بحران و دلهره و التهاب در معدن ”زمستان یورت “در آزادشهر استان گلستان هم‌چنان ادامه دارد. اجساد دهها کارگر از زیر آوار بیرون کشیده شدند، اما هنوز تعدادی کارگر دیگر در عمق 1500متری در شرایط مرگباری محبوس هستند و از سرنوشت آنها اطلاع درستی در دست نیست و خانواده‌ها و بستگان آنها در دهانهٴ معدن هم در برزخ بیم و امید و مرگ و زندگی دست و پا می‌زنند.
روزنامه شرق 16 اردیبهشت: «وضعیت بحرانی معدن ”زمستان یورت “هنوز به ثبات نرسیده و امدادگران در حالی هم‌چنان مشغول عملیات هستند که ١٣ تن از معدنچیان هم‌چنان در زیر آوار گرفتار شده‌اند و از سلامت آنها خبری در دست نیست».
روزنامه آرمان 16 اردیبهشت: «در معدن یورت کمترین امکانات ایمنی کار وجود داشته است، آموزش‌های لازم به کارگران در زمان حادثه داده نشده بود، به‌رغم این‌که چنین معادنی به علت بافت آن و استخراج زغال‌سنگ همواره از گاز متان برخوردارند و هر آن بیم انفجار و مسمومیت وجود دارد. البته احداث تونل و تداوم آن نیازمند به‌کارگیری فناوریهای نوینی است اما چنین تدابیری اندیشیده نشده است».
این مصیبت یک بار دیگر خوراک تبلیغاتی باندهای چپاولگر حاکم شده تا هر کدام باند رقیب را مسئول این وضعیت معرفی کنند تا از درد و رنج مردم منفعتی به کیسه خودشان و باند خودشان بریزند.
هاشمی طبا کاندیدای نمایش انتخابات 14اردیبهشت: «شرایط معادن زغال‌سنگ در کشور ما بسیار بد است. من شخصاً در معادن کرمان حضور یافتم. معادن افراد را دچار مرگ تدریجی می‌کند. افراد پس از چند سال کار در معادن معلول می‌شوند. شایسته است که این معادن در کشورمان تعطیل شده تا هموطنان‌مان را دچار مرگ تدریجی نکنیم».
سایت حکومتی نسیم آنلاین 16اردیبهشت: «معاون نعمت‌زاده از ترس خبرنگاران نشست خبری خود را لغو کرد! کرباسیان از سال گذشته در نشست‌های خبری متعدد اعلام کرده بود که معادن در دولت روحانی ایمن‌تر شد و امکان حادثه در آنها تا حد چشمگیری کاهش یافته است، اما حالا و بعد از فاجعه تلخ هفته گذشته معدن آزادشهر استان گلستان از ترس مواجه شدن با خبرنگاران نشست خبری خود را لغو کرد!».
پورابراهیمی عضو مجلس ارتجاع ۱۶ اردیبهشت: «آقای وزیر رفاه شما نیز قرار بود مشکل بیمه مشاغل سخت و زیان‌آور کارگران مظلوم صنعت ذغال کشور را حل کنید، همین کارگرانی که از بین رفتند و شما به ظاهر ابراز همدردی می‌کنید».
اما فاجعة معدن یورت که مشابه آن هر روز در کشور ما اتفاق می‌افتد و در هر کشور دیگر منجر به کنار رفتن دولت یا بالاترین مقامهای مربوطه می‌شود، تنها یک نمونه از عملکردهای یک حاکمیت ضدمردمی است که در آن جان و هستی و زندگی مردم، به‌خصوص طبقات محروم و زحمتکش هیج اهمیت و ارزشی ندارد؛ چند روزی موضوع جنگ و دعواست و بعد فراموش می‌شود و روز از نو و روزی از نو! این واقعیت را خودشان نیز بر زبان می‌رانند!
هاشمی وزیر بهداشت روحانی 16اردیبهشت: «پس از حوادثی مانند سانحه قطار سمنان، آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو، جان باختن سالانه هجده‌هزار نفر در تصادفات رانندگی و رویدادهای تأسف‌باری از این دست، متأسفانه با پرداختن به بحثهای بی‌نتیجه سیاسی، شاهد اقدامات جدی برای پیشگیری از حوادث مشابه نیستیم».
روزنامه حکومتی آفتاب یزد 16اردیبهشت: «انفجار معدن ذغال سنگ؛ روسیاهی به مسئولان ماند نه به کارگران؛ حالا که بحبوحه انتخابات است و همه از آنها می‌گویند تا شاید بتوانند دل‌شان را به دست آورند و سبد رای‌شان را پرتر از دیگری کنند. کارگران این معدن هم پر کشیدند تا مانند حادثه ساختمان پلاسکو ایران را سیاه‌پوش کنند و قلب هموطنانشان را مملو از درد و رنج».
