رئیسی جلاد در نمایش تنفیذ منصوب شدنش بهعنوان رئیسجمهور نظام از «تحول» دم زد و اینکه آمدنش «پیام تغییر وضع موجود» است(۱۲مرداد ۱۴۰۰).
اکنون پس از ۹ماه، فاجعهٔ فروپاشی اقتصادی و سقوط شتابان معیشت مردم به زیر خط فلاکت بهجایی رسیده که نان، آخرین بازماندهٔ سفرهها نیز به مواد لاکچری پیوسته است.
تلویزیون رژیم ۶اردیبهشت یکباره از افزایش قیمت آرد صنف و صنعت از ۲۵۰۰تومان به ۱۲ تا ۱۶۹۰۰تومان(انواع مختلف) خبر داد. خبرگزاری رسمی رژیم هم گفت بحران چنان است که «تنها راه باقیمانده، آزاد کردن قیمت»، یعنی افزایش نجومی بهای نان است(ایرنا ۱۴اردیبهشت).
در پی آن قیمت نان بهصورت شتابان و بیسابقه روند صعودی گرفت و بهای نان ساندویچی ۱۳برابر افزایش یافت. مردم نیز در شبکههای اجتماعی از قیمتهای سرسامآور چند هزار تومانی نان و ۳۰ تا ۵۰هزار تومانی ساندویچ خبر میدهند و رسانههای رژیم اذعان میکنند که «دیگر فلافل هم نمیشود خرید؛ نانش فقط ۱۰هزار تومان» است(اصلاحات نیوز ۱۳ اردیبهشت).
همزمان کارگزاران وزارت اقتصاد رئیسی اعلام کردند نان سهمیهبندی میشود یعنی قیمتهای نجومی هر قرص نان بالای ۱۰هزار تومان «نان خریداری کنند»(صیامی ۱۵اردیبهشت).
البته طمع سیریناپذیر مافیای غارت خامنهای، دارو و سایر مواد غذایی را هم هدف گرفته و گرانیهای بیوقفه تمامی کالاهای اساسی را شامل میشود. کارگزاران رژیم به نایاب شدن و افزایش ۱۰برابری قیمت انواع دارو و افزایش ۱۳۰درصدی قیمت برنج از شهریور ۱۴۰۰ تا امروز اذعان میکنند و اینکه بهخاطر گرانی گوشت، مصرف مواد پروتئینی مردم ۱۵درصد کاهش یافته است. وقتی هم که مردم بهخاطر این گرانی برنج، رو به خرید ماکارونی آوردند، رژیم قیمت انواع ماکارونی را ناگهان تا ۳برابر افزایش داد. رسانههای رژیم خبر میدهند که «بهزودی قیمت مرغ نیز به کیلویی ۷۰ تا ۸۰هزار تومان خواهد رسید»(ایلنا ۱۵اردیبهشت).
این وضعیت پیشاپیش بر سران رژیم پوشیده نبود. چرا که نظام حاکم بر سر دوراهی دست کشیدن از تروریسم و جنگافروزی و ادامه دادن این برنامههای ضدملی بهبهای فقر و فلاکت مردم، باید یکی را انتخاب میکرد. خامنهای نیز هر گونه کوتاهآمدن از این موارد را «ناشیانه و قطع بازوهای قدرت نظام» قلمداد کرد و گفت: «چرا از آن صرفنظر کنیم»(۱۹اسفند ۱۴۰۰). بنابراین در پوش «بازوهای قدرت ملی» راه دوم را برگزید. و این یعنی چنگ انداختن در سفرههای مردم؛ روندی که از گرانی بنزین تا گرانی مسکن، گرانی سرسامآور دارو، گرانی مواد غذایی و امروز هم به آخرین جزء باقی مانده در سفرهها، یعنی نان سرایت کرده و دار و ندار و جان و سلامت مردم را به مسلخ برده است.
اما این غارتگری رژیم بهبهای فروپاشی میلیونها زندگی در ایران، بادی است که خامنهای میکارد و طوفانی عظیم درو خواهد کرد. برای همین هم زنگهای خطر از درون نظام بهصدا درآمده که «آقای رئیسی! افزایش چند برابری قیمت آرد میتواند ناآرامیهای اجتماعی بهدنبال داشته باشد، خصوصاً که رسانههای ضدانقلاب در کمین نشستهاند تا کشور را بهآشوب بکشند»(نامه بسیج دانشجویی ۱۵اردیبهشت) و اگر «گرانیها مهار نگردد، انقلاب نمیشود، باید منتظر شورش گرسنگان بود؛ شورش از انقلاب خطرناکتر است!»(آخوند میبدی، از مدرسین حوزه قم ۱۵اردیبهشت).