آخوند روحانی چهارشنبه ۱۹آذر گفت: «نیاز داریم که از این کشور صدای واحد شنیده بشود!». اما در همان جلسه طی حملات پیاپی به باند رقیب در حالی که آنها را «کاسبان تحریم» و «یأسآفرینان» خطاب میکرد، گفت آنها نسبت به بودجهٔ دولت که در آن فروش دو میلیون و ۳۰۰هزار بشکه نفت پیشبینی شده، باید ناراحت باشند. آخوند روحانی همچنین از مجلس خواست هر چه سریعتر به لایحهٔ بودجه ۱۴۰۰ رأی مثبت بدهند؛ اما همزمان با طعنه به مجلس و با یادآوری طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» از «لوایحی» صحبت کرد که «با ۵دقیقه و با یک جمله تغییر شورای نگهبان» تصویب و قانون میشود، اما «لوایح دولت را بردند در یک اتاق بایگانی».
آخوند روحانی پس از این حملات به باند رقیب، بار دیگر روضهٔ «منافع جناحی را کنار بگذاریم» خواند و با اشاره بهشدت جنگ گرگها گفت: «انتخابات ۱۴۰۰ برایمان اصل نباشد، بگذارید ملت شادمان و پر نشاط» باشند.
بیدرنگ رگبار حملات باند رقیب جایی برای کنار گذاشتن «منافع جناحی!» باقی نگذاشت. کیهان خامنهای وضعیت بحرانی معیشت مردم را بر سر روحانی کوبید و نوشت: «در شرایطی که مردم با مشکلات عدیدهٔ اقتصادی ناشی از سوء مدیریت دست و پنجه نرم میکنند، این قبیل اظهارات (بگذارید مردم شادمان باشند) چیزی جز نمک پاشیدن بر زخم مردم نیست!» (کیهان-۲۰ آذر)؛ و سیاست روز نیز پاسخ ادعای فروش دو میلیون و ۳۰۰هزار بشکه نفت روحانی را داد: «در شرایطی که زیر تحریم اقتصادی و بانکی هستیم، برنامهریزی روحانی برای فروش نفت، آن هم به میزان دو میلیون و ۳۰۰هزار بشکه در روز، مفهومی ندارد» (۲۰ آذر)؛ سلیمی عضو مجلس ارتجاع هم خطاب به روحانی توئیت کرد: «بگذارید مردم شاد باشند! جناب! مرغ کیلویی ۳۰هزار تومان، تورم بالای ۴۰درصد، مسکن متری دهها میلیون تومان، دلار ۳۰هزار تومانی، پراید ۱۳۰ میلیونی، تخممرغ ۴۰هزار تومانی، سکهٔ ۱۳میلیونی و... حال خوشی برای مردم نگذاشته. آقای روحانی! لطفاً به رئیسجمهور بگویید این قیمتها را اصلاح کند تا مردم شاد باشند!» (۲۰ آذر).
از سوی دیگر شهردار رژیم در تهران هم در کنار باند روحانی قرار گرفت و در یک ضربه متقابل به رقیب، گوشهیی از دزدیهای نجومی پاسدار قالیباف را برملا کرد و گفت: «از قالیباف، ملکی به مساحت ۶هزار متر مربع پس گرفتیم. از همسر قالیباف هم املاک را پس گرفتیم» (حناچی-۱۹ آذر). بیدرنگ پاسدار قالیباف از زبان مشاورش پاسخ داد و شهردار تهران را «بیاخلاق» معرفی کرد و او را به «ثبت و پیگیری شکایت با عنوان افترا و نشر اکاذیب در دستگاه قضایی» تهدید کرد (۱۹ آذر).
بدین ترتیب روشن میشود با وجود هشدارهای تو خالی ضرورت شنیده شدن صدای واحد، که روحانی بیان کرد، درست برعکس، هر روز شاهد تعمیق شقه و شکاف درونی در نظام هستیم.
مواضع بینالمللی، تشدیدکنندهٔ بحران درونی
از سوی دیگر مواضع بینالمللی برای رژیم بسیار ناخوشایند و خطرناک است.
به گزارش آسوشیتدپرس، بر اساس نسخهای از گزارش دبیرکل ملل متحد به شورای امنیت، گوترز از رژیم ایران میخواهد نگرانیهایی که دربارهٔ برنامهٔ هستهیی و برنامهٔ موشکی آن وجود دارد را حل و فصل کند.
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داد رژیم ایران نباید تهدیدهای خود را در خصوص غنیسازی و توقف بازرسیهای آژانس عملی کند، زیرا بیشازپیش از تعهدات خود به برجام منحرف خواهد شد (۲۰ آذر)؛ از طرفی وزارتخارجهٔ روسیه از رژیم خواست در رابطه با برجام «مسئولیتپذیر باشد و بیش از این موضوع را حساس نکند». ریابکوف، معاون وزیر خارجهٔ روسیه هم گفت: «هیچ نشانهای از آمادگی واشنگتن برای لغو تحریمهای رژیم ایران وجود ندارد» (۲۰ آذر)؛ در همین حال چین، نزدیکترین همپیمان و عمدهترین خریدار نفت رژیم هم از ضرورت «مذاکرات فرابرجامی» صحبت کرد و تأکید نمود برجام به همهٔ مسائل امنیتی منطقه پاسخ نمیدهد.
این مواضع نشان میدهد مانور خامنهای با مصوبهٔ «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها»، تا این نقطه نتیجهٔ سراپا عکس داده است. قرار بود این مانور طرفهای مقابل را زیر فشار بگذارد که در مذاکرات احتمالی، هر چه کمتر از رژیم بخواهند و هر چه بیشتر بدهند، اما اکنون چماق هشدارها توسط بالاترین سطوح سیاسی جهان، بالای سر رژیم قرار میگیرد؛ هشدارهایی که بر اساس گفته وزیر خارجهٔ آلمان رژیم باید در «توافقی جدید» به برنامههای «موشکی و نفوذ منطقهایاش» هم بپردازد؛ یا منتظر پیامدهای خطرناک بعدی باشد.
تأثیر متقابل مواضع بینالمللی و بحران درونی
این مواضع بینالمللی بر شدت جنگ گرگها و تشتت درونی رژیم افزوده است. باند دلواپسان آخوند روحانی و باندش را متهم میکنند که این وضعیت ناشی از پالسهای ضعف شما و نشان دادن نیاز شدید نظام به مذاکره است. باند روحانی هم رقیب را متهم میکند که مواضع و اقدامات شما (مانند مصوبهٔ «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» در مجلس) باعث این مواضع تند بینالمللی شده است.
این همان وضعیت قفلشدگی و بنبست نظام است که در فاز پایانی و مرحلهٔ سرنگونی خود، نه راه پیش دارد و نه راه پس. در شرایطی که یک جامعهٔ جوشان کابوس لحظه به لحظهٔ رژیم شده، در بعد بین المللی اگر در خط مذاکره برود، باید امتیازاتی در زمینه برنامهٔ موشکی و دخالت منطقهیی را در کنار اتمی بدهد؛ اگر مسیر تقابل را ادامه دهد، نه تنها باید ادامه و گسترش سیاست فشار حداکثری و تحریمهای خفهکننده را به جان بخرد، بلکه خطر رفتن پروندهاش به شورای امنیت و قرار گرفتن ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد هم در کمینش خوابیده است.