گردهمایی و تظاهرات روز شنبه ۱۵ شهریور در شهر بروکسل، تنها یک رویداد سیاسی نبود؛ بلکه آینهٔ تمامنمایی از اعتبار ایرانی و بینالمللیِ مجاهدین خلق و مقاومت ایران بود. این رویداد بهمنزلهٔ سندی زنده از اصالت انسانی و تاریخیِ یک پایداری طولانی و مبارزهیی خونبار علیه استبداد مذهبی حاکم بر ایران است. چنین تجمعی، نماد پویایی هماره شکافندهٔ یک آرمان است؛ قاصدکی که پیام آزادی را بر وجدانهای بیدار جهان مینشاند و یادآور میشود که ارادهٔ ملتی برای رهایی، مشعلی هماره فروزان است که هیچگاه خاموشی نمیپذیرد.
این گردهمایی و تظاهرات ــ همانند نمونههای پیشین خود در دیگر پایتختهای اروپا و آمریکا ــ شیپور یک آغاز نو در میان اعضا و هواداران خانوادهٔ بزرگ مقاومت ایران است. در روزگاری که سرکوب، تبعید، فشار اقتصادی و پراکندگی جغرافیایی میتوانست بزرگترین مانع در مسیر فعالیتهای جمعی ایرانیان باشد، چنین همایشهایی نشان میدهند که آرمان آزادی و دموکراسی، همچنان قادر است همهٔ مرزها را درنوردد و ایرانیان را گرد یک آرمان و پرچم مشترک جمع کند.
حضور گستردهٔ ایرانیان خارج کشور بهمناسبت شصتمین سالگرد تولد مجاهدین خلق و پیرامون شورای ملی مقاومت ایران، در ارائهٔ یک راهحل روشن و نتیجهبخش برای سرنگونیِ حاکمیت آخوندی معنا پیدا میکند؛ راهحلی با شاخصهای آشکار: سازمانیافتگی منسجم، قاطعیت در مبارزه، سازشناپذیری در برابر استبداد، تکیه بر کانونهای شورشی و نفی هر گونه دیکتاتوری و وابستگی، چه در گذشته و چه در آیندهٔ ایران. به همین دلیل، گردهمایی بروکسل توانست در منظر ایرانی و جهانی، مقاومت سازمانیافتهٔ مردم ایران را بهعنوان مشروعترین و کاراترین هماورد دیکتاتوری ملایان معرفی کند.
در گذار از سطح سیاسی این گردهمایی، این پرسش مطرح میشود که: دستآوردهای چنین گردهمایی چگونه بهدست آمد؟ چه عاملی میتواند این سطح از هماهنگی را میان ایرانیان خارج کشور ــ آن هم با انبوه مشکلات صنفی، مهاجرتی و زندگی روزمره ــ محقق کند؟ پاسخ نخست، بیتردید در همت و حمیت هموطنان نهفته است. عشق به میهن، آرزوی آزادی و امید به فردایی بدون استبداد، انگیزهٔ محرک حضور سیاسی آنان است. اما در کنار این انگیزهها، پرسش بنیادین همچنان باقی میماند: چه نهادی قادر است این انرژی پراکنده را متمرکز و به نیرویی مؤثر تبدیل کند؟
تجربه نشان میدهد که تنها سازماندهی منسجم و تشکیلاتیِ آزموده شده و کارآمد میتواند چنین اثر سیاسی و اجتماعی بزرگی بیافریند. هیچ حرکت خودانگیختهیی، بدون تکیه بر ساختاری سازمانیافته و دارای تجربهٔ مبارزاتی، توانایی خلق چنین همایش پرشکوهی را ندارد. از این رو، گردهمایی روز ۱۵ شهریور در بروکسل بیش و پیش، نماد عینیِ قدرت و ظرفیتآفرینی تشکیلات مجاهدین خلق و مقاومت ایران بود. این تشکیلات، بهسان کورهییست که ارادههای فردی را به توانمندی جمعی بالغ میکند و از مجموع آنها، نیرویی سازمانیافته برای مقابله با دیکتاتوری میسازد. علت تمام شیطانسازیها و تمرکز اتاق فکر نظام ملایان بر مجاهدین و مقاومت ایران، همین رمز و راز ظرفیتآفرینیِ انسانی با اکسیر سازماندهی و تشکیلات است.
انعکاس وسیع بینالمللی این گردهمایی، گواه دیگری بر جایگاه سیاسی مقاومت ایران در صحنهٔ جهانی است. رسانهها و سیاستمداران بار دیگر با مشاهدهٔ این حضور قدرتمند، دریافتند که یک جایگزین سیاسیِ سازمانیافته و برخوردار از پایگاه اجتماعی وجود دارد؛ بدیلی که نهتنها خواهان تغییر، بلکه توان تحقق آن را دارد.
در سوی دیگر، واکنشهای هیستریک کارگزاران و رسانههای حکومتی، خود بهترین شاهد بر حقیقت ماجراست. وحشتی که سراپای حاکمیت ملایان را فراگرفته، دقیقاً ناشی از همین واقعیت است: آنان بهخوبی میدانند که قدرت سازماندهانهٔ مقاومت ایران قادر است ظرفیت و توانایی هموطنان را بسیج کند و مسیر سرنگونی اشغالگران ایران را به ایرانیان و جهانیان نشان دهد.
بروکسل در ۱۵ شهریور، تنها میزبان یک گردهماییِ ایرانیان نبود، بلکه صحنهٔ ارائهٔ اتحاد ارادههایی بود که میخواهند زنجیرهای هر گونه استبداد را از پیکر ایران بگسلند. این روز به حافظهٔ سیاسیِ مبارزه برای آزادی ایران افزوده شد. این روز، بار دیگر نشان داد که مقاومت ایران یک آلترناتیو پایدار و ریشهدار در برابر استبداد تمامیتخواه مذهبی است.
روز ۱۵ شهریور، نشانی داد که آیندهٔ ایران از طریق سازماندهی و تشکیلات عبور میکند و با نفی هر گونه دیکتاتوری، تضمین شده است.