نه به ولایت فقیه. آری به حاکمیت مردم در یک جمهوری با رأی آزاد و کثرتگرا
تعریف جمهوری
«جمهوری»، نقطهٔ مقابل هر نوع حکومت انحصاری اعم از اریستوکراسی (اشراف سالاری)، تیموکراسی (مالک سالاری)، اولیگارشی (شایستهسالاری)، کراتوکراسی (قدرت سالاری)، تئوکراسی (خداسالاری)، استراتوکراسی (ارتش سالاری)، امپراطوری، سلطنت، استبداد، حکومت خودکامه، حکومت تمامیتخواه، حکومت پلیسی، فاشیسم، دیکتاتوری و... میباشد.
ماده ۲۱بند الف اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر میگوید:
«هر کس حق دارد که در ادارهٔ امور کشور خود خواه مستقیماً و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید».
در همین ماده، در بند پ، آمده است: «اساس و منشأ قدرت حکومت ارادهٔ مردم است. این اراده باید بهوسیلهٔ انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و بهطور ادواری صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رأی مخفی یا شیوههایی نظیر آن انجام گیرد که آزادی رأی را تأمین نماید».
جمهوری و پیشینهٔ آن در تاریخ بشر
از کلمه «جمهوری» نخستین بار در کتاب جمهوریت (Republic) نام برده شده. کتاب جمهوریت بزرگترین اثر فلسفی افلاطون است و از مشهورترین و تأثیرگذارترین متون کلاسیک فلسفه سیاسی در غرب بهشمار میآید. این کتاب شامل ۱۰نمایشنامه بهصورت گفتگو میان سقراط و افراد دیگر است و در آن به مسایلی از قبیل عدالت، نوع حکومت و حقیقت پرداخته شده است.
در تعریف دیگر از کلمه «جمهوری» گفتهاند:
ریشه لفظ جمهوری، اصطلاح لاتین «res publica» بهمعنای «امر عمومی» است که در نوشتههای لئوناردو برونی، تاریخنگار ایتالیایی، بهمعنی نزدیک بهمعنی امروزی استفاده شد. «توده» و «تودهای» واژههای پارسی سره برای «جمهور» و «جمهوری» است.
منظور از جمهوری آن نوع حکومت است که بهصورت موروثی و سلطنتی نیست و به شکل ادواری و موقت توسط نمایندگان منتخب مردم اداره میشود.
ورود کلمه «جمهوری» به ادبیات سیاسی مدیون انقلاب کبیر فرانسه است. شرایطی که در آن انقلاب کبیر فرانسه شکل گرفت، بیشباهت به شرایط اجتماعی ـ سیاسی و وضعیت انفجاری جامعه ایران نیست.
حکومت مبتنی بر سنجش آرای مردم، خواست دیرینه ایران و ایرانیان
جای خالی حکومتی که برآمده و برجوشیده از آرای مردم و متکی به مردم و خواست آنان بوده باشد، در تاریخ ایرانزمین پیوسته احساس میشده است. آزادی آرمان دیرینهٔ مردم ایران، از جنبش مشروطه تا انقلاب ضدسلطنتی و بعد از آن بوده و هست. برای رسیدن به آزادیهای مصرح در اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر و نیز همبستگی ملی تمامی اقشار، صرفنظر از جنسیت، نژاد، مذهب و عقیدهٔ سیاسی، برای برپایی حاکمیتی دموکراتیک، مردم ایران بیش از یکصد سال است که سر از پا نمیشناسند؛ زیرا همانگونه که در آرمان آزادیخواهان آمده است، سعادت، بهروزی و پیشرفت ملت ایران و ایرانی تنها و تنها در گرو دستیابی به وصال فرشتهٔ آزادی است. اگر چه کشور ما برای مدتی کوتاه و در بهار زودگذر آزادی پیشوایانی مانند میرزا کوچکخان جنگلی و دکتر محمد مصدق را تجربه کرد اما به وصال فرشتهٔ آزادی و یک جمهوری مبتنی بر آرای مردم دست نیافت.
