فروشی کردن واکسن کرونا
روزنامههای حکومتی دوم اردیبهشت از بالا گرفتن فضاحت فروشی کردن واکسن کرونا به وحشت افتاده و به نظام هشدار دادهاند. آفتاب یزد با اذعان به تعلل عمدی نظام در وارد کردن واکسن، نوشته است: «از آزردگی بیشتر مردم خودداری کنید اجازه ندهید خشم جامعه بیشتر از این غلیان کند و به شیب تند غیرقابل کنترل برسد. موضوع واکسن را هر چه زودتر حل نمایید. تعلل عمدی در ورود و تزریق واکسن و بالارفتن ساعتی آمار از دست رفتگان، آثار بسیار دشواری در افکار عمومی و انعکاس جهانی خواهد داشت».
«کالای عمومی و واکسیناسیون خصوصی» عنوان مطلب روزنامه شرق است که ضمن اشاره به تناقضگوییهای روحانی نوشته است: «آن «یک ایرانی» که برای تزریق واکسن سفر میکند را بهانه میکند تا تهیه و عرضه حداقلیترین کالای عمومی تمامی ایرانیان را به بازار واگذار کند. البته سؤال عجیب دیگری را نیز بیپاسخ میگذارد: چرا یارانه ارز نیمایی به دهکهای بالای جامعه که توان خریداری خدمات واکسن از بخش خصوصی را دارند تعلق میگیرد اما دهکهای پایین از آن بیبهره میمانند؟». نویسنده مقاله در ادامه افزوده است: «از این به بعد سر کلاس درس، هر وقت دانشجویی از من پرسید چرا شبهسرمایهداری دولتی فاسدترین و بیرحمترین انواع نظامهای اقتصادی است به این اظهارات ارجاع خواهم داد».
آرمان در مطلبی با عنوان «واکسن پولی و مرگ فقرا با کرونا» از نارضایتی عمومی ابراز نگرانی کرده و نوشته است: «اگر قشر خاصی بتوانند واکسن تزریق کنند، تضاد شدیدی در میان حرفهای مسئولان بهوجود خواهد آمد و این موضوع میتواند بهشدت شکاف طبقاتی را برجستهتر نماید و نارضایتی عمومی بهوجود خواهد آمد».
شرق در مطلب دیگری با طرح این سؤال که «واکسیناسیون با جامعهٔ کارگری چه خواهد کرد؟» به همدستی رانتخواران بهاصطلاح بخش خصوصی با دولت اشاره کرده و نوشته است: «دولت نیز با اجازهدادن به بخش خصوصی برای ورود به مسأله واکسن دو مشکل اساسی آفریده است: اول اینکه مخالف قانون اساسی حرکت کرده و بخشی از حقوق فرودستان و زحمتکشان جامعه را تضییع کرده و با اینکار مفهوم زندگی در یک جامعه عادلانه را به محاق برده است. به این معنا که در این جامعه هرکس که پول دارد، میتواند از صف جلو بزند و فقرا و حاشیهنشینان باید با خطر مرگ یا هراس از ویروس پشت صف بمانند! دوم اینکه با بازگذاشتن دست بخش خصوصیِ اغلب رانتخوار، احتمال ورود واکسن رانتی، تقلبی، بیکیفیت یا کم کیفیت را فراهم کرده است. بخش خصوصیای که نشان داده، میتواند بنجلترین اجناس را از بازار چین تهیه کند و به بالاترین قیمت به مردم تحریمزده بفروشد، بخش خصوصیای که نشان داده میتواند ارز چهار هزار و۲۰۰ تومانی را از دولت بگیرد و به جایش هیچچیز وارد نکند!». این روزنامه در انتها با یادآوری این نکته که «نمیتوان از بخش خصوصی رانتی ایران انتظار داشت که ذرهیی شفافیت به خرج دهد» اذعان کرده است: «هیچ کشوری هنوز حتی احتمال واکسیناسیون پولی را به زبان نیاورده است. حتی در کشورهای لیبرالیستی و اقتصاد آزاد هم سخنی درباره واکسنفروشی به زبان نیامده است».
