728 x 90

«محاسبات اشتباه» و «راهبرد هراس‌انگیز»!

 «محاسبات اشتباه» و «راهبرد هراس‌انگیز»!
«محاسبات اشتباه» و «راهبرد هراس‌انگیز»!

هنوز چند روز از ماجراجویی‌ هایپرسونیکی رژیم تحت عنوان «وعدهٔ صادق۲» برای روحیه‌دادن به عناصر ریزشی و وارفته در سراپای نظام نگذشته، دوباره کنسرت نق‌زدنها در برخی رسانه‌های حکومتی از سر گرفته شده است. آنها در سالگرد ۷ اکتبر دست‌آوردهای جنگ‌افروزی خامنه‌ای در غزه را معادل سر برآوردن یک «راهبرد هراس‌انگیز» برای نظام و عمق استراتژیک آن می‌دانند.

«اکنون پس از یک‌سال که غزه به تمامی آواره و نابود شد، طغیان آتش مهارناپذیر اسراییل، لبنان و همه زیرساخت‌های آن را نشانه رفته است. آنچه در نیمه‌شب و بامداد یکشنبه ۶ اکتبر بر جنوب لبنان گذشت، خبر از یک راهبرد جدید برای منطقه و خاورمیانه می‌دهد و این همان راهبرد هراس‌انگیزی است که کشورهای خاورمیانه از فکر کردن به آن پرهیز می‌کنند» (اعتماد. ۱۶مهر ۱۴۰۳).

توجه کنید کاربرد «راهبرد هراس‌انگیز» درست در نقطه مقابل آن چیزی است که خامنه‌ای و هم‌ریشان او آن را «پیروزی در جنگ اراده‌ها» می‌نامند.

بعد از ۴۱ هزار و ۸۷۰ کشته و ۹۷ هزار و ۱۶۶ زخمی فقط در غزه به‌عنوان ماحصل بر سر نیزه کردن فلسطین از سوی خامنه‌ای، اکنون سخن از این است که تنش جاری می‌تواند تأثیر جدی بر آرایش سیاسی - اقتصادی منطقه به زیان فاشیسم دینی داشته باشد. به‌عبارت دیگر فاتحهٔ «عمق استراتژیک» و بازوان تروریستی آن را بخواند.

«تنش جاری میان ایران و رژیم صهیونیستی نه تنها این پتانسیل را دارد که تأثیر جدی بر آینده محور مقاومت بگذارد؛ بلکه می‌تواند تأثیر جدی بر روی نظم سیاسی- اقتصادی منطقه «منا» داشته باشد» (همان منبع).

 

یک سال پس از ۷ اکتبر

به یک سال پیش در همین زمان برگردیم. خامنه‌ای برای غلبه بر شرایط انفجاری جامعه ایران و سد بستن در برابر قیامهای در تقدیر، به جنگ‌افروزی در فلسطین نیاز شدید داشت. پارامترهای دیگری که او را به یک جنگ‌افروزی جدید محتاج می‌کرد عبارت بود از:

  • وجود شکاف‌های متعدد در داخل حاکمیت و بالا گرفتن سر و صدای سهم‌خواهان در جنگ قدرت.
  • نیاز به مهندسی انتخابات خبرگان و حل موضوع جانشینی ولی‌فقیه.
  • پوشاندن کسادی انتخابات مجلس ارتجاع و مهندسی آن در شرایطی که مردم ایران با سلسله قیامهای سراسری خود به سینهٔ تمامی باندهای حکومتی دست رد زده و از کلیت نظام عبور کرده بودند.

جنگ‌افروزی تا جایی برای او دستاورد داشت که این جنگ، از یک‌سو حواس‌ها را از قیام و سرنگونی در داخل ایران منحرف کند و از سوی دیگر دامنهٔ آن به تهران و بیت‌العنکبوت او نرسد. یعنی «سر مار» جنگ‌افروزی و تروریسم هم‌چنان در پشت نیروهای نیابتی پنهان بماند.

 

«محاسبات اشتباه»!

یک‌سال پس از ۷ اکتبر تمام این اهداف خامنه‌ای با شکست مواجه شده‌اند. برای پوشاندن همین شکست است که او به پروپاگاندای هایپرسونیکی و آن نمایش جمعه برای روحیه‌دادن به بسیجی‌ها و پاسداران داخلی و خارجی نیاز داشت.

