روندی که از شروع، ادامه و پایان اعتصاب ۱۵۰۰ زندانی در واحد ۲ زندان قزلحصار طی شد، فقط خالق این معنای سیاسی، تاریخی و اجتماعیست که: زنده باد مقاومت!
اولین تداعی که نتیجهی این اعتصاب ایجاد کرد، این بود که بقیهی اقشار اجتماعی باید این درس را سرلوحهی مطالباتشان قرار دهند؛ یقین کنند که اتحاد و پایداری و پشتیبانی از هم، رمز موفقیت و تحقق مطالبات در برابر سلطهگریست که هیچ زبانی را جز قاطعیت نمیفهمد.
حرکتی که زندانیان سیاسی با تداوم «سهشنبههای نه به اعدام» پیش بردند، مقولهی زندان و زندانی را به پدیدهیی سیاسی و اجتماعی در تعادل قوا مقابل حاکمیت تبدیل کرد. این حرکت در تدوام خود به جانب یک جنبش میل نمود و جایگاه اجتماعی یافت. پیوستن پیاپی زندانهای ایران به این حرکت، نشان داد که اقبال اجتماعی از «نه به اعدام»، بس ریشهدار و قدرتمند است. اکنون این «نه به اعدام» است که داروغه و محتسب و فقیه، صدای جنبش داخلی و بینالمللیِ آن را در اعتصاب قاطع زندانیان میشنود و پا پس میکشد. بار دیگر اثبات شد که قدرت اراده و پایداریِ تسلیمناشوندگان، از زرادخانهی دیکتاتور مسلط و از چوبههای «دار» آن، بس فزونتر و قویتر است.
اعتصاب ۱۵۰۰ زندانی که در جوهر خود با روح زمانهی حاکم بر فضای سیاسی ــ اجتماعیِ ایران عجین بود، بلافاصله به یک جنبش داخلی و جهانی تبدیل شد. از پیش نیز بهمناسبت «روز جهانی نه به اعدام»، ۵۲۰ شخصیت سیاسی از کشورهای جهان، فراخوان به «توقف فوری اعدامها در ایران» داده بودند.
بهدنبال فراخوان ۵۲۰ شخصیت جهانی به جنبش «نه به اعدام»، ۱۷ شخصیت برجستهی بینالمللی به آنان پیوستند و اعلام کردند: «یک قتلعام دیگر زندانیان در ایران در برابر چشمان جهان در حال وقوع است. ما نمیتوانیم سکوت کنیم».
زندانیان اعتصابی دامنهی نبرد علیه حکومت اعدام را از زندان به جامعه پیوند زدند. آنان با صدور بیانیهیی با عنوان «وصیتنامه زندانیان قزلحصار»، به خانوادها فراخوان به حضور در مقابل مجلس دادند. آنان با این فراخوان، از طرفی عرصه را بر حکومت تنگ کردند و از طرفی جنبش «نه به اعدام» را در کانون موضوع روز ایران و مجامع حقوق بشری نشاندند.
بدینسان بود که روز یکشنبه ۲۷مهر، خانوادههای زندانیان زیر اعدام با حمایت اجتماعی، به جلو مجلس رفتند و تظاهرات بر پا کردند. فریادهای «نه به اعدام» و «اعدام نکنید»، نمایندهی صدای ایرانزمین علیه اشغالگران آن شد؛ صدایی که آشنای حس مشترک ایرانی است. از اینرو، باوجود حملهی نیروهای انتظامی به خانوادهها، مردم چه پیاده و چه سواره، از تظاهرکنندگان حمایت کردند. در خیابان روبهروی مجلس، عبور خودروها توأم با بوق زدنهای مستمر، نشانهی همراهی با خانوادهها شد.
این اعتصاب بزرگ سیاسی، در طی چند روز تبدیل به یک تجربهی عمومی و مادی برای پاسخ گرفتن از اکسیر مقاومت شد. بیشک سرفصلی میان زندانی و زندانبان گردید. سرفصلی که عرصه را برای حکومت اعدام بسیار متفاوت از گذشته رقم زد. پیام چند زندانی که بر روی شبکههای اجتماعی منتشر شد، مضمون اصلیِ یک نبرد را در پیوند با بحرانهای بالفعل جامعهی ایران بازتاب داد. آنان گفتند: «ما برای آب، برای نان، برای پایان فقر، برای حق زندگی و برای آزادی، آزادی، آزادی اعتصاب کردیم».
تمام عناصر جنگ و نبرد جبههی خلق علیه ضد خلق، در همین یک عبارت نهفته است. همین نبرد، با شتاب بیشتر از حتی دو هفتهی قبل، در حال رقم زدن سرنوشت نهایی میان این دو جبهه است.