رسانههای حکومتی امروز دوشنبه ۲۶آبان ۱۴۰۴ تصویری نگرانکننده از تشدید شکافهای درونی حاکمیت ارائه دادند. از استعفای چهرههای اصلاحطلب نزدیک به دولت پزشکیان تا حملات تند اصولگرایان به بدنه اصلاحات و واکنشهای عصبی نسبت به انتصابهای اخیر، همه نشان از گسترش نارضایتی و بیثباتی سیاسی در رأس نظام دارد.
در کنار منازعات جناحی، هشدارهای جدی اقتصادی نیز بخش مهمی از صفحات روزنامهها را به خود اختصاص داده است: از بحران انرژی و ناترازی بنزین گرفته تا هزینههای سنگین پروژههای آبرسانی و آمار تکاندهنده مرگومیر کارگران.
موضوعات مربوط به مذاکرات هستهیی، انزوای منطقهای، و قطعنامههای اروپایی نیز بار دیگر به صدر بحثها بازگشته و عمق چالشهای بینالمللی رژیم را آشکار کرده است.
گزیده رسانههای حکومتی
توسعه ایرانی – بحران وفاق در دولت پزشکیان، استعفای فیاض زاهد، انتقاد از محدود شدن آزادی عمل سیاسی و تأکید اصلاحطلبان بر «جراحی درونی» و فاصلهگیری از قدرت برای ترمیم اعتماد عمومی.
هممیهن – حملات سازمانیافته به نرجس سلیمانی پس از تذکر به شهردار تهران و طرح پرسش انتقادی «چند میگیری تخریب کنی؟» در نقد فحاشی و هتاکی جریانهای فشار.
فرهیختگان – انتقاد تند از سازندگی و دفاع از نقش نهادهای بالادستی در سیاست خارجی؛ هشدار نسبت به «مذاکره هر قیمتی» و سفرهای بینتیجه دولت.
سیاست روز – حمله لفظی به اصلاحطلبان و متهمکردن آنان به تمامیتخواهی؛ اعتراض شدید این جریان به انتصاب سقاب اصفهانی و هشدار درباره ناترازی قدرت در دولت.
دنیای اقتصاد – بازتاب اعتراض اصلاحطلبان به انتصاب اصفهانی و درخواست «نمک نپاشیدن به زخم همراهان»؛ همچنین توضیحات پزشکیان دربارۀ ناترازی انرژی و طرح سازمان جدید طبق برنامه هفتم.
آرمان ملی – گفتگوی محمد خالقی درباره لزوم «خوداصلاحی اصلاحات» و کنار گذاشتن روشهای قدیمی؛ اختلاف رویکردها درباره مسیر آینده این جریان.
جوان (یادداشت اول) – نقد طنزآلود درباره گرانی پفک، نسبتدادن فساد اقتصادی به اطرافیان خاتمی و انتقاد از حاشیهسازی دولت به جای تمرکز بر تورم و فساد.
جوان (تحلیل دوم) – هشدار درباره «یارگیری اجتماعی علیه نظام» از سوی اصلاحات و تلاش آنها برای انتقال ناکارآمدی دولت به سطح حاکمیت؛ نقد رویکرد «کمبود اختیارات» بهعنوان توجیه ضعف دولت.
هممیهن (پرونده مذاکرات) – نقد ۲۰سال مذاکرات بینتیجه، انتقاد از غنیسازی ۶۰ درصدی، و طرح پرسش درباره اتلاف زمان؛ اشاره به فشار عراق و لبنان برای تعدیل سیاستهای منطقهیی ایران.
ستاره صبح – تحلیل فریدون مجلسی درباره «مذاکره مسلح»؛ هشدار نسبت به عدم آمادگی برای جنگ، انزوای بینالمللی، بحران فقر و تورم، و پیامدهای منطقهیی سیاستهای ایران.
جوان (قطعنامه اروپا) – نقد سه کشور اروپایی در شورای حکام و هشدار درباره مسدودشدن مسیر دیپلماسی؛ تحلیل انگیزههای ژئوپلیتیک اروپا.
توسعه ایرانی (حوادث کارگری) – آمار سنگین مرگومیر و نقصعضو کارگران؛ نبود ایمنی در بیش از ۷۰٪ معادن، تلفات بالای استان کرمان، و گسترش قراردادهای بدون بیمه و غیررسمی.
بهارنیوز – نامه محمد فاضلی به پزشکیان درباره پروژه پرهزینه شیرینسازی آب دریا؛ درخواست شفافیت درباره مجری، اسناد مهندسی و بهای واقعی هر مترمکعب آب؛ هشدار درباره بحران آب تهران.
گزیده رسانههای حکومتی
توسعه ایرانی: «وفاق»؛ درس عبرتی برای بازگشت به مردم
در حالی که سیاست «وفاق» دولت مسعود پزشکیان و انتصابات جنجالی، حامیانش را بهشدت سرخورده کرده و بقای این جریان سیاسی را در خطر انداخته است، رهبران اصلاحات به یک بازنگری تاریخی روی آوردهاند. … استعفای پر سر و صدای فیاض زاهد، عضو شورای اطلاعرسانی دولت، در اعتراض به انتصابات و رویکرد «وفاق» مسعود پزشکیان، نه یک کنارهگیری ساده، بلکه اولین ترک جدی بر پیکره ائتلاف حامیان دولت محسوب میشود؛ ترکی که صدای شکستن بغض و سرخوردگی درونی اصلاحطلبان را به گوش میرساند. زاهد، در اقدامی که بلافاصله فضای سیاسی را متشنج کرد، انتصاب «اسماعیل سقاب اصفهانی»، از مدیران ارشد دولت پیشین را بهعنوان معاون رئیسجمهور «کجتابی» خواند و از آن ابراز شرمساری کرد. او دلیل استعفای خود را نارضایتی از مواضع و محدود شدن استقلالش در بیان دیدگاهها اعلام کرد؛ … این نگرانی، کمیته سیاسی جبهه اصلاحات را واداشته تا در نامهیی صریح به سید محمد خاتمی، به یک جراحی دردناک درونی دست بزنند. آنها با اذعان به بحرانهای سهمگین اقتصادی، انباشت نارضایتی اجتماعی و بازگشت تحریمها، راهکار را نه در انتظار برای گشایش از بالا، بلکه در تغییر پارادایم کنشگری خود میبینند. …
اصلاحطلبان باید میان «عبور از پزشکیان» که یک استراتژی شکستخورده است، و حمایت بیقید و شرط از دولتی که انتظاراتشان را برآورده نمیکند، راه سومی بیابند. این راه سوم، شاید همان چیزی است که کمیته سیاسی جبهه اصلاحات پیشنهاد داده است، یعنی …، فاصلهگیری از قدرت برای نزدیکی به مردم،
هم میهن: هتاکی به نرجس سلیمانی در فضای مجازی به شورای شهر تهران کشیده شد/ چند میگیری تخریب کنی؟
نرجس سلیمانی، یادگار سردار … سپهبد حاج قاسم سلیمانی برحسب وظیفه قانونی نمایندگی خود در جلسه علنی این شورا مورخ ۲۰ آبان تذکری را به شهردار تهران داده و از ایشان خواست شورایی را که مشروعیت را با اخذ رأی اعتماد از آنان گرفتهاند، مورد رفتار خلاف قانون قرار ندهند؛ زیرا این عمل مصداق مثل معروف «بر شاخه نشستن و بن بریدن» خواهد بود. متأسفانه بلافاصله توسط فردی با هویت معلوم و افراد مجهول، اما مواجببگیر و اجیر دیگر، ناجوانمردانه و گستاخانه مورد تهمت و تخریب قرار گرفته و القابی که شایسته خودشان است، به این همکار شجاع و فرهیخته ما در شورای شهر تهران نسبت داده شد. …الان باید بپرسیم «چند میگیری فحش بدهی؟ چند میگیری هتاکی کنی؟» من نمیدانم چه اتفاقی رخ داده که یک نفر جرأت چنین ادبیاتی داشته باشد؟ … برخی هم فکر میکنند اختلافی وجود دارد و بهترین زمان است که انتقامشان را از شهید سلیمانی و یادگار او بگیرند. به ناموس شهید سلیمانی جسارت شد؛ فردی جرأت کرد الفاظی که در شأن خودش بود به کار ببرد.
