«اعدامم کردی، اما زندهام!» این بندی از سروده «روزحساب» در رثای شهید قهرمان قیام مردم ایران، محسن شکاری است؛ یک بیان هنری از واقعیتی سیاسی و اجتماعی که طی این دو روز نشانههای آن را در سراسر میهن تبدار میتوان دید و پژواک آن را نه تنها در ایران، بلکه در جهان میتوان شنید. واقعیت اینکه محسن قهرمان از همان لحظهیی که بهدست دژخیمان خامنهای جنایتکار بهشهادت رسید، حیاتی جاودان یافت. حیاتی که دست هیچ دژخیم و دیکتاتوری بهآن نمیرسد و نمیتواند آن را از پویش و جوشش باز دارد.
آری، شهادت محسن قهرمان و شورشگر، خونی تازه را در رگهای شهرهای شورشی بهجریان انداخت.
در تهران، از ستارخان تا نارمک و از جنتآباد تا میدان آزادی، یاران و همرزمان محسن، فریاد زدند: «ما همه محسن هستیم» و برای پیمودن راه او و گرفتن انتقامش سوگند خوردند و نزدیکان او بر سر مزارش در محاصرهٔ مزدوران جنایتکار خروشیدند: «سرِ خَم قدغن! اینها رفتنیاند!»
در شهرهای دیگر نیز از زاهدان و خاش تا سنندج و کرمانشاه و از دزفول و قم و... همه جا نام محسن بر سر زبانها بود. در زاهدان هموطنان دلاور بلوچ در تظاهرات و راهپیمایی خود فریاد زدند: «این آخرین پیامه، اعدام کنی قیامه!» و در شهرهای دیگر، همرزمان محسن قهرمان خروشیدند: «میکشم، میکشم آنکه برادرم کشت!».
اشرفنشانها و ایرانیان آزاده در خارج کشور نیز با تصاویر محسن قهرمان در دست، در خیابانها و میدانهای شهرهای اروپا و آمریکا، شعلهور از خشم و انتقام، بهصحنه آمدند و وجدانهای بیدار بشری را به حمایت از مردم ایران که علیه یک استبداد خونریز و ضدبشری قیام کردهاند، برانگیختند.
به این ترتیب خامنهای ضحاک از این جنایت خود، نتیجهٔ معکوس گرفت. تا پیش از این خود او و ایادی و پاسدارانش لاف میزدند که دست بهاعدام نزدهاند چرا که با «قدرت نرم» توانستهاند بحران را مدیریت کنند و اغتشاشگران تاکنون «مورد رأفت پدرانهٔ نظام» قرار گرفتهاند (اظهارات پاسدار عباسقلیزاده سرکردهٔ سپاه ضد عاشورا ـ خبرگزاری فارس ۲۷آبان). اما خامنهای با این اعدام بر همهٔ این تبلیغات مسخره و «قدرتنماییهای نرم» مهر ابطال زد و از قضا نشان داد که تا کجا از شورشگران بیباک و بیمی همچون محسن شکاری میترسد و تا کجا از مهار قیام درمانده و عاجز گردیده که حاضر شده رسوایی جهانی چنین جنایتی را بهجان خود بخرد.
عفو بینالملل اعلام کرد: اعدام محسن شکاری کمتر از ۳هفته پس از محکومیت در یک دادگاه ساختگی بهشدت ناعادلانه و وحشتناک است.
دولتهای استرالیا، هلند، انگلستان، نروژ، اتریش، آلمان، فرانسه و آمریکا اعدام محسن شکاری را محکوم کردند.
وزیر خارجه آلمان با عباراتی که در عرف دیپلماتیک معمول نیست گفت: بیاعتنایی رژیم ایران بهحقوق بشر حد و مرزی ندارد. محسن شکاری بهعلت مخالفت با رژیم در یک دادگاه خائنانه و شتابزده محاکمه و اعدام شد».
وزارتخارجهٔ انگلستان سفیر رژیم را برای ابلاغ اعتراض و محکومیت احضار کرد.
گروههای پارلمانی در انگلستان، بلژیک و آمریکا، ضمن محکوم کردن اعدام جنایتکارانهٔ محسن شکاری، دولتهای خود را بهاقدامات قاطع و تحریمهای بیشتر علیه رژیم آخوندی فراخواندند.
بدینگونه، جنایت خلیفهٔ درمانده ارتجاع نه تنها موجی از محکومیت جهانی را بهدنبال داشت، بلکه سبب شد که قیام سراسری و انقلاب دموکراتیک مردم ایران عمق و شتابی بیشتر بگیرد.
چنان که رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت خاطرنشان کرده است: «مردم و مقاومت ایران برای سرنگونی رژیم و کسب آزادی بهقیام و فداکاری خودشان اتکا دارند و نیازمند دخالت هیچ دولت خارجی نیستند. اما از همهٔ دولتها انتظار دارند امتیاز دادن و امدادرسانی بهدشمنشان را متوقف کنند» (سخنرانی مریم رجوی در سنای آمریکا ـ ۱۷آذر ۱۴۰۱).