مهم‌ترین نمود این شکست یک «باخت استراتژیک» است که دامن او و نیروهای نیابتی‌اش را گرفته و استراتژی «بازدارندگی» را با آن همه موشک و پهپاد صادراتی خنثی کرده است.

یک روزنامهٔ حکومتی در قالب طرح یک سؤال، از این موضوع پرده برمی‌دارد:

«برای بیش از ١٨ سال، پس از جنگ ٣٣ روزه، حزب‌الله توانسته بود تا با ایجاد موازنه وحشت، بازدارندگی خود را در مقابل اسراییل حفظ و افزایش دهد. بخشی از این موازنه با انتشار اخباری مبنی بر وجود سلاحهای ایرانی در زرادخانه این حزب و مشخصاً وجود موشکهای بالستیک شکل گرفته بود. تحولات هفته‌های اخیر اما این شائبه را ایجاد کرده است که آیا این بازدارندگی تنها یک پروپاگاندا بود و حزب‌الله بر فرض وجود موشک در جنوب، اجازه استفاده از آن را نداشته؛ تحلیل شما از این خدشه وارد شده به بازدارندگی حزب‌الله چیست؟»

یک کارشناس رژیم که مخاطب این سؤال است، نظر او را تأیید می‌کند و می‌گوید:

«ورود حزب‌الله به جنگ با اسراییل، معادلات بازدارندگی در منطقه را تغییر داد؛ اساساً هدف بر این بود که این قدرت بازدارندگی، موجب عدم شکل‌گیری جنگ شود چرا که بازدارندگی سلاح زمانی عمل می‌کند که مورد استفاده قرار نگیرد» (محمد خواجویی، یک تحلیل‌گر مسائل لبنان. هم‌میهن. ۱۶مهر ۱۴۰۳).

یعنی فقط زمانی کارآیی داشت که در نقش لولو خورخوره عمل کند.

این کارشناس اعتراف می‌کند که رژیم این لولو خورخوره [عمق استراتژیک] را دست‌کم برای یک دورهٔ طولانی از دست داده است.

«ایران دو بال قدرت خود در منطقه را دست‌کم تا یک دوره طولانی از دست داده است و این قدرت مانور ایران را در معادلات کنونی در منطقه کم می‌کند و طبیعتاً حتی ابزار فشار ایران در مذاکرات سیاسی را تا حدود زیادی از دست می‌دهد. به‌هرحال فعالیت این گروهها ابزار فشاری برای ایران در مذاکراتش با غرب بود و امروز این ابزار فشار وجود ندارد؛ طبیعتاً این وضعیت موجب می‌شود هم از نظر عملیاتی و هم از نظر سیاسی، ایران در یک موقعیت ضعیف‌تری از قبل قرار بگیرد» (همان منبع).

آنچه این باخت استراتژیک را رقم زده است، یک اشتباه محاسبه در قمار بر سر «عمق استراتژیک» بود.

«آن چیزی که به حزب‌الله آسیب زد و آن را به این نقطه آورد، محاسبات اشتباهی بود که در این جنگ از سوی حزب‌الله صورت گرفت و باعث شد داشته‌هایی که عملاً بعد از سال ۲۰۰۶ کسب کرده بود از بین برود بی‌آن که دستاورد خاصی را رقم بزند» (همان).

***

اکنون خامنه‌ای نه تنها باید به فکر جایگزینی برای عمق استراتژیک خود باشد، بلکه باید از هول تهدید اصلی (قیام و سرنگونی) به خود بلرزد. یادآوری می‌کنیم که محسن جلیل‌وند، یک تحلیل‌گر ارشد مسائل بین‌المللی رژیم گفته بود:

«ما باید روی تهدیدات امنیتی دست به یک باز‌تعریف و یک باز تولید جدی از معادلات ذیل دیپلماسی فعال بزنیم. اما به هر طریقی شده نباید اجازه دهیم که کف تهدید امنیتی به سقف تهدید موجودیت نزدیک شود» (شرق. ۱۱مهر ۱۴۰۳).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/7f800ea2-33b0-4268-8c17-e048a0fb8c80"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات