728 x 90

تصویب قطعنامه شورای حکام؛ ضرورت فعال شدن فوری مکانیزم ماشه

شورای حکام آزانس بین‌المللی
شورای حکام آزانس بین‌المللی

قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در تاریخ ۲۲خردادماه ۱۴۰۴ با ۱۹رأی موافق، ۳رأی مخالف و ۱۱رأی ممتنع به‌تصویب رسید، نقطه عطفی در مواجهه با فاشیسم دینی به‌شمار می‌رود. این نخستین‌بار در ۲دهه گذشته است که شورای حکام رژیم ایران را با صراحت به نقض تعهدات پادمانی متهم می‌کند. این رویداد بار سیاسی و استراتژیکی ویژه‌یی دارد، چرا که حاکی از پایان یافتن مرحله مماشات و آغاز مرحله حسابرسی بین‌المللی در برابر نقض‌های آشکار و مستمر این رژیم است.

 

ضرورت فعال‌شدن فوری مکانیزم ماشه

این قطعنامه واکنشی به راهبردی کلان‌تر است که رژیم ایران سال‌هاست آن را دنبال می‌کند: استفاده از دیپلماسی خرید زمان، پنهان‌کاری و پیشبرد مخفیانه پروژه تسلیحات هسته‌یی تا نقطه دستیابی به بمب.

در همین زمینه، خانم مریم رجوی -با استقبال از این قطعنامه- تأکید کرد که جامعه جهانی باید گام‌های عملی بعدی را بی‌درنگ بردارد. وی خواستار فعال شدن فوری «مکانیزم ماشه» و بازگرداندن ۶قطعنامه شورای امنیت علیه رژیم شد و تصریح کرد که دیگر جایی برای تعلل نیست؛ به‌ویژه آن‌که گزارش اخیر آژانس، اگر چه صراحت دارد، هنوز برخی پروژه‌های پنهان نظیر سایت‌های افشا شده در «ایوانکی» و «کویر» در استان سمنان را پوشش نداده است، سایت‌هایی که مقاومت ایران به‌تازگی از آنها پرده برداشت.

 

پروژه اتمی دوشادوش و مکمل سرکوب و تروریسم

سیاست هسته‌یی فاشیسم دینی را نمی‌توان به‌صورت مجرد و فنی مورد تحلیل قرار داد. این برنامه بخشی از دکترین بقا و تداوم سلطه رژیم ضدخلقی است که مشروعیت درونی خود را هم از دست داده و برای استمرار موجودیت خود، بیش از هر چیز، بر ابزارهای سرکوب داخلی و ماجراجویی خارجی تکیه کرده است.

پروژه‌های اتمی، درست مانند شبکه تروریستی فرامرزی و صدور بنیادگرایی، از ارکان راهبردی این نظام به‌حساب می‌آیند. بدین معنا، دستیابی به بمب اتمی در اساس برای حفظ توازن درونی رژیمی است که پایه‌های اجتماعی خود را از دست داده و به سیاست سرکوب و تروریسم متوسل شده است.

این مسأله زمانی جدی‌تر می‌شود که به پیوند میان سیاست هسته‌یی این رژیم و شکست‌های منطقه‌یی آن توجه کنیم. تحولات یک‌سال گذشته در عراق، سوریه، لبنان و یمن، روند تضعیف فزاینده نیروهای نیابتی رژیم را نمایان ساخته است. در نتیجه، نیاز فاشیسم دینی به برگ‌های قدرت جدید، به‌ویژه در عرصه نظامی و اتمی، مضاعف شده است. لذا تلاش برای گریز از نظارت آژانس و تسریع در پروژه‌های تسلیحاتی را می‌توان واکنشی به همین بحران راهبردی دانست.

 

نقش مقاومت ایران در افشا و مقابله با آخوندهای اتمی

قطعنامه اخیر شورای حکام انتظار می‌رود و باید نقطه عزیمت مرحله‌ای نو در برخورد قاطع با این رژیم باشد. اعمال کامل قطعنامه‌های شورای امنیت، توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم و تعطیلی همه مراکز اتمی باید به‌عنوان پیش‌شرط هر گونه تعامل آتی با این رژیم در نظر گرفته شود.

اما این سطح از برخورد، هر چند ضروری، نمی‌تواند پایانی بر بحران باشد. تجربه ۴دهه گذشته نشان داده که تا زمانی که ساختار ولایت فقیه پابرجاست، سیاست فریب، مماشات و تهدید اتمی نیز پابرجا خواهد بود. رژیمی که بر اساس تئوری ضدایرانی ولایت فقیه، صدور تروریسم و سرکوب داخلی شکل گرفته، نمی‌تواند به‌راستی به تعهدات بین‌المللی پایبند بماند.

در این میان، نقش مقاومت ایران به‌ویژه سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت، نقشی بی‌بدیل و تاریخی است. افشاگری‌های مستمر، پیگیری‌های بین‌المللی و پایداری سیاسی و اجتماعی این جنبش، در شرایطی که بخش اعظم نهادهای بین‌المللی دستخوش مماشات بودند، زمینه‌ساز آشکار شدن چهره واقعی رژیم و بی‌اعتبار شدن ادعاهای فریبنده آن بوده است.

 

یک گواهی تاریخی

رهبر مقاومت ایران، مسعود رجوی، سال‌ها پیش با پیش‌بینی صریح از روند کنونی، گفته بود:

«اگر مجاهدین و ارتش آزادی از ۲۰سال پیش در کنار مرزهای میهن در خاک عراق صف نبسته بودند،

اگر شیرزنان و کوه‌مردان اشرف صبر و پایداری نکرده بودند،

اگر بیش از ۸۰سلسله افشاگری و روشنگری وقفه‌ناپذیر بین‌المللی درباره تسلیحات کشتار جمعی این رژیم نبود،

اگر شورای ملی مقاومت ایران، به‌رغم همه فشارها، بر مواضع اصولی خود علیه استبداد مذهبی پای نمی‌فشرد،

اگر رئیس‌جمهور برگزیده این شورا، در شرایطی که احدی را یارای آن نبود، بر خطر دخالت‌ها و جنایتهای رژیم آخوندی در عراق، فراتر از خطر اتمی انگشت نمی‌گذاشت،

...

شیخکان سرکنگبین هسته‌یی را با عراق سر کشیده و لابد اکنون در شاخ آفریقا مستقر بودند و با بمب اتمی شاخ و شانه می‌کشیدند. مهم‌تر این‌که تسمه‌های ستم‌شیخی بر گُرده مردم ایران محکم می‌شد و چشم‌انداز سرنگونی روشن نبود» (بخشی از پیام ۲۱اسفند ۱۳۹۸ مسعود رجوی به‌نقل از پیام ۱۰اسفند ۱۳۸۷).

 

به‌رسمیت شناختن مقاومت به جای سیاست مماشات

مبارزه برای خلع سلاح اتمی این رژیم نه‌تنها یک ضرورت امنیت جهانی، بلکه بخشی جدا نشدنی از نبردی برای آزادی و دموکراسی در ایران است. این نبرد تنها زمانی به پیروزی می‌رسد که جهان به جای مماشات، بر اصل تغییر رژیم توسط مردم و مقاومت ایران تأکید کند.

به‌رسمیت شناختن حق کانون‌های شورشی و مردم ایران برای تغییر رژیم و پشتیبانی از جایگزینی دموکراتیک که پایبند به حقوق‌بشر، سکولاریسم و صلح منطقه‌یی باشد، یگانه راه خروج از بن‌بست کنونی است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4fed3b22-8180-4275-8634-c1b33b659afd"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات