در عزاداری تک نفرهٔ خامنهای بهمناسبت تاسوعا، روضهخوانی بهنام رفیعی که منبر رفته بود بهآه و ناله از فضای مجازی و اینترنت پرداخت و با گلایه از خودیهایی که حرفهای دشمن برانداز را تکرار میکنند، ذکر مصیبت ولیفقیه را کرد و گفت: «آنهایی که آن طرف آب هستند کاری با آنها ندارم چون نانشان در همین کار است آنها در آلبانی حقوق میگیرند که این حرفها را بزنند، دروغ درست کنند، مردم را ناامید کنند... اصلاً پناهندگی بهاو دادهاند در آن کشور برای اینکه این حرفها را بزند».
خطر فضای مجازی، بسیار عاجل، بسیار جدی!
بایستی خطر فضای مجازی و وحشت از آن تا کجا برای رژیم و برای شخص خامنهای جدی و حیاتی شده باشد که در عزاداری تک نفره او در شب تاسوعا نیز از سوی روضهخوان بارگاهش اینچنین با سوزوگداز مورد اشاره قرار بگیرد. خود خامنهای نیز بیش از این بارها هراس خود را از فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای ابراز کرده است. از جمله او در دیدار ویدئویی با اعضای هیأت دولت (۲شهریور ۹۹، دولت روحانی را از بابت پیاده نکردن شبکه ملی اطلاعات «خارج از برنامه زمانبندی و نیز عدم اهتمام دولت بهبرگزاری جلسات شورا عالی فضای مجازی» مورد طعنه و انتقاد قرار داد.
خامنهای در این جلسه همچنین ابراز نارضایتی کرد که فضای مجازی «از خارج مدیریت و هدایت میشود و ما نمیتوانیم مردم را بیپناه رها کنیم».
روشن است که در فرهنگ دجالگرانهٔ ولایت فقیه معنی بیپناه رها شدن مردم، عدم کنترل سرکوبگرانه و آزادی بیان نسبی مردم در فضای مجازی است.
خامنهای بهاین ترتیب بهدولت و نهادهای دستاندرکار سانسور و اختناق، رهنمود و دستور داد که آنچه در توان دارند بهکار ببندند تا فضای مجازی و اینترنت بر روی مردم ببندند.
در راستای همین خط، ۴۰تن از اعضای مجلس ارتجاع، ماه گذشته طرحی دوفوریتی را با عنوان «ساماندهی پیام رسانههای اجتماعی» ارائه کردند که در آن گفته شده «تمام پیامرسانهای داخلی و خارجی (!)» باید فعالیت خود را با قوانین جمهوری اسلامی هماهنگ کنند، ضمن آنکه استفاده از فیلترشکن جرم شناخته شده و برای آن مجازات حبس و جزای نقدی در نظر گرفته شده است.
این که پیامرسانهای خارجی چرا و چگونه باید تابع قوانین نظام ولایت باشند، سؤالی است که اعضای مجلس آخوندی خود را ملزم بهآن نمیبینند، اما این خواسته هیچ معنایی که نداشته باشد، لااقل این خاصیت را دارد که عجز و درماندگی فاشیسم مذهبی و گماشتگانش در برابر فضای مجازی را خوب نمایان میکند. علاوه بر این تاکنون شبکههای اجتماعی مثل توئیتر و فیسبوک در ایران رسماً فیلتر هستند، اما مردم با استفاده از فیلترشکن بهراحتی از آنها استفاده میکنند و در عینحال، بسیاری از مقامات و نهادهای رژیم و حتی خود خامنهای هم در این شبکهها عضویت دارند.
رؤیای تحقق نایافتهٔ اینترنت داخلی
رژیم و خامنهای سالهاست که در سودای یک اینترنت دستساز و تماماً تحت کنترل وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعاتی سپاه و پلیس فتا و غیره، میسوزند، اما بهرغم صرف هزینههای کلان، این پروژه از حد آرزو فراتر نرفته است.
