خامنه‌ای به‌رغم ضحاکی فطری، به‌رغم فرا افکنی و فرار به جلو، خوب می‌فهمد که این روزها استیصال و درماندگی تا آنجا به عجزش کشانده که دیگر نه از دخیل بر گور خمینی معجزتی می‌رسد و نه از پوتین آبی گرم می‌شود. به چشم چارتایش می‌بیند که از هر طرف بچرخد، ضربه‌های بنیان شکن مردم، کانون‌های شورش و مقاومت منسجم بر جان ولایت سفیانی‌اش فرود می‌آید، پس گیج‌وگنگ سرش را بر هر در و دیواری می‌کوبد به امید مفری –هر چند موقت – از این فلاکت که تمامی رژیمش را در برگرفته است. "تهاجم بی‌امان و پیروزمندانه کانون‌های شورشی بر قوی‌ترین ارگانهای سرکوب و چپاولش، از شهرداری تهران بزرگ گرفته تا گور دجال، حیات حکومت را به اتاق احیا برد. "
دیگر آن که خامنه‌ای که به‌زعم خود با آخرین تلاش مذبوحانه، دولت و مجلس و قضاییه یکدست و سر در آخور ولایت، انتصاب کرد نمی‌دانست که نسل مقاومت از شیخ و شاه و دولت و مجلس و قضا و از ولایت‌عهدی رضا و مجتبی دیری است گذشته‌اند و این صدای رعدآسای مردم و کانون‌های شورشی است که از همه جا به گوشش می‌رسد. کانون‌های شورشی قائم به‌ذات خویش در تمامی سرزمین آمده‌اند تا طومار جهل و جنایت و سرسپردگی‌ها را با تمام فضولاتش از میان بردارند و بهایش را باجان و مال خویش داده و باز هم خواهند داد و این را عوامل حکومتش هم می‌دانند.
این روزها مقاومت ایران به همراه مردم در ایران و تمامی نقاط جهان صدای زندانیان هستند، صدای اعتراضی که از شادگان و آبادان و زاهدان و اصفهان و بختیاری و روستا به روستا و شهر به شهر این سرزمین شنیده می‌شود. این صدای فریاد ایران است از گلوی کارگر و معلم و بازنشسته و دیگران.
خامنه‌ای در اراجیف اخیر بر گور دجال می‌گفت: "امروز مردم بیش از هر زمان دیگر به جمهوری اسلامی وفادارند"
باید بگوییم که: عاقلی گفتا که از دیوانه بشنو حرف راست. و به‌راستی چنین است که تمام این سال و روزها وفاداری مردم را در براندازی بساط اهریمن تا این حد و اندازه ندیده بودیم.
نمونه بارز دیگر از دم بریدگی خامنه‌ای بر گور خمینی تشبث به حیله مکارانه یک تیر و دونشان بود که بله گویا این‌ها که کشته می‌شوند، اعدام می‌شوند، و صدای مرگ بر خامنه‌ای مرگ بر دیکتاتور سرداده‌اند حامیان نظام دیکتاتوری شاه و رضا خان قزاق‌اند که گوش فلک را هم کر می‌کند. و دیگر آن که ما از آنها واهمه‌ای نداریم و آسوده بخوابید. اگر چه خودش مشاعر از دست‌داده، طامات می‌بافد.
لاکن رژیم دشمن برانداز خود را به‌خوبی شناخته است، از یکدستی و خاستگاه نهایی مقاومت مردمی خبر دارد-مگر ُص م بُکم عُمی فَهُم لا یَعقلون باشد که هر روز و ساعت و دقیقه در هر شهر و روستا و کوی برزن نبیند و نشنود.
ملایان گیج و منگ و همپالگی هاشان آخرین ترفندشان این است که همه‌چیز را خوب و عالی جلوه دهند، اگر چه به‌قول هانا آرنت "در نظامهای دیکتاتوری همه‌چیز تا پانزده دقیقه از فروپاشی خوب به‌نظر می‌رسد" –که در اینجا علائم سقوط از سال‌ها پیش نمایان بوده است – می‌خواهند نقش مقاومت و کانون‌های شورشی را کم‌رنگ نموده و قدرت پوشالی سرکوب و شکنجه را در ارعاب مردم بزرگنمایی کنند؛ و در این راستا از هیچ اقدامی هم رویگردان نیستند. در حالی‌که در همان ساعت و دقیقه خود و سرسپردگانش همان‌جا بر سر گور خمینی در لرزشی آشکار زیر آتش تهاجم مقاومت بودند. و شهرداری بزرگش در تهران هم.
احسان ایرانی
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است
