«چابهار مهم است، نه فقط چون یکی از پررونقترین مناطق آزاد ایران بهحساب میآید، نه فقط چون تنها بندر اقیانوسی کشور است، نه فقط چون یکی از بهترین مناظر دنیا را دارد... چابهار مهم است چون بهشتی از ناشناختههاست که هر گردشگری را شیفته زیباییهایش میکند».
این فراز، نوشته یکی از سایتهای حکومتی است که برای گردشگری در چابهار تبلیغ میکند، سرزمینی که برای گردشگرانش بهشت و برای ساکنانش چیزی شبیه به جهنم است!
چابهار تنها بندر اقیانوسی ایران است که در منتهاالیه جنوبشرقی کشور قرار دارد. بندری استراتژیک با مردمی خونگرم و زحمتکش و والاطبع که اینک در چنبره چپاول پاسداران و آخوندها، در فقری جانکاه دست و پنجه نرم میکند.
بازارهایی که آخوندها را ثروتمندتر و ساکنان چابهار را فقیرتر میکنند
چابهار ضمنا یکی از مناطق آزاد تجاری کشور هم هست، منطقه آزاد تجاری یعنی چراگاه قاچاق آشکار آخوند - پاسدارهایی که در روز روشن دزدی میکنند.
این بندرگاه ضمنا یکی از بنادر چراغخاموش پاسداران هم هست که امر قاچاق و صدور تروریسم رژیم را برای آخوندها تسهیل میکند. در مجموع از هر زاویهای که به آن نگاه شود، یک تکه جواهر میهنی است که علیالقاعده مردم بومیاش باید از حداقل امکانات رفاهی برخوردار باشند اما اینک و در حاکمیت آخوندها، یکی از فقیرترین مناطق کشور است که در مرکز شهرش مردم یا در چاله زندگی میکنند یا در کپرهایی که مایه تأسف و اندوه ایرانیان است.
گزارشی از یک مجموعه مسکونی در مرکز شهر چابهار
این بندرگاه اینک ظاهراً به تیول پیمانکاران یک کشور دیگر(هند) درآمده و وضعیت اشتغال برای بومیان منطقه را با توجه به حضور کارگران تبعه کشور پیمانکار، تاریکتر از پیش نموده است.
طرحهای چابهار
برای چابهار طرحهای بسیاری در نظر گرفته شده اما سود حاصل از این طرحها نصیب تنها کسانی که نمیشود ساکنان چابهار و مردم بومی منطقه است.
چابهار یکی از قطبهای گردشگری است که برای آخوندها درآمدی سرشار دربردارد
دو سیمای چابهار
وقتی به رسانههای آخوندها نگاه میکنید چابهار، بندری است زیبا با جاذبههای گردشگری بینظیر که در انواع و اقسام تورهای گردشگری سفر به آن تبلیغ شده و حقیقتاً هم مناظری از گوشه و کنار طبیعت آن نشان داده میشود که بعضاً هوشرباست.
سوزندوزی زنان بلوچ، هنری بینظیر و بیرقیب در جهان
ساحل زیبا و بازارهای بومی چابهار بینظیر است
چابهار از سوی دیگر یکی از مناطقی است که پیوسته در طرحهای صنعتی و تجاری کشور، جایگاه خاصی نزد حکومتگران داشته و ایجاد صنایع پتروشیمی یا بنادر ترانزیت کالا و پروژه گاز مشترک با کشورهای دیگر، موقعیت استراتژیک بینظیرش آن را در رسانههای تخصصی تجاری، شهره عام و خاص کرده است.
پتروشیمی چابهار سومین قطب صنعتی کشور
چابهار اما اگر هیچ نداشته باشد همان دریای زیبا و بیکرانهاش میتواند پاسخگوی رفاه و آسایش تمامی ساکنانش از جنوبیترین خطه بلوچستان تا شمالیترین نواحی سیستان باشد، دریایی که با منابع سرشار و بینظیر و بیپایانش بهمثابه گنجی میهنی توان پاسخگویی به مشکل تغذیه بخش بزرگی از کشور را داراست اما اینک ماهیگیران فقیر منطقه با وجود قراردادهای خائنانه و استعماری آخوندها با دیگر کشورها، آنچنان عرصه را بر خود تنگ میبینند که گویا دریا هم از آن دیگران است و ماهیگیران ایرانی حکم غریبه را در کناره آن پیدا کردهاند. چینیها، کرهایها و پیش از این تایلندیها بهصورت نوبهای به پاکسازی سواحل دور و نزدیک این ساحل طلایی و گنجهای سرشار دریایی آن مشغول هستند و هیچ عرصهای را برای ماهیگیران چابهاری باقی نگذاشتهاند.
ماهیگیران بلوچ قربانیان قراردادهای استعماری ماهیگیری آخوندها با دیگر کشورها
چابهار پیشتر دارای زمینهای کشاورزی سرشاری بود که نه تنها در منطقه بلکه در قیاس با بسیاری مناطق دیگر کشور نیز، مثال زدنی بود اما اینک با ساخت و سازهای غیرکارشناسیای که هیچ سودی برای ساکنان بومی منطقه ندارد، مانند بسیاری نقاط دیگر کشور دچار خشکی منابع آبی و فروریزی یا نشست زمین شده است و همان خاکی که اینک بر سفره کشاورزان اصفهان و مناطق مرکزی نشسته است، بر سفره کشاورزان چابهاری نیز نشسته در حالیکه اینان در کنار دریایی بزرگ و در همسایگی اقیانوس زندگی میکنند!
تصویری از زمینهای کشاورزی چابهار که بهعلت برداشت بیرویه منابع زیرزمینی آب، دچار ویرانی مزارع و استهلاک خاک شده است
اینک مردم چابهار مانند مردم دیگر مناطق کشور بهطور همزمان درگیر فقر، خشکسالی و بیکاری هستند ضمن اینکه روزانه فرزندانشان تحت سرکوب مضاعف پاسداران جنایتکار قرار داشته و برای امرار معاش روزانه نیز باید قبل از عبور از سختیهای فقر و بیکاری از کنار آتش سلاح پاسداران جراری عبور کنند که بیتأمل شهروندان این خطه را آماج رگبار سلاحهای خود قرار میدهند.
گرچه که آخوندها در آنجا هم همان بذری را میکارند که اینک محصولش را قیامهای بزرگ شهری و روستایی کشور درو میکنند، خشم کارگران و نفرت کشاورزان و کینه تودههای شهری که روزبهروز عرصه را بر آخوندها تنگتر میکنند تا روزی که با سقوط آخوندها و برقراری یک حاکمیت مردمی و دمکراتیک، حقوق تمامی ساکنان این مرز و بوم، رها از ستم و دیکتاتوری شاه و شیخ، به تمام و کمال محقق گردد.