سران کشورها هر ساله از فرصت نشست عمومی در مجمع سازمان ملل استفاده میکنند و مهمترین موضوعات روز خود با دنیا را مطرح میکنند. مثلا اساس سخنرانی رئیسجمهور اوکراین حول جنگ این کشور با روسیه و موضوعاتی از قبیل «کریدور غلات» یعنی اصلیترین نیاز کشورش بود. رئیسجمهور نظام ولایت هم از قبل سیاست مماشات فرصت صحبت در سازمان ملل را یافت و همه منتظر بودند که ببینند مهمترین اولویت نظامش چیست. رئیسی یک سخنرانی طولانی و کسلکننده داشت و در نهایت پس از مشتی مزخرفات بیربط اندر باب «وحدت بشر» و «آپارتاید فرهنگی» و «جنگ علیه خانواده»! و... حرف اصلی رژیم را روی میز جامعه جهانی گذاشت:
«برخی از کشورهای اروپایی باید پاسخ دهند که چرا در عین ادعای مبارزه با تروریسم، به پناهگاه امن گروه تروریستیای تبدیل شدهاند که تاکنون بیش از ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی را در کوچه و خیابان ترور کرده است؟»
با این موضعگیری، رئیسی شاید تنها رئیس دولتی بود که مهمترین بدبختیاش، اپوزیسیونش بود و آن هم در حدی بوده که در مقابل همه عالم نیز نتوانست آن را پنهان کند و با آبروریزی، دق دلش را به این شکل خالی کرد و به ایران بازگشت.
باز شدن مدارس و دانشگاهها
پس از مشخص شدن دغدغه اصلی نظام در مجمع سازمان ملل، طی روزهای گذشته شاهد باز شدن مدارس بودیم. اینجا نیز مطابق عرف همه کشورها و همه نظامهای آموزشی در سراسر جهان، طبعاً نمیباید در مواضع مقامات مسئول، چیزی جز شادی و خوشبینی عمومی و مسئولیتپذیری برای حداکثر خدماترسانی برای میلیونها دانشآموز و دانشجوی آیندهساز دیده شود چرا که آغاز فعالیت ارزشمندترین منابع معنوی کشور یعنی اندیشهها و مغزهای مستعد میلیونها نوجوان و جوان میتوانست بهترین آینده را برای کشور رقم بزند و نظام مدیریت کشور را سرشار از تخصص و مهارت کند.
اما در این مناسبت نیز آنچه مشهود بود، ابراز هراس رئیسی و خیل امامجمعهها و همریشان، از فضای اعتراضی در محیطهای آموزشی بود. رئیسی نسبت به «رهزنانی» هشدار میداد که انگار سر گردنه ایستادهاند و «میخواهند در این ره بچهها رو فکرشان اخلاقشان عملشان را طبق میل خودشان قرار بدهند»! امامجمعه نظام در ایلام از وجود یک «دشمن» خبر میداد که «تلاش میکند اساتید، معلمان و اذهان این اقشار مهم و آینده ساز مملکت را مهندسی کند». امام جمعه دیگری در زاهدان از نیاز به «رشد بیشتر» البته نه برای ارتقای علمی که برای موفقیت در «جنگ ترکیبی» میگفت: «آموزش و پرورش ما نیازمند مدیریت قویتر، تلاش بیشتر و... هست و این نکته در مورد دانشگاهها و حوزههای علمیه هم صادق است و همه باید برای رشد بیشتر تلاش کنند تا بتوانیم در این جنگ ترکیبی هم موفق باشیم» و یک امام جمعه هم با نگرانی بابت از دست رفتن فرصتها لابه میکرد که «قبل از اینکه منحرفان و دشمنان بچههای شما را راهنمایی هدایت کنند هدایت بچهها را داشته باشید» (امام جمعه کیش، ۳۱شهریور)
گسترش کانونهای شورشی
حال به موضوع اول و سوزوگداز رئیسی در سازمان ملل از آن جماعت ۱۷هزاری برگردیم که رئیسی اسمشان را نیاورد.
رئیسی و آخوندهای حکومتی بهخوبی میدانند که قیام ۱۴۰۱ سرفصل خاصی از پیوند دانشگاه و قیامها بود و قشر پیشتاز دانشجو در جایگاه حقیقی خودش نشست. آنها همچنین از گسترش کانونهای شورشی نیز آگاهی دارند و دیدهاند که کانونهای شورشی در همین هفتههای اخیر چگونه به قیام تداوم دادهاند. اخبار «۴۱۴پراتیک انقلابی در تهران و ۴۰شهر دیگر»، «۲۰ عملیات اختناقشکن در سالگرد قیام» و «۱۵عملیات» بعدی و «۲۵عملیات» دیگر و دهها «پراتیک در شهرهای میهن بهمناسبت آغاز سال تحصیلی» و... را هم با وحشت دنبال میکنند. سابقه پیوستن دانشجویان و نخبگان به مجاهدین را هم دارند و میدادند آن بدنه عظیم کانونهای شورشی در داخل همین مدارس و دانشگاهها و لابلای همین کلاسها و دانشکدهها ریشه دوانده و هر روز شاخ و برگ بیشتری میزند.
پس باید به آنها حق داد که از بازگشت میلیونها دانشآموز و دانشجو به محیطهای خود سازمانیافتهٔ دبیرستانی و دانشگاهی نگران باشند و از گرایش نسل جدید به کانونهای مقاومت و شورش وحشت کنند. از دید آنها هر مدرسه یک محل تجمع شامل صدها برانداز است که هر لحظه ممکن است منفجر شود. هر دانشگاه مکانی برای هماهنگی و تبادل تجربه و چارهاندیشی برای رهایی وطن با استفاده از موفقترین استراتژی ممکن است و چه خطمشیای کاراتر از راهاندازی کانونهای شورشی در هر کلاس و راهرو و حیاط و خوابگاه.
در این ایام ۱۲میلیون دانشآموز، ۳.۳میلیون دانشجو و یک میلیون معلم وارد کلاسهای درس خواهند شد. این یعنی افشاندن ۱۷-۱۶ میلیون بذر میوهدار در مزرعه قیام و انقلاب که در شرایط انفجاری جامعه، مبشر سالی جدید برای افزایش کمی و کیفی کانونهای شورشی خواهد بود. کابوس رئیسی و همریشان هم از همین بابت است: «در سال گذشته این روزها چه وضعیتی در بحث اغتشاشات که بعضیها خودشان را باختند و خیال میکردند انقلاب اسلامی بعد از چهل و چهارسال بحث میشود در فضاهای دانشگاهها، مدارس که آیا جایگاهی دارد ندارد»! (امام جمعه بیرجند، ۳۱شهریور)