شاید برای برخی ناباوران این سؤال کمی زود باشد و مقدم بر آن باید پرسید آیا نظام ولایت فقیه از چهارشنبه سوری میترسد؟ مگر این همان چهارشنبه سوری نیست که هر سال نظام به هر ترفندی شده آن را به قول پاسدار رحیمی سرکرده انتظامی تهران بزرگ «مدیریت کرده» و از سر گذارنده است؟
در پاسخ به چنین ناباورانی باید گفت این حرف را که نظام از چهارشنبه سوری میترسد مخالفان نظام نمیگویند. سردمداران نظام میگویند. آخرین موردش خامنهای است که در روز ۱۷اسفند به مداحانش گفت: «در همین چند ماه قبل از این، به قول خودشان در اتاق فکر -یعنی گروههای فکری ویژه- دُور هم نشستند، بحث کردند، تلاش کردند، برای جمهوری اسلامی برنامهریزی کردند، زمان هم معیّن کردند، دیماه، بهمنماه، اسفندماه -یعنی همین ایّامی که من و شما در آن هستیم- که در دیماه این کار را میکنیم، در بهمن این کار را میکنیم، در اسفند هم این کار را میکنیم» (سایت خامنهای - ۱۷اسفند).
یا در روز ۱۸اسفند نمایشهای جمعه صحنه ابراز وحشت از چهارشنبه سوری بود در تهران و تبریز و دورود و بسیاری شهرهاى دیگر گماشتههای خامنهای ابراز نگرانی کردند. در تهران آخوند صدیقی از جمله گفت: «مسأله چهارشنبه سوری را که ما اسلاممان سنتهای ملی را هیچوقت مقابله نکرده... آنچه را که دشمن برای ما خط و نشان میکشد بنا بود ماه دی آن شورش را بهپا کردند برای بهمن نقشه کشیده بودند برای اسفند هم نقشه دیگری کشیده بودند».
در یککلام رژیم از چهارشنبه سوری بوی قیام و سرنگونی به مشامش خورده است. و از این رو از آن میترسد. حال میرسیم به همان سؤال اول: چرا رژیم حق دارد از چهارشنبه سوری بترسد؟
تا آنجا که به خود سران نظام برمیگردد، جمعبندی واقعیشان را از جریان قیامی که در دیماه ِآغاز شده بیرونی نکردهاند. اما در میان سخنان پراکنده سران نظام نوکهایی بیرون زده است.
مثلاًًً خامنهای در روز ۱۹دی گفت یک مثلثی در این قضایا فعال بوده است... ۲ضلع مثلث را آمریکا و عربستان نام برد و تأکید کرد «این سازماندهیشده بود» ضلع سوم این مثلث را هم مجاهدین معرفی کرد. بعد هم با فرهنگ گاوگندچاله دهانش افزود: «پادوئیاش هم مربوط به سازمان (مجاهدین) بود. از ماهها قبل اینها آماده بودند؛ خود رسانههای (مجاهدین) در همین روزها اعتراف کردند؛ گفتند ما از چند ماه قبل با آمریکاییها در ارتباط بودیم نسبت به این قضیّه؛ که پادویی کنند، سازماندهی کنند... فراخوان را هم آنها دادند و شعار «نه به گرانی» بگذارند. خب این شعاری است که همه خوششان میآید؛ با این شعار یک عدّهیی را جذب کنند، بعد خودشان بیایند وسط، اهداف شوم خودشان را دنبال کنند و مردم را هم دنبال خودشان بکشند؛ هدف این بود». (سایت خامنهای - ۱۹دی ۹۶».
تا اینجا خامنهای به آمادگی از قبل و نقش سازماندهی و طراحی اعتراف کرده است. پاسدار جعفری سرکرده سپاه خامنهای درد بیدرمان دیگری را اذعان کرد و گفت: اگر مجاهدین برای نظام ایجاد دست بستگی نکرده بودند این اغتشاشها را در نطفه خفه میکرد. (سایت حکومتی ذاکر نیوز - ۱۵اسفند).
تا همینجا به چند نکته مهم خواسته و ناخواسته اعتراف کردهاند. یکی اینکه برخلاف سال ۸۸که قیام از میان شکاف باندهای حاکم جرقه زد، در سال 96 قیام از میان تضاد و بحران عمیق اجتماعی شراره کشید. چرا که به قول خامنهای «از شعار نه به گرانی همه خوششان میآید».
در این اعترافات یکی از پایههای مهم استمرار قیام مردم ایران روشن میشود. وضعیت انفجاری جامعه در اثر فقر و بیکاری و گرانی و گرسنگی. اگر رژیم توان حل اینها را داشت که وضعیت به این نقطه نمیرسید. و اگر الآن بخواهد برای رفع آنها در حد آب روی آتش ریختن، کاری بکند تنگنای محاصره اقتصادی و بلوکه بودن پولهایش چنین توانی را به رژیم نمیدهد. در نتیجه این کانون اصلی قیام همچنان ملتهب و آماده انفجار میماند. آنهم در هنگامهیی که به قول خامنهای مجاهدین «از قبل آماده بودند و سازماندهی کرده بودند و...» یعنی دیگر برخلاف سال ۸۸نیروی رهبری قیام در داخل رژیم نیست که امکان کوتاهآمدن و سازش برای رژیم باشد. نیرویی برانداز است که با استفاده از شرایط بینالمللی به قول پاسدار جعفری برای نظام «ایجاد دستبستگی» در سرکوب کرده است. هر چند که با توجه به فضای انقلابی جامعه اگر هم پاسدار جعفری بخواهد سپاهش را به صحنه بیاورد و شلیک کند انگار که بنزین بر آتش قیام بریزد و اگر شلیک نکند باز هم قیام گسترش مییابد.
از اینرو است که میگوییم رژیم حق دارد از چهارشنبه سوری بترسد چرا که بستر اجتماعی آمادهیی است برای خیزی دیگر توسط قیامآفرینان و کانونهای شورشی. این وحشت با اعلام حمایت اقشار مختلف مردم اعم از دانشجویان، کسبهٴ بازار، متخصصین، کارگران، دانشآموزان و سایر اقشار جامعه از فراخوان ستاد فرماندهی مجاهدین در داخل کشور برای تبدیل چهارشنبه سوری به قیامی دیگر بهصورت مضاعف ضریب میخورد. چرا که نیروی عصیانی و شورشی همراه با سازمان رهبریکننده را رژیم در صحنه با گوشت و پوست لمس کرده است.