فرهیختگان: بر سر شاخ بُن نبرید
وزیر صلح باشید نه وزیر جنگ» این عنوان اصلی روزنامه سازندگی در شماره روز یکشنبه بود. …
عنوان یادداشت، عراقچی، دستگاه دیپلماسی و ایران را به جنگطلبی متهم میکند؛ اما در بخشی از متن، عراقچی ناجی ایران در مقابل جنگ معرفی میشود. در عینحال با وجود تحسین عملکرد عراقچی در بخشی دیگر گفته میشود سیاست خارجی ایران را نهادهای بالادستی تعیین میکنند و وزیر خارجه صرفاً مجری آنهاست. … . برخی از چهرههای اصلاحطلب اصرار دارند واقعیتهای بینالملل را انکار کنند و با اصرار افراطی بر مذاکره با غرب با هر قیمت، کشور را به ورطه تحقیر بکشند. آخرین مورد آن فشار این طیف به رئیسجمهور برای شرکت در نشست شرمالشیخ در مصر بود.
سیاست روز: نسخههای بیماریزای اصلاح طلبان
اصلاح طلبان همواره برای به دست گرفتن قدرت از ترفند فریب، دروغپردازی، بزرگنمایی و تخریب رقیب بهره بردهاند و در اینگونه روشهای تخریبی استاد هستند و تاکنون با همین روش توانستهاند در چند دوره از انتخابات ریاستجمهوری به پیروزی برسند. … اکنون اصلاحطلبان ضعف خود را به دولت منتقل کردهاند چرا که دولت آقای پزشکیان اکثر وزرا و نیروهای بالادستی را از بدنه اصلاحات برگزیده است، با این وجود تاب انتصاب یک فرد غیراصلاحطلب را هم ندارند و بر سر انتصاب سقاب اصفهانی به ریاست سازمان تازه تأسیس ناترازی بهشدت برآشفته شدهاند و بنای اعتراض را سر دادهاند. تمامیت خواهی در ذات اصلاحطلبان است و این خواسته بارها در نوع رفتارهای این جریان سیاسی دیده شده از مجلس ششم گرفته تا دولت خاتمی و سپس دولت روحانی و اکنون پزشکیان. آنها شیفته خدمت نیستند بلکه تشنه قدرتند.
دنیای اقتصاد: داستان یک انتصاب جنجالی
فیاض زاهد تنها فردی نیست که طی روزهای گذشته به این انتصاب اعتراض کرد و آن را فراتر از وفاق و حتی «کجتابی» توصیف کرد. همزمان با او بخشی از جریان اصلاحات نیز به این انتصاب انتقاد کردند. از جمله جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات که در واکنش به این انتصاب خطاب به رئیسجمهور نوشت: «به زخم همراهان انتخاباتیتان نمک نپاشید… در میانه همه این انتقادها و توضیحات مجموعه دولت، شاید پیام مسعود پزشکیان رئیسجمهور در حساب کاربریاش در شبکه اجتماعی ایکس بتواند به این چالش جدید دولت پایان دهد. او دیروز نوشت: «ناترازی انرژی مسألهیی جدی و انباشته است؛ با دستور حل نمیشود و باید واقعبینانه و مرحلهبهمرحله پیش رفت. از ابتدا تأکید کردم باید بر اساس برنامه هفتم حرکت کرد. تشکیل سازمان بهینهسازی طبق ماده ۴۶ برنامه هفتم، قدمی عملی برای مدیریت مصرف، رفع ناترازی و ساماندادن یارانههاست».
محمد خالقی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی: مواضعی که آقای خاتمی اخیراً مطرح کرده، در واقع نقد مهمی بهعملکرد گذشته جریان اصلاحطلب است. او تأکید میکند که اگر قرار باشد جامعه اصلاح شود، روشهای قبلی دیگر جواب نمیدهد و باید تغییر رویکرد بهصورت واقعی اتفاق بیفتد». … «وقتی خاتمی میگوید خودِ اصلاحات نیازمند خوداصلاحی است، در واقع یک بازنگری اساسی در درون جریان اصلاحطلبی را مطالبه میکند. او معتقد است پیش از مطالبه اصلاح از حاکمیت، جریان اصلاحات باید تکلیف خودش را با ضعفها، اشتباهات و ناهماهنگیهای داخلی روشن کند». «این اختلاف رویکردها نشان میدهد که اردوگاه اصلاحات در وضعیت گذار قرار دارد و هنوز اجماعی درباره مسیر آینده شکل نگرفته است».
جوان: پفک، هم گران شد هم اسمش عوض شد!
پفک ۱۸ درصد گران شد، برای چندمینبار از آغاز سال. برخی مینویسند خاتمی که نگران مدیران دولت پزشکیان است، گویا خواهرزادههای دیگری هم دارد، چون همین حالا چهار تا از خواهرزادههای او در رأس بزرگترین هلدینگهای اقتصادی دولت و کشور هستند. … صورتبندی بالا از فضای رسانهیی و خبری دولت نشان میدهد که…بازی استعفا و مذاکره و مانند آن فقط برای رهزنی از ذهن مردم است. …بازگردیم به پفک! پفک کالای اساسی نیست، اما مردم فقط کالای اساسی نمیخورند. مردم تورم میخورند و دولت اگر ادعای تلاش برای کنترل تورم و مبارزه بیامان با فساد دارد، اول باید خودش را از زیر یوغ حاشیهها بیرون بکشد.
جوان: اصلاحات غرق در کنشهای کلامی
آنچه هشدار در این زمینه را ضروری میسازد، وجود درکی در میان جریان اصلاحات از اصلاحطلبی اجتماعی است که آن را به یارگیری اجتماعی در برابر نظام تعبیر میکند. به نظر میرسد که جریان اصلاحات با درک موقعیت خطیر کنونی و تجربیات گذشته باید از این نوع برداشت فاصله بگیرد و اصلاحطلبی مسئولانه، اخلاقی و اجتماعی را بهمعنای حقیقی کلمه و در راستای کمک به نظام و دولت متکی به خود به کار گیرد. … جریان اصلاحات با نامطلوب و ناکارآمد دانستن دولت چهاردهم، هم درصدد فاصلهگیری و عبور از این دولت است و هم درصدد است تا ضعفهای این دولت را ناشی از کمبود اختیارات آن قلمداد کند و از این طریق، مسئولیت ناکارآمدی دولت را به نظام نسبت دهد؛ تاکتیکی قدیمی که همواره این جریان از آن بهره برده است.
هم میهن: چرا زمان را با مذاکره هدر میدهیم؟
از زمانی که عوامل سازمان رجوی در سال ۲۰۰۲ در هتل ویلارد واشنگتن، اطلاعات دریافتی خود از سرویسهای اطلاعاتی درباره تأسیسات هستهیی ایران را افشا کردند تا امروز، تقریباً زمانی را سراغ نداریم که اثری از مذاکرات در اخبار ما نباشد. اخبار یا درباره شکلگیری مذاکرات بوده، یا پیشرفت آن و یا شکستها که هر کدام از آنها، قصهای پشت سر دارد. … خوب است که هزینه – فایده این برنامه را یک بار با شجاعت و صداقت بررسی کنیم. بهطور مشخص، غنیسازی ۶۰ درصد چه امتیاز و دستاوردی برای ما محسوب میشد؟ در حالیکه استفاده خاصی برای آن متصور نبودیم و حتی بهرغم برخی تبلیغات عجیب داخلی، باعث بهوجود آوردن بازدارندگی هم نشد. قصه بازدارندگی با اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد همان قدر عجیب بود که این روزها تعریف قصهای تحت عنوان ابهام هستهیی عجیب است. اورانیوم ۶۰ درصد ایران زیر خاک مدفون شد. … بهعنوان کشوری که دارنده یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز در جهان است و میتوانست در صنعت انرژی حرفی برای گفتن داشته باشد، قاعدتاً نباید همه چیز را پای برنامهیی میگذاشتیم که علاوه بر حواشی امنیتی و سیاسی آن، از لحاظ ذخایر مواد مورد استفاده در آن – اورانیوم – یکی از فقیرترین سرزمینهای جهان محسوب میشویم. … به جای ارتباط با گروههای مقاومت بر ارتباط با دولتهای منطقه تمرکز کنیم و شرایط را به سمت ثبات ببریم؟ نکته اینکه مقامات عراق و لبنان بهعنوان دو کشور باقی مانده از این محور، بهصورت علنی، مستقیم و غیرمستقیم این تغییر را از تهران طلب میکنند. دقیقاً قرار است با برنامه هستهیی چه کنیم و آینده را چگونه ترسیم کردهایم. اگر واقعاً تمام این سؤالها جواب دارد و آینده روشن است، چرا باید زمان و منابع و ظرفیت کشور را در مذاکرات هدر دهیم؟ پایان این روند را اعلام کنیم.