در همین زمینه، آذری جهرمی، وزیر ارتباطات دولت روحانی، در یک گفتگوی تلویزیونی (۵شهریور) بهطور آشکاری بهشکست رژیم در راهاندازی شبکه اینترنت داخلی اعتراف کرد و گفت: «حوادث آبان ماه نشان داد که در زمینه موتور جستجوی بومی توان اداره درخواستهای مردم وجود ندارد و در این زمینه مردود شدهایم».
علت این همه وحشت چیست؟
اما چرا رژیم و بهخصوص خود خامنهای اینچنین از شبکه جهانی اینترنت در هول و هراسند؟ پاسخ را در اظهارات گماشتههای خامنهای در جمعهبازارهای ولایت میتوان یافت:
آخوند فلاحتی امام جمعهٔ خامنهای در رشت گفت: «آنچه که از آنها بهدست آمده از روابط تلفنی و شبکههای مجازی، اینها با سمپاتهای خودشان در داخل و خارج ارتباط برقرار کردهاند و درصدد هستند در ماههای آینده تلاشهای مذبوحانهای را در داخل انجام بدهند».
دو ویژگی پایههای اصلی هراس دیکتاتوری از فضای مجازی و اینترنت است: نخست اطلاعرسانی و آگاهگری؛ دوم امکان برقراری ارتباط بین آحاد مردم. و این هر دو، برای دیکتاتوری بهخصوص از نوع قرونوسطایی ولایت فقیه بهمثابه زهر است. دیو استبداد ظلمتزی است، از نور آگاهی که بهدخمههای هزارتوی غارت و جنایتش بیفتد، بهشدت هراسان است و بههمان اندازه، شاید هم بیشتر از امکانی که شبکههای اجتماعی برای ایجاد ارتباط بهوجود میآورند، وحشت دارد. وقتی که آخوند احمد خاتمی نعره میزند: «به یاد دارید فضای مجازی در سال۹۶ چه کار کرد؟!» بهاین ویژگی و کارکرد فضای مجازی نظر دارد.
در مورد کارکرد آگاهگرانه فضای مجازی، رژیم بیش از افشای سیاستها و عملکردههایش نزد تودههای مردم، بهخصوص نگران ریزش نیروهای خودش است.
آخوند رفیعی در همان روضهخوانی تکنفره برای خامنهای ضمن ابراز وحشت از مسألهدار شدن بسیجیها و گسترش رویگردانی و ریزش خودیها، در حضور خامنهای، ملتمسانه خطاب بهنیروهای در حال ریزش رژیم گفت:
«شما را بهخدا جوانان عزیز مواظب فضاهای مجازی باشید». این مسأله تا آنجا جدی است که هم خود خامنهای و هم گماشتگانش پنهان نمیکنند که موضوع فضای مجازی مهمترین دغدغهٔ خامنهای است.
بیجهت نیست که رژیم آخوندی دستیابی بهتجهیزات فیلترکردن و کنترل فضای مجازی را نان شب خود میداند و بههر دری میزند تا در این زمینه آخرین تکنولوژیها را بهدست بیاورد. اما تکنولوژی تنها یک ابزار و یک سلاح است که البته یک نیروی انقلابی بهجد تلاش میکند تا خود را بهآن مجهز و مسلح کند و آن را برای تحقق آرمان خود مورد استفاده قرار دهد. اما انقلاب بهمثابه یک ضرورت سیاسی و اجتماعی بسا نیرومندتر و قاهرتر از آن است که پشت دستیابی دشمن ضدمردمی بهتکنولوژی و سلاح برتر متوقف بماند. چرا که حقیقت برتر آن است که عمر تاریخی این رژیم فرتوت بهسر آمده و ارادهٔ مردم ایران و پاکبازترین و شجاعترین فرزندانش در کانونهای شورشی به نفی آن تعلق یافته است؛ لذا تشبثات رژیم برای بستن و فیلتر کردن فضای مجازی هیچ تغییری در ولادت موجود خجستهای که در بطن تاریخ ایران آخرین مراحل تکوینش را میگذراند، نمیدهد.