روزنامههای حکومتی سهشنبه ۳۰دیماه، از اینکه کمتر از ۲۴ساعت دیگر رئیسجمهور آمریکا عوض میشود و نظام سرنگون نشده ابراز خوشحالی کردهاند، و البته بلافاصله از همسویی سیاستهای دولت بعدی با سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ ابراز نگرانی کردهاند.
علاوه بر تحولات مربوط به دولت آمریکا، مسائل منطقه و بحرانهای اقتصادی اجتماعی بیشترین مطالب روزنامههای سهشنبه را به خود اختصاص دادهاند. اما مقدم بر اینها باید از هشدار نسبت به انفجار خشم خلق در روزنامههای باند مغلوب یاد کنیم.
سیل بنیان کن، نالههایی که فریاد میشوند
«مخاطرات فراموشی "خرده روایتها"» عنوان سرمقاله ابتکار است، که ضمن اشاره به گسترش سریع دردهای مردم در شبکه اجتماعی و اینکه این دردها راهی در رژیم برای درمان و چارهجویی ندارند هشدار داده: «با بروز هر باره اتفاقی مشابه، خاطرههای نهچندان دور دوباره زنده میشوند و باری مضاعف را بر مخاطب تحمیل میکنند. این روند آرام آرام جامعه را درگیر بغضی گلوگیر میکند. بغضی که هرگز نمیتوان تبعات شکستنش را پیشبینی کرد. اما تردیدی نیست که این بغضهای تلمبار شده روزی خواهند شکست و احیاناً به سیلی بنیانکن تبدیل خواهند شد».
«با سرمایه مردم در بورس چه کردید؟» عنوان مطلبی است در آرمان، که با یادآوری تظاهرات مالباختگان بورس، و فاش شدن نقش دولت روحانی در جریان جنگ باندهای مجلس و دولت، به بیتوجهی نظام به تداوم بالاکشیدن پول مردم از طریق شرکتها و بیتوجهی به صدای اعتراضات هشدار داده و نوشته است: «اگر ریزش بازار سرمایه کماکان ادامه پیدا کند و خروج سرمایه از بازار بورس شدت داشته باشد دیگر نمیتوان امید آن را داشت که شرکتهای بزرگ سهام کوچک شده را تملک کنند و مردم نظارهگر باشند به این نالهها که فعلاً آهستهآهسته بر زبان رانده میشود. توجه کنید باور کنید فردا دیر است و این نالهها تبدیل به فریاد میشود؛ فریادی که ساکت کردن آن ساده نخواهد بود».
کرونای ولایت، با مردم، اقتصاد و طبیعت چه میکند؟
در مورد کرونا «آتش زیر خاکستر» عنوان مطلبی در جهان صنعت است که با اشاره به شتابزدگی رژیم برای رفع محدودیتها نوشته است: «تمام اماکن پرخطر را بهسرعت بازگشایی کردند تا طبق معمول چرخه اقتصاد معیوب ایران بچرخد. پیک چهارم کرونا در حالی آغاز میشود که خبری از هیچ واکسنی در کشور نیست». این روزنامه در ادامه بهنقل از کارشناس حکومتی مینومحرز نوشته است: «هنوز برای بازگشاییها بسیار زود بود زیرا باعث میشود دوباره شاهد افزایش موارد بیماری باشیم. برخی مسئولان برای بازگشاییها عجولانه برخورد کردند. تاوان رفتارهای ضدونقیض مسئولان را مردم با جانشان پس میدهند».
«نفس کارون به شماره افتاده» عنوان مطلبی است در روزنامه حکومتی رسالت که ضمن اشاره به روند دزدیدن آب از سرچشمههای کارون و چشمانداز خشکی جلگهٔ حاصلخیز خوزستان نوشته است: «خوزستان در لبه پرتگاه خشکیدگی ایستاده و دولت تصمیم دارد بهجای فرونشاندن عطش این سرزمین، بودجهیی بهقصد انتقال آب سرچشمههای کارون به فلات مرکزی اختصاص دهد تا خروش این رودخانه به خاموشی ابدی گره بخورد»، این روزنامه در ادامه به سرکوب مردم برای چپاول منابع طبیعی آنان اذعان کرده و نوشته است: «عموما هیچ حسابرسیای در مورد طرحهای آبی انجام نمیشود و ریختوپاشهای انتقال آن بسیار پنهان است و دلیل اینکه همچنان ادامه پیدا کرده، همین است که در پشتپرده آن دستهایی در کار بوده و شرکتهای دولتی، خصولتی و خصوصی با دستمزدهای نجومی و باور نکردنی، تمامقد پشت این طرحها ایستادهاند که گاه به آن مافیای آب هم گفته میشود. ولی مافیای آب آنقدر قدرت دارد که با معکوس کردن جریان، مردم بومی را گوشمالی داده و علیه آنان پروندهسازی میکند».
روزنامه شرق در مطلبی در مورد آلودگی هوا برخی ابعاد سیاستهای نظام را در دعوای باندی در مورد کشتار کلان مردم از طریق آلودگی هوا را بازگو کرده و ضمن رد مرگ سالانه ۳۰هزار نفر بر اثر آلودگی هوا که توسط مدیر کل محیطزیست شهرداری تهران اعلام شده از جمله نوشته است «رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، آماری متفاوت ارائه داد و گفت: مواجهه طولانیمدت با آلاینده ذرات معلق PM۲، ۵ در کشور سالانه باعث بروز ۴۱هزارو ۷۰۰مورد مرگ زودرس میشود». این روزنامه در ادامه به فهرستی از سایر سیاستهای چپاولگرانه رژیم که منجر به تشدید آلودگی هوا شده اشاره کرده و از جمله نوشته است «عدم ارتقای استاندارد خودروهای بنزینی و دیزلی، روند کُند از رده خارجکردن خودروها و موتورسیکلتهای فرسوده، توزیع نامناسب سوخت استاندارد در کلانشهرها و محورهای مو اصلاتی، توسعه و نوسازی کُند ناوگان حمل ونقل عمومی، مصرف سوخت نامناسب در صنایع و نیروگاههای کلانشهرها بهویژه در ششماهه دوم سال».
کرونا با اقتصاد ما چه کرد؟ موضوع گزارشی است در مردمسالاری که در آن با اشاره به روند افزایشی بیکاری و گرانی در دوران کرونا از جمله نوشته است: «بســیاری از مشــاغل از دسترفته در اثــر شــیوع کرونــا، نــه دارای بیمــه هســتند کــه تخفیــف در حــق بیمــه کارفرمــا سـبب نجـات آنها شـود و نـه بـه تسهیلات و کمکهای مالـی دولـت دسترسـی دارنـد. از اینرو میتوان گفـت کـه برنامـه کمــک ۵ هــزار میلیــارد تومانــی بــه صنــدوق بیمــه بیــکاری از محـل صنـدوق توسـعه ملـی نمیتواند باعـث بهبـود وضعیـت تعـداد زیـادی از مشـاغل شـود».