایلام و سیستانوبلوچستان بالا رفته که نشانهای از وضع روحی نابسامان در این مناطق است. آمار بیماران سوخته در ایران بسیار بالاست؛ ثبت سالانه ۳۰هزار بیمار سوختگی مؤید این موضوع است.
به گفته رئیس مرکز تحقیقات سوختگی، مسائلی مانند بازتوانی بیماران رها شده و لباس سوختگی تحت پوشش بیمه قرار ندارد، بسیاری از کاردرمانها با مسائلی سوختگی آشنا نیستند و مشکلات روانی و اجتماعی بیماران سوختگی اصلاً لحاظ نشده است، همه این موارد از مشکلاتی است که بیماران سوختگی با آن درگیر هستند... از سوی دیگر، وضعیت درمان و بیمارستانهای کشور در حوزه سوختگی خوب نیست،
بخشهای سوختگی در برخی بیمارستانها به بخشهای دیگر تبدیل شده، مانند بیمارستان زاهدان که به بخش اطفال تغییر پیدا کرده و بهنوعی وضعیت در حال بدتر شدن است. نکته دیگری که نباید از آن غافل شد میزان مرگومیر ناشی از سوختگی در کودکان است.
با این حال باید در مراکز درمان سوختگی بخش اختصاصی شامل آی سی یوی مخصوص و تیم درمان ویژه برای درمان سوختگی کودکان وجود داشته باشد اما در حال حاضر در بیشتر بیمارستانها چنین بخشی نداریم، این در حالی است که در استانهای مرزی و محروم مانند کردستان، ایلام و سیستانوبلوچستان آمارهای بیشتری از سوختگی اعلام میشود.
زلزله اخیر تهران را میتوان بازتابی از ناکارآمدی حوزه فرهنگی و اجتماعی در کمک به حل مسائل غیرقابل پیشبینی همچون حوادث طبیعی دانست. فرضیهای که عنصر محوری آن «بیاعتمادی» است و 3مصداق بین از آن در زلزله اخیر پایتخت مشاهده میشود
سوز و گداز از پیامدهای قیام ۸۸و نقش «دشمنان نظام» در شقه درونی رژیم و انزوای خارجیاش، در روزنامههای حکومتی شروع شده است. یک نمونه در روزنامههای باند خامنه ای:
سیاست روز: واقعهیی که در خردادماه ۸۸بعد از انتخابات ریاستجمهوری اتفاق افتاد، نه تنها باعث انفعال برخی استعدادهای سیاسی شد بلکه آتشی را افروخت که تاوان آن را مردم پرداخت کردند. بهگونهیی که برخی آثار و تبعات این بیبصرتیها هنوز هم مردم را رنج میدهد و در این بین طرفداران بیبصیرت و با بصیرت را دچار تبعات سوء کرده است. بهجرأت میتوان گفت؛ خطرناکترین و خسارتبارترین پیآمد آشوبها و اغتشاشات در فتنه، تخریب چهره نهادها و مراکز قانونیای چون سپاه، بسیج، شورای نگهبان، ولایتفقیه، صدا و سیما و... بود... شاید بزرگترین ضربهای که فتنه توانست بر پیکره کشور وارد کند ایجاد راه عقدهگشایی دشمنان نظام بود که از هر فرصتی مانند نامه نوشتن دارندگان صلح تشریفاتی - سیاسی نوبل... و یا لیست کردن اتهامات حقوقبشری به نظام برای ضربه زدن به پیکر انقلاب بهره بردند و به تبع آن توانستند غیرانسانیترین تحریمها را بر پیکر (نظام) وارد کنند
ابراز نگرانی از پیامدهای رویکرد جامعه جهانی نسبت به رژیم موضوع روزنامههای هر دو باند حاکم است:
ابرار: ادعای 24نماینده جمهوری خواه آمریکا درباره نقض برجام توسط ایران
حمایت: نمایندگان کنگره آمریکا مدعی شدند: ایران برجام را نقض کرده است
سیاست روز: نخست آن که برآنند تا پشتوانه دیپلوماسی ایران را حذف کنند و دوم آن که ایران را در برابر تهدید نظامی آسیب پذیر سازند. هدف ابتدایی آنها آوردن ایران پای میز مذاکره با دستان خالی است که نتیجه آن دادن امتیازات گسترده در حوزه هستهیی و منطقهیی و در مرحله بعد اجرای گزینه نظامی است.
اذعان به گوشهیی از آسیبهای اجتماعی و نارساییهای درمانی برای رسیدگی به قربانیان آن موضوع یک روزنامه باند روحانی است:
ابتکار: آتش برجان!
«خودسوزی در ایران در حال افزایش است»، «آمار سوختگی در ایران هشت برابر آمار جهانی است» و «خودسوزی در استانهای ایلام، کردستان، کرمانشاه، سیستانوبلوچستان و شمال خوزستان بسیار شایع است» اینها فقط بخشی از جملاتی است که در روزهای اخیر درباره وضعیت سوختگی در کشور منتشر شده که به نظر میرسد جای تأمل و بررسی دارد.
موارد مختلفی هم از خودسوزی در دیگر استانها مانند ایلام، لرستان، خوزستان و کهگیلویهوبویراحمد گزارش شده است. بهطور خاص خودسوزی زنان ایلامی موضوعی است که گاه جلبتوجه میکند و چرایی علت افزایش این اقدام از سوی مردمان منطقهیی سؤالات زیادی را در ذهن به وجود میآورد... اکثر زنان خودکشیکننده سواد پایینی دارند... چند سال پیش مشاور وقت استاندار ایلام در امور بانوان توضیح داد که خودکشی مهمترین آسیب اجتماعی در این استان محسوب میشود... موضوعی که محمدنعیم امینیفرد، نماینده مردم ایرانشهر در مجلس هم معتقد به آن است و میگوید: خودسوزی در استانهای محروم از جمله ایلام و سیستانوبلوچستان بالا رفته که نشانهای از وضع روحی نابسامان در این مناطق است. آمار بیماران سوخته در ایران بسیار بالاست؛ ثبت سالانه ۳۰هزار بیمار سوختگی مؤید این موضوع است.
به گفته رئیس مرکز تحقیقات سوختگی، مسائلی مانند بازتوانی بیماران رها شده و لباس سوختگی تحت پوشش بیمه قرار ندارد، بسیاری از کاردرمانها با مسائلی سوختگی آشنا نیستند و مشکلات روانی و اجتماعی بیماران سوختگی اصلاً لحاظ نشده است، همه این موارد از مشکلاتی است که بیماران سوختگی با آن درگیر هستند... از سوی دیگر، وضعیت درمان و بیمارستانهای کشور در حوزه سوختگی خوب نیست،
بخشهای سوختگی در برخی بیمارستانها به بخشهای دیگر تبدیل شده، مانند بیمارستان زاهدان که به بخش اطفال تغییر پیدا کرده و بهنوعی وضعیت در حال بدتر شدن است. نکته دیگری که نباید از آن غافل شد میزان مرگومیر ناشی از سوختگی در کودکان است.
با این حال باید در مراکز درمان سوختگی بخش اختصاصی شامل آی سی یوی مخصوص و تیم درمان ویژه برای درمان سوختگی کودکان وجود داشته باشد اما در حال حاضر در بیشتر بیمارستانها چنین بخشی نداریم، این در حالی است که در استانهای مرزی و محروم مانند کردستان، ایلام و سیستانوبلوچستان آمارهای بیشتری از سوختگی اعلام میشود.