ستاره صبح: ما باید برای مصالحه آماده باشیم، نه جنگ/ من معنی اصطلاح «مذاکره مسلح» را درک نمیکنم-
فریدون مجلسی دیپلمات پیشین: ضمن تحلیل عبارت معروف وزیر امور خارجه «آمادگی برای مذاکره و حاضر بودن برای جنگ» گفت: میدانم که ما برای جنگ آماده نیستیم، ولی امیدوارم دست از ماجراجویی برداریم و برای مصالحه آماده باشیم. … من امیدوارم این حرفها، اظهاراتی تبلیغاتی باشد برای مصرف داخلی… ما پیش از این مقتدرترین کشور در منطقه بودیم و میتوانستیم در همان مسیر باقی بمانیم، اما امروز دیگر در آن جایگاه نیستیم. هیچ کشوری با تورم و فقر به سمت بهتر شدن وضعیت اقتصادی، سیاسی و نظامی نرفته است. … امروز باید از غزه درس بگیریم. جهان در باریکه غزه نتیجه اصرار به ستیزهجویی را مشاهده کرد. اسراییل هر آنچه که میخواست را زیر سایه جنگ به دست آورد. … وقتی به جای فکر کردن به چنین مسائل مهمی به حسینیه کردن کاخسفید یا گسترش ایدئولوژی به دنیا فکر میشود، جهان در اقدامی متقابل سعی میکند تسلط خود را به رخ بکشد… حتی کشورهایی که ارتش قدرتمند دارند و تا بن دندان مسلح هستند، این همه از گزینههای نظامی حرف نمیزنند! جنگطلبی نشانه قدرتمند نیست. کشور در جنگ ۱۲ روزه ضربه خورد … در دنیای مدرن کشور منزوی تاب تحمل جنگ نخواهد داشت
جوان: قطعنامهای برای پر کردن خلأ ژئوپلیتیک اروپا
پیشنویس قطعنامهیی که این سه قدرت در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران ارائه کردهاند، بیش از آن که یک اقدام فنی باشد، نشانهای از ادامه همان سیاست دیرینه است: سیاست فشار برای پوشاندن خلأهای ژئوپلیتیک اروپا. … قطعنامه اخیر نیز ادامه همین مسیر است: ساختن بهانههای حقوقی برای فشار بیشتر، … پیشنویس کشورهای اروپایی در بهترین حالت، یک بازی سیاسی کوتاهمدت است و در بدترین حالت، میتواند مسیر دیپلماسی را کاملاً مسدود کند
در پروندههای مرگ معدنچیان، مجازات کارفرمایان سبک و غیربازدارنده است؛
توسعه ایرانی: تقلیل جان کارگران معادن به ارزش دیه!
آمار پزشکی قانونی نشان میدهد که در سال ۱۴۰۳ حدود دو هزار نفر بر اثر حوادث محیطهای جان خود را از دست داده و بیش از ۲۶هزار نفر مصدوم شدهاند؛ موضوعی که نشان میدهد محیطهای کاری ایران بهخصوص بخشهای معدن و ساختمان، همچنان ناایمن هستند.
... فرشاد اسماعیلی، حقوقدان و کارشناس حقوق کار میگوید: در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۸هزار و ۷۳۴ حادثه شغلی در کشور ثبت شده که در این بین، ۴۵۵ نفر فوت کردند و یکهزار و ۶ نفر هم دچار نقصعضو شدند. تنها در بخش معادن زغالسنگ در سال۱۴۰۰ حدود ۳۶۷ حادثه ثبت شده است. به همین دلیل است که مهمترین مسأله معادن کشور، عدم رعایت ایمنی و بهداشت در محیط کار است و آمار در این زمینه بسیار هشداردهنده است.
وی افزود: در سال ۱۴۰۱، از ۶هزار و ۲۵ معدن فعال کشور، فقط ۲۳درصد دارای واحد ایمنی و بهداشت بودند. فقط در نیمه نخست سال گذشته ۱۲ حادثه مرگبار در معادن گزارششده است. در این بین، استان کرمان تعداد زیادی از معادن مثل معادن زغالسنگ، مس و... را به خود اختصاص داده و اگر چه آمار دقیق و رسمی سازمانی زیادی بهصورت عمومی منتشر نمیشود اما گزارشهای رسانهیی در ماههای اخیر در استان کرمان هم نشان از ادامه این حوادث دارد... . این کارشناس حقوق کار در ارتباط با ماهیت قراردادهای کار کارگران معادن گفت: در معادن استانهای مختلف از جمله کرمان، بخش قابل توجهی از کارگران معدن بهصورت پیمانی، روزمزدی و فصلی کار میکنند. بعضی از آنها بیمه کامل ندارند یا اصلاً بیمه نیستند. این مسأله سبب شده که وقتی حادثهیی رخ دهد، همیشه کارگران بیشترین آسیب را ببینند زیرا نمیتوانند بهعلت ماهیت قرا داد کار خود مطالبه حقوق کامل کنند یا در معادلات قانونی حضور یابند.
بهارنیوز: نامه محمد فاضلی به پزشکیان
قیمت هر مترمکعب آب شیرینشده چقدر است؟
محمد فاضلی، جامعهشناس، … آب تهران هم مثل آب بقیه مملکت بر اثر سالها اصرار بر الگوی توسعه غلط به وضعیت بحرانی رسیده است. در خبرها آمده بود که برای راهحل آب تهران، قرار است آب دریا را شیرینسازی کنند و به تهران برسانند. وزیر نیروی شما از در دستورکار بودن شیرینسازی ۲ میلیارد مترمکعب آب گفته است.
یک. طراح، پشتیبان و پیشبرنده پروژه تأمین آب تهران از طریق شیرینسازی آب دریا کیست؟ کدام شرکت است؟
دو. آیا طراحان، حامیان و پشتیبانان این طرح حاضرند اسناد مطالعات مهندسی، اقتصادی، محیطزیستی، اجتماعی و امنیتی این طرح را منتشر کنند؟ حاضرند در یک نشست مطبوعاتی با حضور متخصصان و رسانهها از طرحشان دفاع کنند؟
سه. آیا حاضرند به ملت ایران اعلام کنید که قیمت هر مترمکعب آبی که از خلیجفارس و دریای عمان شیرینسازی شده و به تهران میرسد چند دلار یا یوروست؟ هزینه سرمایهگذاری و عملیات در تأسیسات شیرینسازی و انتقال تا تهران چقدر است؟ چهار. با آن مقدار سرمایهگذاری، کلاً چقدر آب به تهران انتقال پیدا میکند؟ مقدار آب منتقل شده در نسبت با هدر رفت شبکه آب شرب و بهداشت تهران چقدر است؟ پنج. چرا به جای اینکه کار پایداری نظیر کاهش هدر رفت (https: //youtu. be/mauToijH۰۴A) در شبکه شرب و بهداشت تهران را انجام دهید/دهند؛ دنبال انتقال آب از هزار کیلومتر آنطرفتر هستند؟ شش. آیا هزینههای کاهش هدر رفت در شبکه شرب و بهداشت تهران (و هزینه سایر گزینههای نظیر تصفیه، بازچرخانی، و…) را با هزینه انتقال آب مقایسه کردهاند؟ آقای رئیسجمهور شما مقایسه این هزینهها را میدانید؟ هفت. آیا میخواهند آب را از هزار کیلومتر آنطرفتر با هزینه چند دلار بر هر مترمکعب شیرین کنند و به تهران بیاورند و بعد نزدیک به ۳۵ درصد آنرا در شبکههای این شهر به هدر رفت فیزیکی و آب بدون درآمد تبدیل کنند؟
هشت. وقتی الآن نمیتوانید هزینه تمامشده آب فعلی (احتمالاً کمتر از ۱۵ هزار تومان در هر متر مکعب) را از مردم بگیرید، و تازه ۳۵ درصد آن هم هدر رفت فیزیکی و آب بدون درآمد میشود؛ میخواهید هزینه آب شیرینسازی و منتقل شده به قیمت هر مترمکعب چند دلار را بگیرید؟
بهار نیوز: روز صفر آبی در کمین تهرانیها
بحران آب در ایران به مرحلهای رسیده که کارشناسان آن را «ورشکستگی آبی» مینامند. علی میرچی، استاد منابع آب در دانشگاه ایالتی اوکلاهاما معتقد است ریشه این وضعیت بیش از آن که در تغییرات اقلیمی باشد در «حکمرانی نادرست و تصمیمگیریهای از بالا به پایین» است. او میگوید که: «ایران دخلوخرج آبی خود را نشناخته و توسعهاش طوری پیش رفته که گویی محدودیت منابع وجود ندارد»... . بهگفته میرچی اصرار بر خودکفایی غذایی و تمرکز در تصمیمگیری در نهادهای مرکزی وضعیت آبی ایران را به مرز نابودی کشانده است، ... خطای اصلی این بوده که در مسیر توسعه محدودیت آب نه در منابع سطحی و نه زیرزمینی در نظر گرفته نشد؛ توسعه کشاورزی یا مسائل استراتژیک مانند رویکرد ما دنیا طوری اتفاق افتاد که انگار ما محدودیت آب نداریم. مثل خانوادهای که ماهی ده میلیون درآمد دارد اما ماهی سی میلیون خرج میکند و برای جبران داراییهایش را میفروشد تا سرانجام ورشکست شود. ایران نیز دچار ورشکستگی آبی شده است چون دخلوخرج آبی خود را نشناخته و حسابداری آبی اشتباه بوده است. بله دیپلماسی آب و سایر انواع دیپلماسی. اگر روابط ما با جهان طوری بود که بهجای انزوا تعامل طبیعی با جهان داشتیم مجبور نبودیم تمام نیاز غذایی را در داخل تولید کنیم. برای کشوری با جمعیت ایران خودکفایی کامل ممکن نیست. ما باید در برخی محصولات آببر تعامل وارداتی داشته باشیم تا به ورشکستگی آبی نرسیم،
باید منابع مالی کشور را متمرکز و شفاف کنیم
بهارنیوز: ناترازی و شکاف اقتصادی بزرگ تری در راه است؟
حمید حاج اسماعیلی؛ کارشناس و فعال حوزه کار و کارگری: به این دلیل که کشور با اتفاقات خاصی روبهرو است و با توجه به مسائل سیاسی و نظامی که در کشور حادث شد، این کسری، پررنگتر از گذشته به نظر میرسد. شاید بیش از ۲ برابر اندازهای که اقتصاد را در اختیار دولت میبینیم، در اختیار منابع بیرون از دولت است که عمدتاً غیرشفاف هم هستند... .