اما آیا این سرنوشت تغییر ناپذیر مردم و کارگران و زحمتکشان ایران است؟ نه هرگز! مردم ایران به‌پاخاستند تا به سرنوشت سیاهی که دیکتاتور برایشان رقم زده نه بگویند و سرنوشت خودشان را خودشان رقم بزنند. شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه و زنده باد ارتش آزادیبخش ملی! از همین عزم ملی جوشیده است.
روزنامه شرق 16 اردیبهشت: «وضعیت بحرانی معدن ”زمستان یورت “هنوز به ثبات نرسیده و امدادگران در حالی هم‌چنان مشغول عملیات هستند که ١٣ تن از معدنچیان هم‌چنان در زیر آوار گرفتار شده‌اند و از سلامت آنها خبری در دست نیست».
روزنامه آرمان 16 اردیبهشت: «در معدن یورت کمترین امکانات ایمنی کار وجود داشته است، آموزش‌های لازم به کارگران در زمان حادثه داده نشده بود، به‌رغم این‌که چنین معادنی به علت بافت آن و استخراج زغال‌سنگ همواره از گاز متان برخوردارند و هر آن بیم انفجار و مسمومیت وجود دارد. البته احداث تونل و تداوم آن نیازمند به‌کارگیری فناوریهای نوینی است اما چنین تدابیری اندیشیده نشده است».
این مصیبت یک بار دیگر خوراک تبلیغاتی باندهای چپاولگر حاکم شده تا هر کدام باند رقیب را مسئول این وضعیت معرفی کنند تا از درد و رنج مردم منفعتی به کیسه خودشان و باند خودشان بریزند.
هاشمی طبا کاندیدای نمایش انتخابات 14اردیبهشت: «شرایط معادن زغال‌سنگ در کشور ما بسیار بد است. من شخصاً در معادن کرمان حضور یافتم. معادن افراد را دچار مرگ تدریجی می‌کند. افراد پس از چند سال کار در معادن معلول می‌شوند. شایسته است که این معادن در کشورمان تعطیل شده تا هموطنان‌مان را دچار مرگ تدریجی نکنیم».
سایت حکومتی نسیم آنلاین 16اردیبهشت: «معاون نعمت‌زاده از ترس خبرنگاران نشست خبری خود را لغو کرد! کرباسیان از سال گذشته در نشست‌های خبری متعدد اعلام کرده بود که معادن در دولت روحانی ایمن‌تر شد و امکان حادثه در آنها تا حد چشمگیری کاهش یافته است، اما حالا و بعد از فاجعه تلخ هفته گذشته معدن آزادشهر استان گلستان از ترس مواجه شدن با خبرنگاران نشست خبری خود را لغو کرد!».
پورابراهیمی عضو مجلس ارتجاع ۱۶ اردیبهشت: «آقای وزیر رفاه شما نیز قرار بود مشکل بیمه مشاغل سخت و زیان‌آور کارگران مظلوم صنعت ذغال کشور را حل کنید، همین کارگرانی که از بین رفتند و شما به ظاهر ابراز همدردی می‌کنید».
اما فاجعة معدن یورت که مشابه آن هر روز در کشور ما اتفاق می‌افتد و در هر کشور دیگر منجر به کنار رفتن دولت یا بالاترین مقامهای مربوطه می‌شود، تنها یک نمونه از عملکردهای یک حاکمیت ضدمردمی است که در آن جان و هستی و زندگی مردم، به‌خصوص طبقات محروم و زحمتکش هیج اهمیت و ارزشی ندارد؛ چند روزی موضوع جنگ و دعواست و بعد فراموش می‌شود و روز از نو و روزی از نو! این واقعیت را خودشان نیز بر زبان می‌رانند!
هاشمی وزیر بهداشت روحانی 16اردیبهشت: «پس از حوادثی مانند سانحه قطار سمنان، آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو، جان باختن سالانه هجده‌هزار نفر در تصادفات رانندگی و رویدادهای تأسف‌باری از این دست، متأسفانه با پرداختن به بحثهای بی‌نتیجه سیاسی، شاهد اقدامات جدی برای پیشگیری از حوادث مشابه نیستیم».
روزنامه حکومتی آفتاب یزد 16اردیبهشت: «انفجار معدن ذغال سنگ؛ روسیاهی به مسئولان ماند نه به کارگران؛ حالا که بحبوحه انتخابات است و همه از آنها می‌گویند تا شاید بتوانند دل‌شان را به دست آورند و سبد رای‌شان را پرتر از دیگری کنند. کارگران این معدن هم پر کشیدند تا مانند حادثه ساختمان پلاسکو ایران را سیاه‌پوش کنند و قلب هموطنانشان را مملو از درد و رنج».
اما آیا این سرنوشت تغییر ناپذیر مردم و کارگران و زحمتکشان ایران است؟ نه هرگز! مردم ایران به‌پاخاستند تا به سرنوشت سیاهی که دیکتاتور برایشان رقم زده نه بگویند و سرنوشت خودشان را خودشان رقم بزنند. شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه و زنده باد ارتش آزادیبخش ملی! از همین عزم ملی جوشیده است.
