بخشی از حرفهای آخوند حسن روحانی در مورد انتخابات، رجوع به همهپرسی و صندوق رأی و این ادعا که قانون اساسی بنبستها را برداشته و میتواند نظام را از بنبست فعلی هم نجات بدهد، با واکنش رسانهها و مهرههای باند مقابل روبهرو شد و بلافاصله آن را مورد نقد و به عبارت دقیق مورد تمسخر قرار دادند.
سایت مشرق وابسته به باند خامنهای 22بهمن96 در واکنش به این حرفهای رئیسجمهور ارتجاع، توپ را در زمین او انداخت و نوشت: «ایده مرکزی دولت شما در اعتماد و تعامل با آمریکا“ به بنبست رسیده است».
این سایت حکومتی حرفهای او را نیز در زمنیه رفراندوم، همهپرسی و... " رفتار ناجوانمردانه" نامید.
پاسدار عبدالله گنجی مدیر روزنامه جوان ارگان بسیج سپاه پاسداران ضدخلقی نیز سخنان رئیسجمهور آخوندی را "عوامگرایی مدرن و نخبه فریبی" نامیده و این سؤال را مطرح کرده است «ا ین که یک مقام عالی کشور در روز پیروزی انقلابش و آن هم در چهل سالگی، بنبست نمایی برای رفراندوم کند دارای کفایت سیاسی است؟». (جوان 22بهمن 96)
کیهان خامنهای سخنان او را را مباحث انحرافی نامید که با طرح این مباحث «مایل است پاسخگوی عملکرد خود نباشد و همچنان مردم را سرگرم حواشی سازد».
حسام الدین برومند یکی از عناصر باند خامنهای روحانی را خسته و فرسوده نامید که در کانون قدرت است، «اما پز اپوزیسیونی میدهد». (خبرگزاری میزان23بهمن 96)
صرف نظر از حرفها وحملات باند مقابل به شیخ حسن روحانی در رابطه با ناپرهیزی او در زمینه برگزاری رفراندوم، حرفهای او اعتراف به دو واقعیت اساسی است.
وجه اول این که این حرفها نشاندهنده بنبست حاکمیت آخوندی در همه زمینهها و ازجمله در زمینه کنار آمدن باندها با یکدیگر برای حکومت کردن و چگونه حکومت کردن در راستای سرکوب و چپاول اموال مردم است.
صرف نظر از وجه دجالگرانه این حرفها که به آن هم اشاره خواهد شد، این سخنان توسط رئیس جمهور آخوندها و به قول آن مهره باند خامنهای" پز اپوزیسیونی" دادن او، بیانگر اوضاع فلاکت باری است که تمامیت رژیم در آن گرفتار است
وجه دیگر حرفهای روحانی وجه دجالگرانه و فریبکاران آن در زمینه رأی و رأی کشی و همهپرسی است.
این آخوند شیاد آنچنان ادعای همه پرسی و رجوع به آرای مردم میکند که گویا در حاکمیت ولایت فقیه مردم و رأی آنها ارزشی دارد.
واقعیت این است که پز دجالگرانه روحانی در زمینه همهپرسی و... آنچنان که وی به صراحت اعلام میکند برای برگرداندن دوباره ریزشیهایی از باند خود و باند مغلوب به قطار حاکمیت است.
تمامی مقدمه چینیها و به قول معروف صغری- کبری بافتن این شیخ شیاد برای این است که خود و باندش به منافع پست و نامشروعشان برسند. آنجا نیز که اشاره میکند عدهیی از قطار انقلاب خارج شدهاند و باید تلاش کرد دوباره آنها را به قطار انقلاب برگرداند، منظورش عناصر و مهرههای دهه شصتی هستند که در قتل و کشتار انقلابیون و بهخصوص اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران، دست داشتند، اما بعداً در جنگ قدرت و چپاول در موضع مغلوب قرار گرفتند.
آری، روحانی نمیتواند با این شیادیها و علم کردن مسأله رفراندوم وضعیت قفل و بنبستی که رژیم در آن گیر است را دور بزند. این واقعیتی است که خروش قیام مردم ایران آن را به ثبت داد.
بنبست اصلی شکاف عمیق بین تمامیت حاکمیت ولایت فقیه با مردم بهپاخاسته ایرانزمین است که با شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه خواسته خود را که همانا سرنگونی تمامیت این رژیم است اعلام کردند.
آری بنبست آنجا شکسته میشود که این خواسته یعنی سرنگونی نظام فاسد آخوندی محقق شود.