یک هموطن خوش ذوق، در توئیت پرمحتوایی موضوع موردنظر در این یادداشت را به کوتاهترین شکل بیان کرده:
«خمینی گفت آب و برق را مجانی میکنیم. آب مجانی پیشکش. دیگر آب پولی هم نداریم. بهزودی برق پولی هم نخواهیم داشت».
عبارت «بحران کمبود برق» برای توصیف فاجعهیی که در ایران جریان دارد رسا نیست. آمار و ارقام تکاندهنده است. بهخصوص وقتی در پس آن، بیماران و سالخوردگان و نوزادانی را که در فصل گرما در معرض مرگ قرار میگیرند، کار و تولید فلجشده و در یک کلام زندگی ازدسترفته را ببینیم.
علاوه بر آسیبهای مستقیم، تأثیرات غیرمستقیم بر زندگی مردم بسیار گسترده است. مثلاً رئیس اتحادیه پرنده و ماهی ایران میگوید «طی یک روز، قیمت مرغ در تهران ۴۰۰تومان افزایش یافته و به ۸۳۰۰تومان رسیده است»، زیرا «گرمای هوا باعث شده مرغها در راه رسیدن به تهران تلف شوند و بار کمی به این استان برسد». این مشکل برای دارو و شیر و گوشت و انواع مواد فاسدشدنی دیگر نیز وجود دارد.
رسانهها از رسیدن گرما به «سرحد مرگ» خبر میدهند. هفته گذشته اهواز گرمترین شهر جهان بود. اما مقامات رژیم، به جای ارائه راهحل، فقط نسبت به بحران آب و برق هشدار میدهند.
تابستان گرم ۹۷، تابستان قطعی مکرر برق خواهد بود.
روز ۶تیر، رسانهها خبر دادند که با اوجگیری مصرف برق، تهران و برخی از استانها با قطعی برق مواجه شدهاند و ذخیره برق نیروگاهی ایران برای «نخستین بار» صفر شده است.
در ۱۱تیر تولید برق نسبت به برق مصرفی مردم ۴هزار مگاوات کمبود داشت.
وزیر نیروی کابینه روحانی، روز جمعه، ۲۲تیر گفت ۵هزار مگاوات کمبود برق در ایران وجود دارد(ایرنا-۲۲تیر ۹۷)، این رقم حدود ۷درصد تولید برق ایران است.
پیشبینی میشود که در خوشبینانهترین حالت، تولید برق نسبت به مصرف، ۱۲درصد کمبود داشته باشد.
برق ایران حاشیه امن ندارد
یک عامل مهم که در همه کشورهای جهان بهعنوان یک اصل اساسی در تولید برق در نظر گرفته میشود، وجود یک حاشیه امن یا فاصله ایمن بین حداکثر مصرف با حداقل توان تولید برق است.
تولید برق باید همواره حدود ۱۰درصد از پرمصرفترین زمانها بیشتر باشد. اما در حاکمیت آخوندی چنین ضوابطی معنا ندارد. در نتیجه علاوه بر خاموشی در کشور شاهد کاهش امنیت برق و فرسودگی زودهنگام نیروگاهها و تأسیسات هستیم.
ریشه بحران کمبود برق از نظر مقامات رژیم
طبق معمول، در صحبتهای مقامات رژیم همه کس و همه چیز از آسمان تا زمین مقصر شناخته میشوند الا حاکمیت.
برخی اراذل و اوباش حکومتی، همچون پاسدار حسن عباسی و تعدادی امامجمعههای رژیم، مشکل را در بیآبی و دلیل بیآبی را معصیت مردم معرفی میکنند. طبعاً منظور از معصیت، دزدیهای میلیاردی و فسادهای آنچنانی سران و آقازادهها و غارتگران نیست. منظور ۲تن طلای فلان مقام رژیم و ۳۰۰هزار سکه فلان وابسته حکومتی و قاچاق میلیاردی سران سپاه نیست. منظور از معصیت، ناشکری گورخواب و کارتنخواب و غارتشده و کلیهفروش و ناسپاسی کسانی است که ماهها رنگ برنج و گوشت و مرغ و ماهی را ندیدهاند و حالا آب هم برایشان به کالای لوکس تبدیل شده است.
وزیر نیروی رژیم «بدمصرفی» را باعث ایجاد محدودیتها مینمایاند و هشدار میدهد که اگر «گرفتار بد مصرفی باشیم» با محدودیتهایی از قبیل «قطع برق، جیرهبندی آب و نظایر آن» مواجه خواهیم شد.
بسیاری مقامات رژیم به کاهش میزان بارش باران به نسبت سالهای قبل اشاره میکنند.
ریشه واقعی بحران کمبود برق
آنچه مقامات حکومت آخوندی پنهان میکنند این است که:
- ۸۱درصد از ظرفیت ۷۸هزار و ۷۲۶مگاواتی تولید برق ایران با نیروگاههای حرارتی و تنها ۱۵درصد آن با نیروگاههای برق آبی تأمین میشود.
- رشد ناکافی تولید برق حرارتی و منابع تجدیدپذیر ناکافی بوده. تولید برق در ایران باید سالانه حدود چ۴هزار مگاوات(معادل ۵درصد کل تولید برق) رشد داشته باشد تا پاسخگوی افزایش جمعیت و افزایش مصرف باشد. ولی تنها کمتر از ۲/۵درصد، یعنی کمتر از نصف رشد مورد نیاز، افزایش داشته است.
- نزدیک به ۱۲درصد از تولید برق کشور بهدلیل فرسودگی شبکههای انتقال بههدر میرود. در حالیکه این هدر رفت در کشورهای پیشرفته حدود ۴/۵درصد است. برای آن که تصویری از ابعاد این ضایعه بهدست داده باشیم یادآوری کنیم که معاون هماهنگی توزیع شرکت توانیر گفته است که هدر رفت برق در ایران سالانه ۷۵۰میلیارد تومان به کشور ضرر میزند.
راهحل بحران کمبود برق چیست؟
در سطح جهانی برای رهایی از قطعی برق چندین راهکار در دستهبندیهای مختلف درازمدت، میانمدت و کوتاهمدت وجود دارد که هر یک میتواند موضوع مقالهیی جداگانه باشد. اما فصلمشترک تمامی این راهکارها مشارکت مردم و حاکمیت است که تنها در یک حاکمیت مردمی امکانپذیر است.
در کشوری که دیکتاتوری اشغالگر، حق حاکمیت مردم را سلب کرده، کدام مشارکت حول کدام مشترکات میتواند شکل بگیرد؟ حاکمیتی که به جای تخصیص بودجه برای گسترش منابع تولید برق، ثروتهای ملی را هزینه توسعهطلبی منطقهیی و جاهطلبیهای هستهیی و موشکی میکند، دغدغهیی به اسم آسایش و رفاه مردم ندارد.
پس با قطعیت میتوان گفت این مشکل هم مثل فهرست طولانی مشکلات لاینحل در این رژیم، در چارچوب دیکتاتوری ولایت فقیه، هیچ چشماندازی برای حل ندارد.