جمهوری هیچگاه در ایران شکل نگرفته است
مردم ایران تاکنون، جمهوری واقعی و مبتنی بر آرای خودشان را بهدست نیاورده و در ادارهٔ حکومت نقش نداشتهاند. تا قبل از انقلاب ضدسلطنتی، نظام دیکتاتوری شاهنشاهی بر ایران حکم میراند؛ نظامی که در آن همه امورات مملکتی در اختیار یک شخص بود و او به شیوه موروثی و نه از طریق رأی آزادانه مردم به قدرت رسیده بود. بعد از پیروزی انقلاب، خمینی شکل دیگری از سلطنت را بهنام «جمهوری اسلامی» حاکم کرد؛ حکومتی که بهجای شاه، ولیفقیه حاکم شد؛ منتهی با اختیارات و خودکامگی بیشتر. خمینی ابایی نداشت از اینکه استبداد جدید را «سلطنت مطلقه فقیه» نیز بخواند. بنابراین جمهوری هیچگاه در ایران شکل نگرفته است. طبعاً وقتی صحبت از جمهوری میکنیم، آن شکل از حکومت مدنظر است که از اساس مبتنی بر سنجش آرا و متکی بر آرای جمهور مردم و انتخاب آزادانه و دموکراتیک آنها باشد.
نگاه حکومت آخوندی به مردم
خمینی یکبار، با وقاحت تمام رو در روی یکصد و اندی سال مبارزه آزادیخواهانهٔ مردم ایران ایستاد و با یک دهنکجی آشکار به روح جنبش مشروطه و انقلاب ضدسطلنتی و خون شهیدان گفت:
«رابطه ولیفقیه با مردم از لحاظ حقوقی مانند رابطه قیم با صغار (کودکان) است.»
او با همان دجالیت خاص خود افزود:
«حکومت که شعبهای از ولایت مطلقه رسولالله است، یکی از احکام اولیه است و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است. حکومت میتواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در مواقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، یکجانبه لغو نماید. حکومت میتواند هر امری را چه عبادی و یا غیرعبادی، که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن، مادامی که چنین است، جلوگیری کند.»
انتخاب آزادانه مردم چگونه محقق میشود؟
در نخستین ماده برنامه ۱۰مادهای مریم رجوی برای ایران آزاد آمده است:
«از نظر ما آرای مردم، تنها ملاک سنجش است و بر همین اساس، خواهان یک حکومت جمهوری مبتنی بر آرای مردم هستیم.»
این جمله، در حقیقت، تاریخ قبل و بعد از خود را تبیین میکند. حدفاصل بین استبداد و آزادی است. طبعاً وقتی از انتخابات آزاد یا انتخاباتی مبتنی بر رأی مردم صحبت میکنیم، منظور آن شکلی از انتخابات نیست، که حکومتهای خمینی و خامنهای با اتکا به سرنیزه و برای ابقای همین حکومت برگزار کردهاند. چنین شکلی از انتخابات مادامی که این نظام بر سر کار است محلی از اعراب ندارد. انتخابات آزاد را در شرایطی میتوان برگزار کرد که نظام ولایت فقیه سرنگون شده باشد و مردم در فضای آزاد و دموکراتیک، هیچ محذوری برای برگزیدن نمایندگان منتخب خود نداشته باشند. این موضوع در مورد شکل و نوع حکومت نیز مصداق دارد. همانگونه که در مصوبات شورای ملی مقاومت آمده، دولت موقت موظف است حداکثر ۶ماه پس از سرنگونی رژیم آخوندی انتخابات آزاد برای مشخص شدن نمایندگان مردم جهت تشکیل «مجلس مؤسسان و قانونگذاری ملی» را برگزار کند. پس از تشکیل این مجلس و اعلام آمادگی آن برای ادارهٔ امور، دولت موقت استعفای خود را به مجلس مؤسسان تقدیم میکند. مجلس مؤسسان وظیفهٔ تدوین قانون اساسی جمهوری جدید و تعیین دولت جدید و قانونگذاری برای اداره امور کشور را برعهده دارد. دوره مجلس مؤسسان حداکثر ۲سال است؛ یعنی در یککلام، این مردم ایران هستند که نوع حکومت را در یک انتخابات آزاد تعیین میکنند.
نخستین ماده برنامه ۱۰ مادهای مریم رجوی برای ایران آزاد فردا اشارت به این بشارت تاریخی است.