آثار زهر برجام ۲، بر پیکر نظام!
روزنامههای هر دو باند حاکم با تمرکز بر مذاکرات رژیم با آمریکا در وین دو رویکرد متفاوت دارند. روزنامههای باند دلواپسان در سکوت خامنهای در مورد جزییات مذاکرات وین باند روحانی و تیم مذاکرهکننده را مورد حمله قرار داده و میگویند در مذاکرات به تسلیم و عقبنشینی تن دادهاند.
برخی تیترها گویا هستند:
کیهان: خوشبینی دولت به وین، واقعیت یا سراب؟
وطن امروز: تنفس مصنوعی غرب به غربدوستان داخلی در آستانه انتخابات
سیاست روز: طعم گس تکرار مذاکره در وین؛ عجله یا فرسایش؟ سیاست روز هم مثل وطن امروز طعم «انتخابات» به دعوای باندیش در مذاکرات تسلیم آمیز با آمریکا زده و نوشته است: «برجام حال عمومی مساعدی ندارد و طرفهای غربی بهخوبی میدانند که اولاً اقتصاد ایران وضعیت مطلوبی ندارد ثانیا تا کمتر از دو ماه دیگر در ایران انتخابات ریاستجمهوری برگزار خواهد شد. آنچه که در نمای کلی مذاکرات وین قابل مشاهده است اینکه دو طرف بهدنبال دستیابی به نقطه تعادل هستند تا اقدامات را موازی باهم به پیش ببرند این گزارهای است که حداقل از میان اظهارنظرهای طرف ایرانی و غربی میتوان متوجه شد، اما دو قید حالت در شرایط کنونی خود را بر اوضاع عمومی مذاکرات در وین تحمیل میکند یکی عجله و دیگری فرسایش، هیچکدام از این دو قید به نفع جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود فرسایشی شدن مذاکرات نیز به نفع ایران نیست چرا که روند طولانی مذاکرات موجب پیچیدهتر شدن گفتگوها و ورود آلترناتیوهای جدید خواهد شد».
رسالت هم با یادآوری اینکه «هر گونه اظهارنظر کاذب سودمند نیست و هر چه مذاکرات به مراحل پایانی میرسد مسیر آن دشوارتر میشود» تأکید کرده است: «افزایش انتظار عمومی از روندی که تضمینی برای آن وجود ندارد، میتواند دولت و کشور را دچار آسیب کند و تیم مذاکرهکننده را تحتفشار قرار دهد. و این روند در نهایت به سود طرف مقابل تمام میشود».
روزنامههای باند روحانی و برخی از محافل هم سو با او روزنامههای باند خامنهای را با تیترهایی مثل «شلیک به خودی» مورد حمله قرار دادهاند. و حملات شدید تری هم به تلویزیون تحتامر خامنهای کردهاند که همسو با دلواپسان آتش به اختیار شده و همزمان با مذاکرات به پخش سریال علیه ظریف پرداخته است.
ابتکار تخطی صدا و سیما از خط خامنهای را تلویحا بر سر باند دلواپس زده و نوشته است: «صدا و سیما این روزها برای تیم مذاکرهکننده سنگتمام گذاشته است در حالی که رهبر طی پیامی توصیههایی را نیز به مذاکرهکنندگان داشتند اما بهنظر میرسد بهمحض اینکه نشانههایی از احیای برجام به گوش رسید تندروهای داخلی همگام با تندروهای خارجی از این موضوع عصبانی هستند».
شدت حملات باندی در روزنامه بر سر مذاکرات بیانگر عمق شکاف در نظام و خیز باند خامنهای برای حذف باند رقیب در جریان نمایش انتخابات است. از همین رو حجم قابل توجهی از مطالب روزنامههای امروز به کشمکشهای درون باندها پرداخته و عملاً تشتت در هر دو باند اصلی نظام و اینکه هیچ از یک باندها نتوانستهاند بر سر یک کاندید به اجماع برسند را به نمایش گذاشتهاند.