قرار است روز شنبه سوم مهر مدارس رسماً بازگشایی شوند. این در حالی است که خبرهای بازگشایی بهکلی ضد و نقیض است. آموزش و پرورش میگوید که تنها مدارس زیر ۳۰دانشآموز بازگشایی میشود که مصداق آن مدارس عشایری و روستایی میباشد و مدارس زیر ۳۰۰نفر در نیمهٔ اول آبان و مدارس بالای ۳۰۰نفر در نیمهٔ دوم آبان بازگشایی میشوند. این در حالی است که کرونا همچنان بیرحمانه در حال تاخت و تاز و کشتار است و آمار واقعی فوتیها که با محتاطانهترین برآوردها بالغ بر ۱۳۰۰نفر است، ایران را نه تنها نسبت بهجمعیت بلکه حتی بهطور قدر مطلق هم در رأس همهٔ کشورهای جهان قرار داده است.
روزنامههای حکومتی اعتراف میکنند: «بازگشت دانشآموزان بهمدرسه در حالی آغاز میشود که هیچ برنامهیی برای محافظت از آنان در برابر خطر ابتلا بهویروس کرونا هنوز تنظیم نشده است» (روزنامهٔ جهان صنعت ـ اول مهر ۱۴۰۰).
مقامات رژیم ادعا میکنند که واکسیناسیون افراد ۱۸سال بهبالا را شروع کردهاند و بهزودی واکسیناسیون بهدانشآموزان ۱۲ تا ۱۸ساله هم خواهد رسید. آنها در مورد واکسیناسیون کودکان زیر ۱۲سال مدعی هستند که نیازی بهواکسیناسیون آنها نیست زیرا احتمال ابتلای آنها بهکرونا بسیار کم است. اما متخصصان هشدار میدهند که اگر چه خطر ابتلای کودکان کمتر از بزرگسالان است، اما آنها میتوانند ناقلان ویروس بهوالدین و اعضای مسن خانواده باشند و ویروس را با سرعتی بیش از آنچه اکنون هست در جامعه بهگردش درآورند که نتیجهٔ آن خیز ششم کروناست که حتی نسبت بهخیز پنجم مرگبارتر خواهد بود. بنابه گزارشهایی که بعضاً در رسانههای رژیم منعکس شده، اکثر والدین که هیچ اعتمادی بهوعدهها و تصمیمات رژیم ندارند، بهرغم تمام دغدغهیی که در مورد بازماندن فرزندان خود از تحصیل دارند اما از فرستادن آنها بهمدرسه خودداری میکنند، زیرا برایشان جان و سلامت فرزندانشان نسبت بهتحصیل آنها از اولویت برخوردار است.
اکنون سؤال این است که رژیم چه اصراری دارد که در چنین شرایطی مدارس را بازگشایی کند؟ در تمام کشورهای جهان در شرایطی بسیار کمخطرتر از وضعیت کنونی ایران، نه تنها از بازگشایی مدارس خودداری میکردند، بلکه با اعمال قرنطینه بر سایر اقشار و گروههای اجتماعی مانع گسترش ویروس میشوند.
بیشک هیچکس فکر نمیکند که دل آخوندهای سیاهدل حاکم برای بازماندن کودکان و نونهالان ایرانی از قافلهٔ علم و دانش سوخته است. آنها با غارتگری افسارگسیختهٔ خود و با تحمیل فقر و فلاکت سیاه بهمردم ایران، میلیونها خانواده را مجبور کردهاند که از ادامهٔ تحصیل فرزندانشان صرفنظر کنند. شمار دانشآموزان ترکتحصیل کرده تنها در یک سال گذشته توسط منابع حکومتی بیش از دو میلیون نفر تخمین زده میشود. اولویت یک تا ده خلیفهٔ ارتجاع، حفظ حاکمیت ننگینش میباشد، با همین رویکرد و همین منطق است که تاکنون دستکم جان حدود ۴۴۰هزار نفر را در کورهٔ کرونا گرفته است و چه باک اگر صدها هزار نفر دیگر هم از طریق بازگشایی مدارس بههمان سرنوشت دچار شوند. اما چنان که پیش از این نیز گفتهایم موضوع بههمین جا ختم نمیشود، رژیم از تحت کنترل نبودن دانشآموزان نگران است، علت نگرانی چندان پوشیده نیست. بهاعتراف مقامهای امنیتی رژیم، در قیام آبان۹۸، نیروی اصلی قیام دانشآموزان بودند. بنابراین مدارس میتواند با اعمال کنترل بر دانشآموزان تا حدودی این نگرانی و دغدغه حاکمان را کاهش دهد. کمااینکه روزنامههای حکومتی هشدار میدهند: «هر چه مدرسهها از دانشآموزان و افراد در سن تعلیم خالیتر شود، از آن طرف عموماً اینگونه است که باید بهسمت افزایش سازوکارهای فضای انتظامی برویم» (روزنامهٔ حکومتی آرمان ۲۷شهریور).
البته رژیم تلاش میکند این قبیل هشدارها را ناشی از نگرانی از آلوده شدن جوانان و نوجوانان بهمفاسد جلوه دهد، اما چه کسی نمیداند که دغدغهٴ اصلی رژیم امنیتی و گرایش آنان بهسوی مجاهدین و آرمان آنها است. همانها که مهرههای رژیم اذعان کردهاند که نیروی اصلی قیام آتشین آبان۹۸ بودند. این موضوعی است که بهکرات در رسانههای رژیم نسبت بهآن هشدار میدهند و از جمله مینویسند: «اکنون شرایط بسیار حساستر از گذشته است. نگاهی بهمشکلات عظیم معیشتی مردم، بیکاری بیسابقه، موضوع کرونا و عدم واکسیناسیون و هزار و یک مشکل دیگر اجتماعی، بهترین بستر را برای منافقین ایجاد کرده تا از میان جوانان خسته از وضعیت موجود، عضوگیری کنند» (روزنامهٔ حکومتی مستقل ـ ۲۰اردیبهشت ۱۴۰۰).