سازندگی: از رانت تا فرسایش تمدنی
طی ۴ دهه گذشته همواره سیاستگذاران و بخشهای ذینفوذ به بودجه دولت و ساختار حکمرانی به چشم توزیعکننده ثروت و پخشکننده رانت نگاه میکردند نه تسهیلگر بخش خصوصی برای تولید ثروت، وجود پول نفت و نگاه بخش پرنفوذ جامعه به پول نفت بهعنوان منبعی برای دخالت حکومت در زندگی مردم باعث شده که ساختار حاکمیت به پشتوانه پول نفت به جای اخذ تصمیمات بلندمدت و حکمرانی درست، شروع به توزیع پول و رانت کند بنابراین طی ۴ دهه گذشته هر قسمت از جامعه بانفوذ در بدنه تصمیمگیر سعی در مصادره بخشی از رانت در قالب انحصار در قوانین و یا پولپاشی به نفع طبقه خود کرده است، همه ما سالهاست که از وجود رانتهای مختلف و متنوع در قالب حکمرانی مطلعیم، بسیاری از مشاغل اصلی و حساس از رانت انحصاری در شغل خود منتفع هستند به بخشی رانت قوانین اعطا شده، بخشی رانت تحصیل دادند، بخشی رانت واردات، بخشی رانت استفاده ارزان از برق و گاز و آب برای تولید و حتی طبقهای از رانت سبک زندگی برخوردارند بهگونهیی که حاکمیت ترجیح داده، سبک زندگی مردم را محدود کند تا این طبقه دچار نارضایتی نشود، ... حالا این روزها ما با جامعه چند سطحی مواجهیم که با مشکلات و گرههای متعدد، قفل شده است و ساختار حکمرانی که در رفع این ناترازی حاصل از توزیع رانت حاضر به اخذ تصمیم سخت نیست.
«یوسف کاووسی» در گفتگو با «توسعه ایرانی» و در ارزیابی عزل هیأت مدیره مؤسسه ملل:
توسعه ایرانی: بانک مرکزی تجربه شکستخورده سرپرستی را تکرار میکند
یوسف کاووسی مدیرکل اسبق بازرسی بانک مرکزی: بانک مرکزی از ورود به بانکهای ناتراز دیگر، هراس دارد زیرا در صورت ورود حتی از وظایف خود نیز بازمیماند و از طرف دیگر هم با تزلزل مدیریتی در بانک مرکزی مواجهیم. به همین دلیل است که از فردای انحلال بانک آینده، بانک مرکزی اعلام کرد که به بانکهای دیگر برنامه اصلاحی داده شده است و قرار نیست این بانکها نیز منحل شوند. شنبه ۲۴ آبان، هیأت مدیره مؤسسه مالی ملل نیز به دستور بانک مرکزی عزل شدند و هیأت سرپرسی بانک مرکزی عهدهدار اصلاح این مؤسسه ناتراز شد؛ روشی که به اعتقاد مقامات بانک مرکزی میتواند از انحلال این مؤسسه جلوگیری کند... . میتوان گفت که در بانک آینده نه ادغامی صورت گرفته است و نه انحلالی و اکنون با وضعیت غریبی مواجهیم زیرا تنها نام این بانک تغییر کرده اما همه تشکیلات طبق همان قاعده قبلی کار میکند. البته سهامدار عمده این بانک هم بیکار ننشسته است و مشغول باز کردن پروندههای حقوقی برای بانک مرکزی است و تاکنون هم در برخی موارد موفق بوده است. انصاری برای هیأت قبلی بانک مرکزی و رئیس هیأت مدیره آن حکم بازداشت به اتهام سوءمدیریت گرفت که اکنون این افراد با وثیقه آزاد هستند... بانک مرکزی در حالی تجربیات شکستخورده قبلی را اجرا میکند که متخلفین این بانکها از لحاظ قانونشناسی، بهاصطلاح «هفت خط» هستند بنابراین امید بانک مرکزی بیشتر اداری است تا واقعی زیرا اگر قرار بر اصلاح بود، در این سالیان با این مؤسسات و بانکها مماشاتی صورت نمیگرفت. اکنون نیز بانک مرکزی تحت فشار، مدیریت این مجموعه را برکنار کرده و این سیاست بیشتر با ملاحظات سیاسی انجام شده است تا دیدگاه کارشناسی و تخصصی.
صنف داروسازان به مرز ورشکستگی رسیده، به واسطه این موضوع قرار است از هفته جاری تأمین مالی بدهی داروخانهها با عرضه اوراق در بورس آغاز شود.
هم میهن: اوراقفروشی برای دارو/ارزیابی کارشناسان از اقدام اخیر سازمان تأمین اجتماعی
رقیه ندایی خبرنگار اقتصادی صنف داروسازان به مرز ورشکستگی رسیده، به واسطه این موضوع قرار است از هفته جاری تأمین مالی بدهی داروخانهها با عرضه اوراق در بورس آغاز شود. به بیان سادهتر برای اینکه تأمین اجتماعی بتواند بدهی خود را به داروخانهها بدهد، اوراق در بورس عرضه خواهد کرد…. داستان بدهی تأمین اجتماعی به داروخانه مربوط به امروز و دیروز نیست؛ سالهاست داروخانهها با این معضل دستوپنجه نرم میکنند و اکنون به واسطه این معضل بسیاری از داروخانهها به مرز تعطیلی و ورشکستگی رسیدهاند. بررسیها نشان میدهد که برخی از داروخانهها در سراسر کشور در واکنش به عدم پرداخت مطالبات خود توسط تأمین اجتماعی طی هفتههای اخیر چند روزی تعطیل بودهاند... . بررسیها نشان میدهد تأمین اجتماعی در بخش نسخههای سرپایی ۱۲۰۰ میلیارد تومان بدهکار است که مجموع ۷ ماهه آن حدود ۷ همت میشود و اگر بستریهای بیمارستانی به اآ اضافه شود مجموع عدد بسیار سنگینتر خواهد بود... . کاوه کاظمیان، عضو هیئتمدیره انجمن داروسازان تهران و عضو انجمن متخصصان داروسازی بالینی ایران به «هممیهن» گفت: داروخانهها و انجمن داروسازان بههیچوجه دنبال فشار یا تهدید به تعطیلی نیستند. تمام دغدغه و پیگیریهای ما برای جلوگیری از اختلال در زنجیره تأمین داروست، چون اگر این زنجیره قطع شود، هم امنیت دارویی و هم آرامش روانی جامعه آسیب میبیند. ما معتقدیم هیچ کار غیرقانونی را نمیتوان با عکسالعمل غیرقانونی پاسخ داد... بهمن فلاح، کارشناس بازار سرمایه در خصوص اوراق جهت تأمین مالی داروخانهها در خصوص تبعات اجتماعی این بحران گفت: این بحران فقط عدد و نمودار نیست؛ به فروپاشی طبقهٔ متوسط منجر میشود. هماکنون بیشتر طبقات درآمدی ایران یا در دهکهای پایین متمرکز شدهاند یا در بالاترین دهک درآمدی. طبقهٔ متوسط، که زمانی ضربهگیر بحرانها بود، تقریباً از بین رفته است. اگر تورم مزمن با نرخهای بالای بهره ادامه یابد، شکاف میان فقیر و غنی گسترش پیدا میکند، مصرف افت میکند و جامعه به سمت دوقطبی طبقاتی میرود؛ الگویی که در نهایت پایههای ثبات اقتصادی را هم متزلزل میکند...
