بیانیه اکثریت پارلمان ایتالیا در حمایت از طرح ۱۰مادهیی خانم مریم رجوی، یکی از مهمترین دستآوردهای اجلاس ایران آزاد ۲۰۲۵ بود. این بیانیه که با امضای گستردهیی از سوی شخصیتهای سیاسی ایتالیا – از وزرای پیشین تا رؤسای کمیسیونهای پارلمانی – همراه شده است، علاوه بر اعلام همبستگی با مردم ایران، ابراز آمادگی برای اتخاذ سیاستی قاطع در قبال رژیمی است که «اصلاحناپذیر» توصیف شده است.
ضرورت گنجاندن سپاه پاسداران در لیست تروریستی
در متن بیانیه، حمایت صریح از «اپوزیسیون دموکراتیک ایران تحت رهبری رئیسجمهور منتخب، مریم رجوی» برجسته شده است. این حمایت نه از سر مصالح دیپلماتیک، بلکه بر مبنای همخوانی ارزشهای این اپوزیسیون با اصول دموکراسی، عدالت، برابری جنسیتی، جدایی دین از دولت و حذف مجازات اعدام است. چنانکه در بیانیه آمده است: «برنامه ۱۰مادهیی برای آینده ایران عناصر لازم را برای ایجاد یک جمهوری دموکراتیک بهخوبی خلاصه کرده است».
آنچه در این بیانیه اهمیت بنیادین دارد، عبور آگاهانه از سیاست مماشات است؛ سیاستی که سالهاست در کشورهای غربی بهعنوان راهبرد مسلط در قبال فاشیسم دینی حاکم بوده است. بیانیه هشدار میدهد که «ادامه سیاست مماشات یا حتی تجارت با آخوندها... ماهیت بیثباتکننده اصلیترین رژیم حامی تروریسم بینالمللی را تقویت میکند». از همین رو، درخواست برای گنجاندن نام سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی و بسته شدن سفارتخانههای جمهوری اسلامی بهعنوان اقدامات «غیرقابل تأخیر» مطرح شده است.
طرد سیاست لو رفته آلترناتیوسازی
خانم نایکه گروپیونی، نماینده پارلمان ایتالیا، این حمایت گسترده را «گامی تاریخی» خوانده و تصریح کرده است که «طرح خانم رجوی تنها یک برنامه سیاسی نیست، بلکه چشماندازی روشن است: ایرانی سکولار، دموکراتیک و بدون مجازات اعدام... که در آن کرامت انسانی محترم شمرده شود». در بیان این نماینده، بر این نکته تأکید شده است که پارلمان ایتالیا، «با صدایی واحد» و «فراتر از اختلافات سیاسی»، آزادی مردم ایران را مسألهای ملی میداند.
از سوی دیگر، نماینده دیگر پارلمان، امانوئله پوتزولو، با صراحتی بیسابقه، رژیم جمهوری اسلامی را «اصلاحناپذیر» توصیف کرده و از «ساختن آلترناتیوهای دروغین» بهعنوان راهبرد فریبنده این رژیم یاد میکند:
«استراتژیستهای تهران، هر چند جنایتکار، اما باهوش هستند. آنها ما را قانع میکنند که آلترناتیوهای زیادی وجود دارند - تهران برخی از این آلترناتیوها را تحمل میکند یا حتی تلویحاً تشویق میکند. بعضاً باید با اسم و اسم فامیل نام برد. برای نمونه، باید نام برد از: رضا پهلوی، که با دوستانش در اروپا و آمریکا میچرخد و خود را بهعنوان آلترناتیو معرفی میکند.
اما ملت ایران این آلترناتیو را قبلاً دیدهاند؛ از همان خاندان پهلوی که دوران آن هم به همان اندازه دردناک، سرکوبگر و وحشتناک بود. ما باید شهامت داشته باشیم که به حقیقت نگاه کنیم و با صراحت سخن بگوییم. تنها جایگزین واقعی، تنها آلترناتیو حقیقی، اسم و اسم فامیل دارد: مریم رجوی!»
این بیان، نماد پایان دوران خاکسترینمایی و آغاز سیاستی شفاف در قبال آینده ایران است.
بیانیه ایران ۲۰۲۵ که در پی این تحول منتشر شده نیز بر اوجگیری سرکوب، افزایش اعدامها، تشدید قوانین زنستیزانه و تهدیدهای فزاینده از سوی رژیم ایران تأکید میکند. در این متن آمده است: «ادامه این سیاست بهمعنای تأمین منابع اضافی برای سپاه پاسداران... خواهد بود تا به پیشبرد فعالیتهای تروریستی خود ادامه دهند».
جانا گانچا، نماینده پارلمان اروپا نیز بر ابعاد خطرناک جاهطلبیهای اتمی رژیم ایران تأکید میکند و با اشاره به تجربهاش در میزبانی از خانم رجوی در پارلمان اروپا میگوید:
«سیاست غنیسازی صفر، غیرقابل مذاکره است… تنها اقدام قاطعانه میتواند آیندهای آزاد برای ایران تضمین کند».
گانچا خواستار فعالسازی «مکانیسم ماشه» و بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران است.
ضامن کثرتگرایی و دموکراسی برای ایران
سناتور روبرتو رامپی در سخنانش با تأکید بر دموکراسی و کثرتگرایی میگوید:
«از نگاه یک پژوهشگر فلسفه میخواهم بگویم که فلسفه شورای ملی مقاومت، فلسفه مقاومت ایران، فلسفهای مبتنی بر صلح است؛ فلسفهای برای صلح عادلانه و فلسفهای است که میتواند ضامن کثرتگرایی و دموکراسی برای ایران باشد. همان کثرتگرایی که امروز به زیبایی شاهد آن بودیم، با حضور نسل جدیدی از دختران و پسران ایرانی که میخواهند در کنار نسلی که شخصاً در آن کشور برای آزادی جنگیده، مبارزه کنند؛ با تمام آن تصاویر شگفتانگیز و شجاعانه از زنان و مردان دلیر در ایران».
سناتور آنتونیو راتزی نیز معتقد است که «مردم ایران آماده تغییر هستند». او میگوید: «ما نیز باید آماده پذیرش این تحول دموکراتیک باشیم. ایتالیا باید اروپا را تشویق کند تا به استدلالات و آرمانهای شورای ملی مقاومت ایران گوش فرادهد؛ نهادی که از نظر من گزینهیی معتبر، دموکراتیک و قابل اعتماد است».
بیانیه پارلمان ایتالیا و سخنان اعضای آن، نشانگر پایان یک دوران و آغاز دورهای نوین در تعامل غرب با مقاومت ایران است. نقطه ثقل این تحول، مشروعیتبخشی سیاسی به شورای ملی مقاومت ایران بهعنوان «یکطرف حساب معتبر» برای آینده است. چنانکه گروپیونی تصریح میکند:
«اکنون گام بعدی ضروری است: آغاز بهرسمیت شناختن سیاسی و رسمی شورای ملی مقاومت ایران».
در شرایطی که مردم ایران، با جنبشهای سراسری و قهرمانانه، خواهان گذار از دیکتاتوری دینی و سلطنتی هستند، این تحول در سیاست ایتالیا میتواند الگویی برای دیگر کشورهای اروپایی باشد. این نه فقط یک آرمان، بلکه ضرورتی تاریخی است.