فلاح در نهایت گفت: اگر سیاستگذار جسارت نکند و تصمیم اصلاحی نگیرد، دیر یا زود اقتصاد برای «جبران مصنوعی» به سراغ ابر تورم میرود؛ شوکی که شاید موقتاً بدهیها را کوچک کند، اما هزینه اجتماعی و انسانیاش بسیار فراتر از هر اصلاحی خواهد بود... .
علی صالحآبادی
ستاره صبح: از منبر و صندوق قرضالحسنه تا برجسازی
غول فساد زمانی سروکلهاش پیدا شد که شورای نگهبان با بهرهگیری از نظریه استصوابی، افراد شایسته ملی مردمی، تحول خواه، تکنوکرات و... را قلع و قمع کرد و مسیر را برای کوتولهها و سوءاستفادهگران باز کرد. وقتی این روند اوج گرفت حاکمیت پی برد که چه بلایی بر سر مردم آمده است و مبارزه با غول خطرناک فساد را آغاز کرد.
پرده اول - پدیده شاندیز: قوه قضاییه به سراغ شرکت توسعه بینالمللی گردشگری پدیده شاندیز رفت. این پروژه سال ۱۳۹۵ با زیان انباشته ۵۷۳ میلیارد تومان مواجه بود. با چراغ سبز مقامات و نمایندگان مجلس از استان خراسان رضوی، ۵۰ هکتار از اراضی غرب مشهد در حوالی شاندیز نابود شد و به جای مزارع و درختان، بیش از یک میلیون متر مربع پاساژ و مجتمع تجاری ساخته شد. مدیرعامل این پروژه ضدمحیطزیستی، محسن پهلوان بازداشت و به حبس ابد محکوم شد.
*اگر تاکنون با عقبه پدیده شاندیز برخورد نشده حالا برخورد شود.
پرده دوم - مؤسسات مالی و اعتباری: ۱- ثامن، ۲- ثامنالحجج ۳-کاسپین، ۴-توسعه، ۵-کوثر که اغلب از شهر مذهبی مشهد سربرآوردند. این مؤسسات با وعده سودهای بالا مردم را فریب دادند و سرمایههای آنها را جذب کردند. در انتها بدهیشان بر دوش دولت گذاشته شد.
پرده سوم - بانکهای نظامی: ۱-قوامین، ۲-مهر اقتصاد، ۳-انصار، ۴-حکمت ایرانیان، وقتی با زیان انباشته بیش از ۱۳۰ هزار میلیارد تومان مواجه شدند دولت روحانی (سال ۱۳۹۷) آنها را در بانک سپه ادغام کرد و زیانشان به این بانک منتقل و تحمیل شد.
پرده چهارم - بانک آینده: این بانک از ادغام بانک تات، مؤسسات مالی اعتباری صالحین و آتی تشکیل شد. این بانک پس از ۱۳ سال فعالیت و زیان ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی در بانک ملی ادغام شد. بدهی این بانک به بانک ملی منتقل و تحمیل شد.
پرده پنجم - مؤسسه مالی و اعتباری ملل: این مؤسسه روزانه ۶۷ میلیارد تومان زیان میداد و بدهی انباشتهاش تا پایان خرداد به بیش از ۹۶ هزار میلیارد تومان رسیده بود. سید امین جوادی، روحانی متولد ۱۳۳۸ در خراسان، ابتدا کار خود را با یک صندوق قرضالحسنه کوچک در بالکن (طبقه فوقانی) یک مغازه در مشهد آغاز کرد. سپس آن را به مؤسسه مالی و اعتباری تبدیل کرد و بعد نام آن به «ملل» تغییر یافت. این مؤسسه اکنون ۱۱۳ شعبه در مشهد، تهران و دیگر شهرها دارد. در ارتباط با این مؤسسات، ولیالله سیف رئیس کل پیشین بانک مرکزی گفته است: «مؤسسه ثامنالحجج (ع) ۸۹ درصد سود میداده البته این موارد به مراجع قضائی منعکس شده است، ۴۰، ۴۲ و ۴۳ درصد هم در این مؤسسات طبیعی بوده است. مورد داشتهایم شخصی مبلغ ۲۳ میلیارد تومان از سال ۹۲ تا ۹۴ نزد مؤسسه ثامنالحجج (ع) سپرده داشته و ماهانه ۸۹ درصد سود دریافت میکرده، شخص دیگری هم ۱۱ میلیارد تومان سود دریافت کرده است. شخصی پنج میلیون تومان، فرد دیگری ۱۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان یا سود ۴۰ درصد دریافت کرده است» که پرداخت چنین سودی به سپردهگذار در هیچ کجای دنیا سابقه نداشته است. عسکریه و ملل وارد بازار ارز، طلا، زمین، خودرو و مسکن شد و به افزایش پایه پولی، تورم و نقدینگی دامن زد. این در حالی بود که قرار بود این موسسه مالی در خدمت محرومان باشد، ملل با مشارکت وزارت راه و شهرسازی یک برج ۲۷ طبقه در شهرک غرب ساخته و آن را متری بیش از ۲۵۰ میلیون تومان فروخته و میفروشد!
علی صالحآبادی، دانشآموخته دانشگاه امام صادق، روز ۱۴ مهر ۱۴۰۰ با حکم رئیس دولت سیزدهم به ریاست بانک مرکزی منصوب شد. او به جای رسیدگی به تخلفات مؤسسه ملل، تنها چند روز پس از نشستن بر صندلی ریاست، با تبدیل این مؤسسه به بانک موافقت کرد. روزنامه ستاره صبح آن زمان (سال ۱۴۰۰) این اقدام را غیرقانونی دانست و به آن اعتراض کرد. شورای پول و اعتبار نیز مخالفت کرد.
صالحآبادی پس از چند ماه بهدلیل سوءمدیریت از بانک مرکزی کنار گذاشته شد و بهعنوان سفیر ایران در قطر منصوب شد و هماکنون سفیر دولت پزشکیان است که با رأی اصلاحطلبان روی کار آمده است. پرسش این است که چرا رئیس کل بانک مرکزی بهدنبال بانک شدن مؤسسهای خلافکار بود و از تخلفات آن چشمپوشی کرد؟ چرا قوه قضاییه مطابق وظیفه نظارتی خود که در بند ۳ اصل ۱۵۶ قانون اساسی آمده چشم بر این تخلفات بست؟...
یک مطالعه بینالمللی بازار کار ایران را در دوران تحریم بررسی کرد؛
دنیای اقتصاد: اشتغال غیررسمی در عصر تحریمها
یک مطالعه بینالمللی نشان میدهد تحریمها با ایجاد شوک در واردات و هزینههای تولید، موجب افزایش انتقال کارگران از بخش رسمی به غیررسمی شده است. صنایع وابسته به تجارت خارجی بیشترین رشد اشتغال غیررسمی را تجربه کردند و کارگران کمسواد بیش از دیگران از این وضعیت آسیب دیدند... .
در این مقاله که توسط علی مقدسی کلیشمی و روبرتو نیستیکو نوشته شده است، نویسندگان میکوشند سازوکارهای اثرگذاری تحریمهای اقتصادی بر ساختار بازار کار ایران را از منظر انتقال نیروی کار میان بخشهای رسمی و غیررسمی واکاوی کنند. تمرکز پژوهش بر تحریمهای شدید و ناگهانی سال۲۰۱۲ است که برخلاف موجهای قبلی، با جامعیت و شدت بیسابقهای بخش مالی، بانکی و تجاری کشور را هدف قرار داد و عملاً شوکی بزرگ به کانالهای وارداتی و صادراتی، تأمین مالی بینالمللی و زنجیره تأمین صنایع وارد کرد. این پژوهش که در حوزه اقتصاد کار و اقتصاد بینالملل صورت گرفته است، میکوشد روشن کند که در چنین شرایطی چگونه بنگاهها و کارگران با محدودیتهای جدید مواجه میشوند و این مواجهه چگونه به افزایش اشتغال غیررسمی منجر میشود.
نتایج پژوهش این اقتصاددانان نشان میدهد اشتغال غیررسمیبخش بزرگی از بازار کار کشورهای در حال توسعه را تشکیل میدهد؛ در این کشورها ۷۰ تا ۸۰ درصد مشاغل بدون ثبت رسمی و بیمه و با امنیت شغلی بسیار پایین هستند. با وجود نقش ضربهگیری که این بخش در زمان رکودها ایفا میکند، بهرهوری پایین و سهم اندک در پایههای مالیاتی موجب میشود رشد آن در بلندمدت برای اقتصاد کلان زیانبار باشد. از اینرو بررسی اینکه چگونه شوکهای شدید خارجی مثل تحریمها زمینه گسترش اشتغال غیررسمی را فراهم میکنند، میتواند به فهم بهتر پیامدهای ساختاری این سیاستها کمک کند. …
بخشی از صنایع ایران به واردات مواد اولیه و قطعات وابستهاند و محرومیت ناگهانی از این کانالها موجب افزایش هزینه تولید، کاهش ظرفیت تولیدی و کاهش بهرهوری میشود. دو سازوکار اصلی برای اثرگذاری این شوکها بر بازار کار وجود دارد. از یکسو بنگاهها برای بقا در شرایط رکودی ناچار میشوند هزینههای خود را کاهش دهند و یکی از سادهترین و سریعترین راهها برای کاهش هزینه، بهرهگیری از نیروی کار فاقد بیمه و قراردادهای رسمی است. از سوی دیگر، هنگامی که بخشی از کارگران رسمی شغل خود را از دست میدهند یا با کاهش تقاضا برای نیروی کار مواجه میشوند، بخش غیررسمی که معمولاً شامل بنگاههای کوچک، کسبوکارهای خانوادگی و مشاغل خوداشتغالی است، بهعنوان پناهگاه بازار کار عمل میکند و جذبکننده نیروی بیکار شده میشود.
با توجه بهشدت وابستگی برخی صنایع به واردات، انتظار پژوهشگران این است که این صنایع در مقایسه با صنایعی که وابستگی کمتر دارند، پس از تحریمها افزایش بیشتری در نرخ اشتغال غیررسمی تجربه کرده باشند. مطالعه از مدل تفاضل در تفاضل (Difference in Difference) استفاده میکند. در این روش صنایع پیش از تحریمها بر اساس میزان وابستگی به واردات و صادرات طبقهبندی شدهاند. صنایعی که وابستگی بالاتری به تجارت خارجی داشتند، بهعنوان گروه آزمون (treated) و صنایعی که وابستگی کمتری داشتند بهعنوان گروه کنترل شدهاند. برای این تحلیل از دادههای سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ استفاده شده است. مجموعه دادهها شامل اطلاعات فردی کارگران از طرح آمارگیری نیروی کار، دادههای تجارت خارجی گمرک ایران و شاخصهای قیمت واردات و صادرات است. معیار اصلی سنجش اشتغال غیررسمی، بیمه نبودن کارگران در سیستم تأمین اجتماعی است که مطابق استانداردهای سازمان بینالمللی کار معیار مناسبی برای سنجش اندازه بخش غیررسمی محسوب میشود. …
دنیای اقتصاد: خصوصیسازی در فضای مهآلود
سرمقاله
حسن خوشپور* بدون تردید در شرایط بلاتکلیفی سیاسی و اقتصادی فرآیند توسعه در جامعه متوقف میشود و سرمایهگذاری مولد صورت نمیگیرد و خصوصیسازی که بهگونهیی سرمایهگذاری بخش خصوصی واقعی تلقی میشود، محقق نمیشود و از همه مهمتر اقداماتی است که دولت صرفاً برای تحقق منابع پیشبینیشده انجام میدهد (نظیر قیمتگذاریهای دستوری و اداری) که به صرفه و صلاح جامعه نیست... به هر میزان که وضعیت آینده اقتصادی در ابهام و ناشناخته باشد، امکان ارزیابی برای سرمایهگذاری کمتر میشود و سرمایهگذاران بخش خصوصی کمتر رغبت به سرمایهگذاری خواهند داشت...
جهانصنعت تصمیم دولت برای اصلاح قیمت حاملهای انرژی را بررسی کرد:
جهان صنعت: نسخه انرژی درمانی بودجه
دولت بهدنبال آن است با افزایش قیمتهای انرژی که قرار بوده بهصورت پلکانی و با هدف کنترل مصرف در دهکهای پردرآمد انجام شود... اکنون با بخشنامه بودجه۱۴۰۵ این چرخه بار دیگر در نقطه تصمیم قرار گرفته و پرسش قدیمی احیا شده است: آیا اینبار اصلاحات انرژی فرصت اجرا پیدا میکند؟
مرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه هم بر این باور است که افزایش حاملهای انرژی از جمله بنزین نمیتواند اصلاح اقتصادی باشد بلکه باعث سختترشدن زندگی مردم میشود. او در گفتگو با «جهانصنعت» میگوید که شرایط اقتصادی کشور بهدلیل تحمل تحریمها و تورم ویژه و خاص بوده و به همین دلیل اگر قرار بر اصلاح یارانه یا قیمت انرژی است باید ملاحظات معیشتی در اولویت باشد.
کامران ندری، اقتصاددان هم همین نظر را دارد. اگر چه او بر این باور است که تغییر قیمت بنزین اجتنابناپذیر بوده اما باید بهصورت تدریجی و همراه با یک برنامه حمایتی صورت بگیرد زیرا بهگفته او اگر افزایش قیمت خیلی شوکآور باشد فشار بر دهکهای پایین بیشتر میشود و اثر معکوس بر رفاه عمومی خواهد داشت.
کارشناسان انرژی هم معتقدند که اصلاح قیمتی حاملهای انرژی بعد از مردم بر روی صنایع هم تاثیرگذار است. این اثراگر چه بر روی صنایع کوچک بیشتر است اما بر صنایع بزرگ بهویژه فولاد، سیمان، پتروشیمی و پالایش هم اثر میگذارد.
جهان صنعت: خشکسالی و تهدید آینده صنایع
مجید سلیمی بروجنی، کارشناس اقتصادی واقعیت امر این است که ایران تا امروز از ضعف عمیق در نظام حکمرانی آب رنج برده است. نبود سیاستگذاری کارآمد و تصمیمگیریهای هماهنگ سبب شده است «حکمرانی آب» در معنای واقعی آن در کشور شکل نگیرد و از همینرو هر گونه سیاست جدید در زمینه مدیریت منابع آبی باید با در نظر گرفتن بافت اقتصادی، جغرافیایی و سیاسی ایران طراحی شود زیرا بدون درک درست از این بافتار، راهحلهای فنی صرف به نتیجه نخواهد رسید. نمونههای متعددی از این ضعف سیاستگذاری وجود دارد. برای مثال چرا باید صنایع فولادی آببر در مناطقی مانند دشت خراسان یا یزد و اردکان ایجاد شوند؛ مناطقی که حتی برای تأمین آب کشاورزی و نیازهای روزمره مردم دچار کمبود هستند. باید گفت تداوم وضعیت خشکسالی موجود در کشور بهطور جدی و فزایندهیی آینده صنعت کشورمان را تهدید میکند و همزمانی آن با تشدید تحریمهای بینالمللی و عدم بهرهمندی از تکنولوژی روز دنیا در صنایع، مشکلات بیشتری را در آینده به صنعت کشورمان تحمیل خواهد کرد.
جهانصنعت از دلایل سردرگمی انتظارات تورمی و بیرونقی معاملات واحدهای مسکونی گزارش میدهد:
جهان صنعت: انجماد مسکن در پساجنگ
احسان نیازمند
بازار مسکن تهران و سایر کلانشهرها پس از آتشبس جنگ ۱۲ روزه همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرد و علائم روشنی از بهبود وضعیت اقتصادی مشاهده نمیشود.
دبیر انجمن انبوهسازان استان تهران گفت: به هر صورت باید این واقعیت را پذیرفت که شرایط مردم در فاصله زمانی کوتاهمدت بهدلیل متحمل شدن تورمهای فزاینده و گرانیهای پیدرپی، مناسب ورود به بخش معاملات بازار مسکن نیست.
«آرمان ملی» از نگاه دولتهای پس از انقلاب به مقوله توسعه گزارش میدهد
آرمان ملی: دولتها و چالش توسعه
میتوان گفت همه دولتها ابتدا با مشتی پر از وعدههای مختلف روی کار آمدهاند و امید به تغییرات گسترده در حوزههای مختلف داشتند؛ اما روند امور بهنحوی پیش رفته و نهایتاً به این نتیجه رسیدهاند که با توجه به محدودیتهای ساختاری و عملکردی نمیتوان آنچه گفته شده را محقق کرد... . از سیدمحمد خاتمی که رئیسجمهور را تدارکاتچی میدانست تا احمدینژاد و حسن روحانی که آشکارا از محدودیت اختیارات رئیسجمهور گلایه میکردند. گرچه عدهیی بر این باورند که وجود شوراهای عالی از یکسو و عدم اختیار دولت در یکسری از مسائل که اختیارات فرادولتی میطلبد باعث شده تا دولتها عدم تحقق و رسیدن به اهداف و برنامههای خود را ناشی از محدودیت اختیارات بدانند. حال اینکه برخی معتقدند دولت پزشکیان بهطور مشخص رویکرد دیگری در پیش گرفته و بهجای گلایهمندی از محدودیتها خود را در چارچوب کاری حاکمیت قرار داده و وفق داده و پیگیری امور را از همین ناحیه انجام میدهد... . سعید حجاریان در مورد نوع نگرشها در حاکمیت و دولتهای پس از انقلاب به مفهوم توسعه میگوید:... دولتهای توسعهگرا (آقایان هاشمی، خاتمی و روحانی) با سدّ ستبر توسعهستیزی روبهرو شدند و از سوی دیگر، دولتهای توسعهستیز (آقایان احمدینژاد و رئیسی) اساساً دولت را از دولتبودگی خویش تهی کردند تا جاییکه اساساً دولتی متصور نبود که بخواهد متکفل امر توسعه باشد. مآلا، حاکمیت نه خود از مجرای «دولتهای هماهنگ» توانست گامی بهسوی تعالی بردارد، و نه اجازه داد دولتهای دارای پروژه توسعه (ولو با قرائتهای مختلف) امر توسعه را پیش ببرند». بر اساس نگاه این نظریهپرداز سیاسی با این رویهای که دولت فعلی نیز پیش گرفته رویکردهای توسعهای کنار گذاشته و پزشکیان و دولتش صرفاً دچار روزمرهگی شدهاند.
«آرمان ملی» پیامدهای عزل هیأت مدیره مؤسسه ملل بعد از انحلال بانک آینده را بررسی میکند
آرمان ملی: پس لرزههای آینده در ملل
ورود بانک مرکزی به پرونده مؤسسه ملل و عزل هیأت مدیره این نهاد مالی، پرسشهای جدی تازهیی درباره سلامت نظام بانکی کشور مطرح کرده است، هر چند این اقدام بهگفته بانک مرکزی، با هدف اصلاح ساختار مؤسسه و شناسایی ناترازی مالی و برخورد با تخلفات مالی آن صورت گرفته است، اما افکار عمومی همچنان در انتظار نتایج انحلال بانک آینده و تخلفات گسترده این بانک و در ادامه نتایج آن در اقدام جدید بانک مرکزی در خصوص مؤسسه مالی ملل هستند. محمدباقر حسینزاده کارشناس اقتصادی در این باره به «آرمان ملی»، گفت: بر اساس رویکرد جدید بانک مرکزی بهخصوص بعد از اقدامات صورت گرفته درباره بانک آینده، عزل هیأت مدیره مؤسسه مالی در راستای حرکت به سمت جلوگیری از هرج و مرج پولی و اصلاح مدیریت بانکهاست و پیشبینی میشود که این اقدام پیامدهای مطلوبی را در دایره امنیت و پایداری نظام بانکی بهدنبال داشته باشد. او افزود: البته ورود اینچنینی بانک مرکزی در وضعیت مؤسسه ملل را نمیتوان تنها به یکی از دو دیدگاه ساده محدود کرد، چرا که تجربه انحلال بانک آینده نشان داد که تصمیم مؤثر و لازم بود، اما به تنهایی کافی نبود، چرا که اگر پولی که ناشی از ناترازی و تخلف بوده، بهطور مؤثر بازنگردد یا داراییهای متضرر فروخته شوند، انحلال صرفاً بهمعنی حذف یک نام بزرگ بانکی است، نه حل ریشهیی معضل ناترازی در سیستم بانکی و قطعاً این عمل تاثیرات و پیامدهای معکوسی بهدنبال خواهد داشت... این اقدامات از منظر اقتصاد کلان، میتوانند تأثیر بر پایه پولی و نقدینگی داشته باشند، بر این اساس، اگر بانک مرکزی مجبور شود برای ساماندهی مؤسسات متخلف منابع عظیمی را به کار گیرد، فشار بر نقدینگی و پایه پولی دوباره افزایش مییابد که در نهایت این مسأله در یک بازار تورمی و دارای نرخ بهره بالا، ممکن است تبعات منفی گستردهتری داشته باشد... .
آرمان امروز: بودجه ۱۴۰۵؛ گامی به سوی توازن یا چالش جدید؟
بررسی اجزای اصلی بخشنامه بخشنامه بودجه ۱۴۰۵ بر پایه رویکردهای کلان تدوین شده که شامل سه محور اصلی است: حمایت از معیشت، انضباط بودجهیی و تنوعبخشی به درآمدها. در بخش سیاستهای حمایتی، تأکید بر تأمین معیشت حداقلی خانوارها از طریق ادامه پرداخت یارانه نقدی و کالابرگ الکترونیکی برجسته است. طبق گزارش، دهکهای درآمدی باز بینی خواهند شد تا یارانهها هدفمندتر شوند و از هدر رفت منابع جلوگیری شود. این سیاست، که از دولتهای پیشین الهام گرفته، میتواند به کاهش نابرابری کمک کند، اما چالش اجرای آن در شناسایی دقیق دهکها نهفته است. در حوزه درآمدها، بخشنامه پیشبینی میکند سهم درآمدهای مالیاتی افزایش یابد و از درج ردیفهای درآمدی کلی و غیرشفاف جلوگیری شود. منابع درآمدی شامل نفت، مالیات بر ارزش افزوده، گمرک و فروش اموال دولتی است. هر چند ارقام دقیق در بخشنامه ذکر نشده، اما بر اساس برآوردها، هدف افزایش درآمدهای غیرنفتی به بیش از ۶۰ درصد کل درآمدها است. این رویکرد، با هدف کاهش وابستگی به نفت (که در بودجه ۱۴۰۴ حدود ۳۰ درصد بود)، منطقی به نظر میرسد، اما تحقق آن نیازمند اصلاحات ساختاری در نظام مالیاتی است. تحلیل اقتصادی و اجتماعی از منظر اقتصادی، بخشنامه ۱۴۰۵ میتواند توازن بودجه را بهبود بخشد. کسری بودجه در سال ۱۴۰۴ حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان بود، و این سند با تأکید بر انضباط درآمدی، هدف کاهش آن به ۲۰۰ هزار میلیارد را دنبال میکند. افزایش سهم مالیاتها، که از ۴۰ درصد به ۵۰ درصد میرسد، پتانسیل کاهش تورم را دارد، زیرا وابستگی به چاپ پول کم میشود. با این حال، افزایش پلکانی قیمت انرژی ممکن است تورم را در کوتاهمدت ۵-۷ درصد افزایش دهد، بهویژه برای خانوارهای پاییندست... . دکتر محمدحسین ادیب، اقتصاددان، بخشنامه را“ گامی مثبت به سوی شفافیت ”میداند و میگوید: ”جلوگیری از ردیفهای غیرشفاف، کسری پنهان را کاهش میدهد. ”اما منتقدان مانند عضو شورای شهر یزد، آن را“ نقشه راه تحول مالی“ میخوانند، با تأکید بر اینکه بدون نظارت مجلس، اجرا ناکارآمد خواهد بود. انتقاد اصلی به عدم ذکر نرخ ارز (دلار یا یورو) است؛ در بودجه ۱۴۰۳ نرخ تسعیر ۳۱ هزار تومان بود، و ابهام در این بخشنامه میتواند برنامهریزی را مختل کند.
از منظر سیاسی، ابلاغ توسط پزشکیان نشاندهنده اولویت دولت بر اصلاحات است، اما چالش هماهنگی با مجلس (که در بودجههای گذشته تغییرات گسترده اعمال کرد) پیش رو است. کارشناسان پیشنهاد میکنند پیوستهای بخشنامه با دادههای آماری واقعی (مانند گزارشهای بانک مرکزی) تطبیق یابد تا واقعبینانهتر شود.
بازار طلا در انتظار حمله آمریکا به ونزوئلا
بهارنیوز: افزایش قیمت طلا تا چه زمانی ادامه دارد؟
کیومرث امیریان، رئیس کمیسیون تخصصی طلا، جواهر و نقره اتاق اصناف ایران درباره علت ثبت رکوردهای قیمتی تازه در بازار طلا، گفت: «در زمان بازگشایی دولت آمریکا پس از دو ماه تعطیلی، افزایش اونس جهانی را داشتیم. همزمان با این بازگشایی ما حتی افزایش ۲۰۰ دلاری قیمت طلا در یک روز را تجربه کردیم».
وی با اشاره به اثر افزایش قیمت دلار بر بازار طلا، عنوان کرد: «در داخل هم ارزهای خارجی افزایش هزار و ۵۰۰ تومانی را تجربه کردند. از این رو طلا و سکه هم بهدنبال افزایش نرخ دلار، صعود قیمت را تجربه کردند.
جنگ روانی در خانواده در سایه فقدان حق طلاق برای زنان
بهارنیوز: حق طلاق همچنان در انحصار مردان
: طرح مجلس برای اصلاح مهریه و حبسزدایی از این دین مالی در شرایطی انجام شده که مجلس مردسالار مدعی است این طرح به حقوق زنان توجهی ویژه کرده و شرایط متارکه برای زنان تسهیل شده است. با این حال در این طرح هم اثری از حق طلاق زنان نیست. به بیان دیگر طلاق همچنان یک عقد یکطرفه بر اساس تصمیم مرد است و در نهایت در صورت احراز شرایط مقرر در این طرح، دادگاه بهنمایندگی از مرد با طلاق زن موافقت میکند.
در این طرح تسهیل طلاق زن در برابر حقوق مالی او قرار گرفته است و او در صورتی میتواند از قید ازدواجی که نمیخواهد بهراحتی رها شود که حقوق مالی خود را ببخشد. حقی که در شرع و قانون هیچ ارتباطی با طلاق ندارد و به نوعی هدیه مرد به زن برای پذیرش ازدواج است.
«اسماعیل کهرم» در گفتگو با «توسعه ایرانی» و با انتقاد از سیاستهای غیرعلمی وزارت نیرو در ذخیره آب خانگی:
توسعه ایرانی: با توصیه خرید منبع، تهمانده آب هم در مخازن خانگی هدر میرود
مسئولان، به جای شفافسازی و ارائه راهکارهای علمی و مدیریتی، به مردم توصیه میکنند آب را در تانکر، دیگ یا منبع خانگی ذخیره کنند؛ سیاستی که به جای کاهش مصرف، باعث افزایش بیرویه آن شده و مدیریت بحران را از سطح کلان به آشپزخانهها منتقل کرده است. اسماعیل کهرم، استاد محیطزیست و یکی از کارشناسان برجسته حوزه آب در گفتگو با «توسعه ایرانی» این رویکرد را «غیرعلمی و خطرناک» میداند. او هشدار میدهد که ذخیرهسازی خانگی آب نهتنها کیفیت آن را کاهش میدهد، بلکه مردم را درگیر اضطراب و رفتارهای مصرفی افراطی میکند. کهرم میگوید که اگر صداقت و شفافیت با مردم رعایت میشد، میتوانستیم همکاری جامعه را در مدیریت مصرف آب جلب و بحران را کنترل کنیم، بدون آن که هر خانواده مجبور شود برای خود مخزن یا پمپ خریداری کند... بدون اصلاح ساختاری در برداشت آب زیرزمینی، امکان پایداری نداریم. این فقط حرف من نیست؛ دادهها و مشاهدات علمی کاملاً آن را تأیید میکنند. ایران امروز در وضعیت فرو نشست جدی قرار دارد. تعداد زیادی از دشتهای کشور دچار نشست زمین شدهاند. بر اساس گزارشها، بیش از ۳۵۹ دشت با وضعیت فرو نشست روبهرو هستند... از حدود ۱۰ سال پیش این حوادث مشهود بود: فرو چالهها، خشک شدن نخلها در میناب و بندرعباس، افتادن تیرهای برق و تلفن که مثل دندانهای شل از لثه میافتند، همه نشان میدهد سفرههای زیرزمینی در حال تهی شدن است و زمین در حال فرو نشست. عمق چاهها از ۱۰-۱۵ متر به ۳۰۰-۴۰۰ متر رسید و امروز وضعیت بسیار بحرانی است... .
هم میهن: اضطراب آب/درباره نوع جدیدی از ناامنی روانی که این روزها مردم را درگیر خود کرده است
در پژوهشی با عنوان «اضطراب اقلیمی، رفاه و اقدامات طرفدار محیطزیست: همبستگیهای واکنشهای عاطفی منفی به تغییرات اقلیمی در ۳۲ کشور» که در سال ۲۰۲۲ و با بیش از ۱۲ هزار شرکتکننده انجام گرفته، رابطه اضطراب اقلیمی با عوامل مختلف فردی و اجتماعی بررسی شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که اضطراب اقلیمی، ارتباط معناداری با میزان دریافت اطلاعات درباره پیامدهای تغییرات اقلیمی، میزان توجه به این اطلاعات و ادراک از هنجارهای اجتماعی درباره پاسخهای هیجانی به این پدیده دارد. طبق نتایج این مطالعه، ارتباط اضطراب اقلیمی با رفتارهای محیطزیستی در برخی کشورها بسیار قویتر است. مهتاب معتمد، روانپزشک و استادیار گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران توضیح میدهد که تغییرات اقلیمی و محیطزیستی به اشکال مختلفی میتوانند روی سلامت روان انسان تاثیرگذار باشند.
حمید پشتوان، از چشمانداز بحران آب در ایران و ارتباط آن با مردم میگوید و اعتقاد دارد که متولیان آب، برنامه و چشمانداز روشنی برای تحولات پیشرو، روند خشکسالی و الگوی مصرف ندارند: «... پژوهش «به سوی یک روز صفر جهانی؟ ارزیابی عرضه و تقاضای آب فعلی و آینده در ۱۲ کلانشهر بهسرعت در حال توسعه» نگاهی به بحران آب در این ۱۲ کلانشهر از جمله ایران داشته و وضعیت آنها را تشریح کرده است. این مقاله در سال ۲۰۲۰ نوشته شده است و وضعیت عرضه و تقاضای آب را در ۱۲ مگاشهر یعنی قاهره، دهلی، داکا، هوشی مینه، جاکارتا، کلکلته لاگوس، لاهور، مانیلا، مکزیکوسیتی، بمبئی و تهران که میزبان ۱۹۴ میلیون نفر هستند، بررسی میکند.
نتایج آن در ۱۱ شهر، تقاضای آب از عرضه پیشی گرفته و کمبود مجموعاً ۵/۲۷ میلیارد مترمکعب است. میزان هدر رفت فیزیکی آب به ۴/۷ میلیارد مترمکعب در سال میرسد؛ مقداریکه میتواند آب مورد نیاز تقریباً ۱۰۰ میلیون نفر را با مصرف روزانه ۱۳۵ لیتر تأمین کند. بر اساس پیشبینیهای جمعیتی، تقاضای آب ممکن است تا ۳۹ درصد نسبت به امروز افزایش یابد.
در این پژوهش مطرح میشود که رویدادهای آینده «روز صفر» ممکن است نه بهدلیل کاهش عرضه ناشی از شرایط اقلیمی، بلکه بهدلیل افزایش تقاضا رخ دهند. برای جلوگیری از پیامدهای ویرانگر چنین وضعیتی، مدیریت سختگیرانه تقاضا، اصلاحات حکمرانی، سرمایهگذاری در زیرساختها و افزایش ظرفیت تأمین آب ضروری است.
سیاست روز: شمالِ خسته زیر بار زباله
تولید انبوه پسماند در ایران سالهاست از یک مسأله محیط زیستی فراتر رفته و به بحرانی ساختاری در مدیریت منابع، برنامهریزی شهری و سیاستگذاری تبدیل شده است.
نگاه به آمارهای مربوط به سال ۱۴۰۳ در شمال کشور و مقایسه آن با تهران، پرده از تناقضی عمیق برمیدارد؛ تناقضی که نشان میدهد بحران زباله نه تنها به میزان جمعیت وابسته نیست، بلکه ضعفهای مدیریتی، ناتوانی در سرمایهگذاری و نگاه مقطعی به محیط زیست چگونه میتواند حجم پسماند را به یک تهدید جدی تبدیل کند.
سه استان شمالی کشور با جمعیتی که مجموع آن کمتر از جمعیت شبانه تهران است، روزانه حدود همان میزان زباله تولید میکند که پایتختی با قلب تپنده اقتصاد و روزانه میلیونها تردد و فعالیت اداری و تجاری تولید میکند.
این برابریِ تولید پسماند در حالی رخ میدهد که تهران با جمعیتی که در شب حدود ۱۰ میلیون نفر برآورد میشود و در روز با هجوم شاغلان، دانشجویان و مراجعان اداری به حدود دوازده میلیون نفر میرسد، طبیعتاً باید بزرگترین تولیدکننده پسماند کشور باشد؛ اما اعداد چیز دیگری میگوید و نشان میدهد شمال کشور بدون داشتن بار اقتصادی، اداری و تجاری تهران، تقریباً همسطح آن زباله تولید میکند.
این همترازی در تولید زباله وقتی نگران کنندهتر میشود که امکانات و بودجه مدیریت پسماند در شمال کشور با تهران قابل قیاس نیست.